با خودمان نجنگیم ✍️محمد پورخوشسعادت
ایران در موقعیت پسا آتشبس، در یکی از تاریخیترین برهههای حیات سیاسی و امنیتی خود قرار گرفته است. تحولات منطقهای، فشارهای خارجی و پیچیدگیهای داخلی، نیازمند سطحی از عقلانیت، انسجام و وحدت است که بتواند کشتی کشور را از میان امواج متلاطم عبور دهد. آنچه در این میان بیش از همه نگرانکننده است، جنگ قدرت در داخل است؛ نبردی فرساینده میان جریانهایی که گاه فراموش میکنند امنیت ملی، خط قرمزی است که نباید با هیچ مصلحت جناحی معامله شود.
انسجام اجتماعی که در طول جنگ تحمیلی دوازدهروزه و به قیمت خون شهیدان به دست آمد، امروز در معرض تهدیدی از درون قرار گرفته است. در شرایطی که دشمن بیرونی با تمام توان در کمین بیثباتی داخلی است، ما گاه خودمان در نقش دشمن درونی ظاهر میشویم؛ با تریبونهایی که به جای همافزایی، به میدان حذف و تسویهحساب بدل شدهاند؛ با افشاگریهایی که بهجای مبارزه واقعی با فساد، اعتماد عمومی را مجروح میسازند؛ و با اصرار بر اختلاف، آن هم در زمانهای که کشور بیش از همیشه به وحدت نیاز دارد.
یکی از ضرورتهای اساسی امروز، مدیریت تعارضات داخلی است. جامعهای که در آن هر اختلاف نظری به درگیری رسانهای و دوقطبی خطرناک تبدیل شود، در برابر تهدیدهای واقعی خارجی بیدفاع خواهد بود. این وظیفه، هم بر عهده نخبگان سیاسی، فرهنگی و رسانهای است، و هم بر دوش نهادهای مسئول، بهویژه دستگاههای امنیتی که باید این تعارضات مخرب و سازمانیافته را از سطح جامعه پاک کنند.
دیگر جایی برای مماشات با عناصر لجوج و اختلافافکن نیست؛ کسانی که نه با منطق سخن میگویند، نه به مصالح ملی میاندیشند، و تنها هنرشان دمیدن در آتش کینه و دوگانهسازی است. محدود کردن فعالیت این اقلیت پرصدا، نهتنها نقض آزادی نیست، بلکه دفاع از امنیت روانی جامعه و وحدت ملی است.
مدیریت یک جامعه ۹۰ میلیونی، آن هم در جهانی ناپایدار و پرتنش، با شعار، جدال درونی و رقابتهای فرساینده ممکن نیست. میتوان با دشمنان مذاکره کرد، با فشارها مقابله نمود، و حتی از طوفانهای بزرگ عبور کرد؛ اما اگر خودمان با خودمان در جنگ باشیم، هیچ پیروزیای به دست نخواهد آمد.
امروز، بیش از هر زمان دیگری باید به این اصل ساده بازگردیم:
حداقل با خودمان نجنگیم.