اختصاصی همای گیلان:بعد از واگذاری عجولانه و بی مطالعه باشگاه فرهنگی ورزشی ملوان در سال۹۱ و تنظیم آن قرارداد معروف که حتی یک بند از آن الزامی برای مالک ایجاد نمی کرد تا به تعهداتش پایبند باشد و البته غالب هواداران فهیم هرگز از مفاد آن مطلع نشدند،
یکی از ارزشمندترین میراث معنوی شهرستان بندرانزلی و استان گیلان که با جان و دل مردم گره خورده بود به جاده بی برنامگی و بی ثباتی قدم گذاشت. اگر از جریانات ماقبل و مابعد قرارداد۹۱ که خود مثنوی هزار من است عبور کنیم، امروز شاهد مقالات، دلنوشته ها و دیدگاه ها در فضای مجازی و درد دل ها و زمزمه های ناشی از نگرانی عمیق مردم از وضعیت فعلی و دلهره و اضطراب از فرجام این اوضاع نا بسامان هستیم و گاهی فریادهای هزاران هوادار که البته تا امروز دیده و شنیده نشده است. واکاوی اتفاقات گذشته و بررسی چگونگی امانت داری کسانی که تحت عنوان هیأت مدیره و یا مسؤول شهری، ملوان به آن ها سپرده شد را باید در مجالی مناسب بدان پرداخت اما آنچه مورد نظر نگارنده است یادآوری شعار معروف “ما هوای ملوان را داریم”، عکس های یادگاری ، عزل و نصب های غیرکارشناسانه و از این دست موارد نیست. بی شک، از هر طرف که بنگریم نگاه ها به سمت منشأ اصلی این بی برنامگی ها و نتایج تأسف بار در نیم فصل گذشته یعنی هرم مدیریتی باشگاه معطوف خواهد شد. هم آنهایی که رسما” حکم دارند و هم هیأت مدیره ی در سایه که البته این بار هواداران به خوبی آنها را می شناسند از منظر عمومی مسبب این خرابی هاست . هیأت مدیره در ساده ترین تعریف، مسؤول برنامه ریزی،مدیریت و تصمیم گیری خصوصا” هنگام بحران است و زمانی که به دلایل مختلف در انجام ابتدایی ترین وظایف خود توفیقی نداشته باشند باید منتظر ناکامی در خروجی تولید و نقص در محصول باشیم. نتایج امروز ملوان محصول هدایت و تفکر هیأت مدیره ای است که در عین احترام، غالب اعضای آن از ابتدا تخصص و توان مدیریت یک تیم لیگ برتری با کوله باری از افتخار و دارای هزاران هوادار را نداشتند. هیأت مدیره ای که فرصت کافی در اختیار داشت ولی اثبات کرد که مهارت اصلاح وضعیت موجود را ندارد ولی باز هم به نظر نمی رسد که اعضای آن میلی به سپردن صندلی های خود به افراد شایسته تر را داشته باشند چرا که همچنان بر طبل تغییر سرمربی،خرابی زمین،نداشتن بودجه،سرباز-بازیکن و…می کوبند.در یک نگاه ساده، هیأت مدیره جایگاه افرادی است که یا به لحاظ اقتصادی توانایی تقبل بخشی از هزینه ها را داشته باشند و به عبارتی سرمایه گذاری نمایند و یا لااقل به لحاظ ارتباطات فرا استانی با رفع موانع احتمالی و جذب امتیازات و تسهیلات گوناگون ، در نهایت شرایط حضور اسپانسر را فراهم آورند و یا در صورت نداشتن این دو ویژگی حداقل به لحاظ فنی ، در زمینه فوتبال حرفه ای صاحب تجربه و نظر باشند.
حال سؤال بزرگ اینجاست، آیا حقیقتا” تصمیم گیران فعلی باشگاه ملوان از این ویژگی های ابتدایی برخوردار هستند؟