راه نجات ایران اسلامی؛ کادرسازی و پرورش و هدایت شایستگان

راه نجات ایران اسلامی؛ کادرسازی و پرورش و هدایت شایستگان

---

یادداشت از سجاد صلاح‌کار

تربیت مدیران جوان یک فرآیند مهم که موجب تضمین ادامه و بقاء اهداف انقلاب اسلامی است و نهاد ها و مسئولین جریان ساز می بایستی دغدغه شروع آن را بطور جد داشته باشند و به فکر شروع و تداوم آن باشند. لذا تربیت نیروی جوان متفکر و با انگیزه که به دنبال آرمان ها و اهداف نظام اسلامی باشد، از ضروری ترین کارهای تصمیم گیران ارشد کشور تلقی می شود.

نتیجه این نقش آفرینی عمومی و نقش آفرینی تخصصی منجر به کادرسازی می شود، موضوع کادر سازی و تربیت نیروهای جوان از اهمیت فراوانی برخوردار است چرا که رشد و کادرسازی باعث به وجود آمدن فردی متعهد و متخصص است. به عنوان مثال امروزه روز الگوی مدیریتی در سطح اروپا به این شکل و الگوی احزاب و‌ رشد سلسله مراتبی افراد برای تصاحب کرسی ها است. باید اقرار کنیم اکثریت جامعه کشور به روند کنونی معترض و خواهان اصلاح وضع امور هستند که یکی از دلایل آن عدم روشهای صحیح برای انتصابات مدیران میانی و سطوح پایین می باشد، بطور مثال فلان نماینده مجلس نیروی های خود را تحمیل و پخش می نماید یا فلان مدیر نیز همچنین و… که این شیوه نیز در کنار تلاش چاپلوسان مطیع حزب باد، دیگر مجال خدمت برای دلسوزان و نخبگان نخواهد داد!

بنابراین کادر سازی فرآیندی است تربیتی که پس از شناسایی نیروهای مستعد و متعهد، موجبات توسعه و تعمیق مبانی فکری و عقلی و اعتقادی آنان را فراهم کرده و زمینه رشد و ارتقاء همه جانبه را مهیا نموده و پس از آموزش و‌ هدایت و مهارت افزایی، مقدمات پذیرش مسئولیت های مختلف و بکارگیری آنها را فراهم می نماید.

متاسفانه این فرآیند شاید در حد اندک در ایران اسلامی ما گزارش داده می شود و متاسفانه ضربه های واردشده داخلی و خارجی به کشور ناشی از نبود این نگاه و عدم پروش مدیریتی نسل جوان انقلابی است. البته گهگاهی صرفا در بحبوحه انتخابات از برخی نیروهای با ارزش حمایت می شود اما بسیار ناکافی و سطحی است و اتفاقا کادرسازی یعنی از مدت ها قبل از انتخابات شروع به گزینش و پرورش و برنامه ریزی شود تا اثر نتیجه بخشی مشاهده شود که البته نگاه تشکیلاتی صورت پذیرد نه فردی و یا در مباحث غیر انتخاباتی نیز از جمله سایر کرسی های مدیریتی به شکل اساسی باید نگریست.

مقام معظم رهبری بارها فرموده اند که رسیدن به آینده مطلوب، همان تشکیل دولت اسلامی و کشور اسلامی و در نهایت تمدن اسلامی است که این آینده مطلوب از نظر ایشان احتیاج به تربیت نسل جوانی دارد که دارای ویژگی با همت، پرانگیزه، مومن، تلاشگر، کاردان و راه بلد است و مجموعه های دلسوز و‌ انقلابی و تصمیم ساز باید برای تربیت چنین نیروهایی برنامه ریزی کنند.
رهبر انقلاب افق و هدف فعالیت ها را نه محدود به یک فضای کوچک، شهر و نه حتی کشور نموده اند بلکه از نگاه ایشان افق فعالیتهای ما باید جهانی باشد، همان افقی که هدف انبیاء و اولیا و بوده است. رسالت پیامبر نیز جهانی بود «وَما أَرسَلناکَ إِلّا کافَّهً لِلنّاس بَشیرًا وَ نَذیرًا» (سوره سبا)، «تَبَارَکَ الَّذی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَی عَبْدهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذیرًا» (فرقان) و رسالت انقلاب اسلامی هم جهانی بود و امام رحمه الله علیه در همان ابتدا شعار صدور انقلاب به جهان را مطرح نمودند.

از این جهت هدف گذاری مقام معظم رهبری هم جهانی است و کادری متناسب با این هدف بزرگ باید تربیت شوند که در کرسی های مدیریتی برای اینکه بتوانند این بار سنگین را به دوش بکشند و به منزل برسانند نیاز به برنامه ریزی تربیتی، جهت عمق بخشیدن معرفت اسلامی و‌ انقلابی است.

در این فرآیند پرورش باید به دنبال تربیت نیروهایی باشیم که واجد حداقل شرایطی باشند که سرمایه گذاری و آینده سازی و جریان سازی نتیجه بخش باشد، بطور مثال فرد باید توان مدیریتی داشته باشد
و قدرت برنامه ریزی، سازماندهی و کنترل منابع انسانی و مادی را دارا باشد.
فرد باید توانمندی رشد و ارتقا شخصیتی را داشته و به عنوان الگو و اسوه، توانایی تاثیر گذاری داشته باشد.
همچنین فردی که از جهت علمی و تحصیلی موفق باشد و توانایی ارتقاء علمی داشته باشد.
یکی دیگر از حداقل ها، فعال و پر شور بودن و دارای قدرت تعامل و ارتباط سازنده با دیگران، و موفق در صحنه اجتماع و خانواده باید باشد.
در ادامه می توان به داشتن الزاماتی مانند داشتن بصیرت، آگاهی و ولایت مداری و …اشاره نمود که این حداقل موارد فوق می تواند برای کادرسازی و انتخاب و‌ تربیت مدیران نظام اسلامی کافی باشد. متاسفانه باید به صراحت بیان کرد صرف ظاهر حزب اللهی بودن شرط کافی نیست زیرا از صدر اسلام تا هم اکنون ضربه های بسیاری از نفاق و تظاهر متحمل شده ایم، اینکه فقط فقط فردی دارای محاسن باشد یا قاری یا حافظ یا مداح باشد یا دارای درجات بالای چاپلوسی باشد و … به هیچ وجه نباید ملاک اصلی قرار گیرد زیرا همین روند معیوب ادامه پیدا خواهد کرد، اضافه می نمایم افراد تکنوکرات و زاویه دار با اصول و قانون اساسی و جریانات پیاده سواران غرب که جای خود دارند!

امروزه یکی از مشکلات مهم در واگذاری کرسی مدیریتی، عدم سپردن همزمان دو مقوله «اختیار» و «مسئولیت پذیری» به شخص است و در کادرسازی باید به شخص منتخب اختیار کامل داده شود تا در قبال تصمیمات احساس مسئولیت کند و نظارت بر خروجی آن انجام شود.

امیدوارم در جهت گام دوم انقلاب و آغاز بهار و‌ تحول طبیعت سال جدید، این مهم اجرایی و شاهد تحول و‌ پیشرفت در نقاط مختلف باشیم.

سجاد صلاح کار/پژوهشگر مسائل سیاسی و ژئوپلیتیک