همای گیلان: استان گیلان دارای جاذبه های گردشگری بسیاری است، طبیعت بکر و آب و هوای مطبوع، استان گیلان را میزبان گردشگران بسیاری کرده است.
استان گیلان به خاطر مهاجرت سادات علوی در قرنهای اولیه ورود اسلام به ایران و خصوصاً به گیلان و همچنین اراداتی که مردم گیل به سادات داشتند، به برکت انوار بقاع متبرکه امامزادگان و دوستاران اهل بیت(ع) منور است و وجود بیش از ۹۰۰ بقعه در این استان معنویت خاصی به آن بخشیده است؛ در واقع بقاع متبرکه این استان فرصتی برای شناساندن موقعیت مذهبی استان به گردشگران است.
آستانه اشرفیه؛ چهارمین شهر مذهبی ایران
آقا سید حسین(یا سید ابراهیم) معروف به سیدجلالالدین اشرف، پسر امام موسی کاظم(ع) و برادر امام رضا(ع) است که پس از شهادت هشتمین امام همام به ایران و سپس به گیلان آمد تا اینکه به دست کفار به شهادت رسید؛ پیکر این بزرگوار را در صندوقی نهاده و به آب سپردند تا در هر جایی که از حرکت باز ایستاد در همان مکان به خاک سپرده شود.
این صندوق در منطقه کوچان از حرکت بازماند و شیعیان منطقه این پیکر مطهر را از صندوق درآورده و در کوچان به خاک سپردند؛ به یمن خاکسپاری این پیکر شریف در کوچان این منطقه به صورت حاصلخیزی درآمد، به طوری که هماکنون بخش عمدهای از محصولات کشاورزی و باغات استان گیلان از این شهرستان که به آستانه اشرفیه تغییر نام داده است، حاصل میشود.
بر مزار آقا سید جلالالدین اشرف(ع) بقعهای زیبا بنا نهادند؛ شهرستان آستانه اشرفیه بخاطر وجود این بقعه، چهارمین شهر مذهبی ایران به شمار میآید. بنای اولیه بقعه در سال ۳۱۱ هجری قمری به دستور گوهرشاد خانم، یکی از فرمانروایان گیلان ساخته شد؛ در سال ۱۳۵۶ هجری شمسی، به جای گنبد قدیمی، بنایی وسیع و مجلل ساختند؛ بقعه سید جلالالدین اینک رواقهای زیبا، سقف آینهکاری شده و گنبدی با کاشیکاریهای ظریف دارد.
سید جلالالدین برادر اعیانی علیبنموسیالرضا(ع) میباشد(برادر اعیانی یعنی برادر پدری و مادری)؛ وی در سه سالگی پدر بزرگوارش را از دست داد و گرد یتیمی بر چهره پاک و معصومش نشست، اما به مدد و همت برادرش حضرت رضا(ع) در زادگاهش پرورش یافت و در سایه تربیت آن امام همام، مراتب فضل و کمال را طی کرد.
وی به قدری متقی، پرهیزگار، عالم، فاضل و دارای اخلاق حسنه بود که امام رضا(ع) ایشان را بینهایت دوست میداشت؛ سید جلالالدین در ۲۱ سالگی(سال ۲۰۱ هجری قمری) همانند بسیاری از سادات و علویان از مدینه به بغداد آمد و تا سال ۲۰۴ هجری قمری در این شهر اقامت داشت.
علت توقف آن حضرت در بغداد معلوم نیست، اما برخی از مورخان معتقدند که در بغداد به امر برادرش امام رضا(ع) مشغول به تبلیغ بود، تا اینکه در سال ۲۰۳ هجری قمری خبر شهادت امام رضا(ع) به او رسید و در این زمان سادات، بزرگان و شیعیان برای عرض تسلیت خدمتش ایشان رسیدند و برای اولینبار در آن مجلس مسئله نهضت و مقابله با حاکم ستمگر زمان، مأمون عباسی مطرح شد؛ لذا سید جلالالدین اشرف(ع) در سال ۲۰۴ هجری قمری یعنی وقتی که مأمون از مرو عازم بغداد شد، آن شهر را ترک کرد و به ایران مهاجرت نمود و همانند دیگر سادات و علویان به نقاط امن ایران پناهنده شد و به صورت مخفیانه مشغول ترویج و تبلیغ شریعت محمدی(ص) و علوی(ع) گردید و مقدمات کار نهضت و قیام را فراهم میساخت.
خلفای عباسی که با استفاده از شهرت و محبوبیت آل ابیطالب(ع) و با طرح شعارهای فریبنده به قدرت رسیده بودند، از همان ابتدا علویان بالاخص امامان معصوم شیعه را سدی برای پیشبرد اهداف و مقاصد خود میدانستند؛ بنابراین با تمام وجود سعی میکردند که آنها را از میان بردارند و سرانجام وی را به شهادت رساندند.
سیدجلالالدین اشرف(ع) دومین چهره علوی مشهور است که بعد از یحییبنعبدالله وارد سرزمین گیلان شد، البته در مسیر راه به گیلان با موانع و جنگهایی رو به رو بود؛ سال ورود سیدجلالالدین به گیلان را ۲۰۶ یا ۲۱۰ هجری قمری دانستهاند؛ وی حدود ۲۰ سال در این سامان حکومت داشت.
بقعه شیخ زاهد گیلانی؛ نگینی در دامنههای لاهیجان
بقعه شیخ زاهد گیلانی با تمام زیباییهایی که در معماری و مسیر پر از جاذبه طبیعت گردی دارد، نشان دیگری از زیباییهای گردشگری گیلان است.
مسیر زیبایی که در نهایت به گنبد هشتترک فیروزهای این بقعه تاریخی ختم میشود، خود با جاذبههایی شعفانگیز چون مزارع برنج و چای، جنگل و رودخانه احاطه شده است؛ این بقعه در روستای «شیخانور»( یا شیخانهبر) در چهار کیلومتری شرق لاهیجان در دامنه کوه و در میان مزارع سبز چای واقع شده است و مدفن «شیخ تاجالدین ابراهیم» ملقب به شیخ زاهد گیلانی از عرفا و دراویش بزرگ و از استادان شیخ صفیالدین اردبیلی، موسس سلسله صفویه است.
شیخ زاهد گیلان به سال ۷۱۱ هجری قمری دار فانی را وداع گفت؛ بعدها در سال ۸۹۲ هجری قمری «سلطان حیدر صفوی» به سبب خوابی که دیده بود، با معماران و نجارانی که از شهر شیروان با کشتی به گیلان منتقل کرده بود، بنای این بقعه را ساخت و جسد شیخ زاهد را در آنجا قرار داد.
بنای بقعه با دو اتاق مربع و مستطیل شکل در کنار هم قرار گرفته و در کنار اتاقها در سمت شمال، ایوان طویلی با هفت فیلپا در شرق حرم، ایوانی با شش فیلپا و در حاشیه و قسمت جنوبی همین اتاق نیز ایوان دیگری با شش فیلپا دیده میشود.
دیوارهای ایوانها تا ارتفاع ۱۱۵سانتیمتر با کاشیکاری هفت رنگ عصر قاجار تزیین شده است؛ طاقچههایی با طاق جناقی در قسمتهای مختلف ایوان به چشم میخورد. از زیباترین قسمت بنا باید به گنبد هرمی و هشتترک آن اشاره کرد که شیب تند آن به دلیل عبور سریع آب باران تهیه شده و سطح حره را با کاشیکاری زرد و آبی، سفید و سیاه، با نقوش سنتی و گلدار پوشاندهاند و اطراف گنبد و دیگر نقاط بنا را با سفال پوشش دادهاند.
زیر گنبد فیروزهای رنگ بقعه، شیخ زاهد تنها نیست؛ به جز زواری که دور ضریح چوبی او میچرخند و مدام در رفت و آمدند، شیخ چند همراه همیشگی هم دارد؛ سیدرضیالدین حسینی باشکجانی که زمانی برای خود عارف به نامی بوده، حالا در همسایگی شیخ برای خود ضریح فلزی آبرومندی دارد؛ با استناد به کتیبه نه چندان خوشخط صندوقچه چوبی سید رضیالدین، مقبره و متعلقات آرامگاه او را پدرش سید مهدی مهیا کرده است.
بقعه شیخ زاهد گیلانی متعلق به قرن نهم هجری بوده و دارای شماره ثبت ملی ۸۲۴ سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور است. مسیر راه و دیدنیهای طبیعت گردی آن موید این مطلب است که گیلان تنها به ماسوله، دیلمان و قلعهرودخان خلاصه نمیشود.
بقعه دوازدهتن روستای ملاط
بقعه دوازدهتن ملاط، مدفن ۱۲ امامزاده از سادات کیایی است که بر بخش شرقی گیلان حکومت داشتند و چون موطن سادات کیایی ملاط بود، به سادات ملاطی نیز معروف هستند. بنای این بقعه متبرکه در روستای ملاط رانکوه از توابع شهرستان لنگرود واقع شده است؛ در داخل بقعه، مزار فرزندان امام زینالعابدین(ع) و امام محمدباقر(ع) در دو ردیف قرار دارد.
طبق شجرهنامهای موجود درباره امامزادگان این بقعه، سیدعلی و سیدمحمد، پسران امام سجاد(ع) و سیدیوسف، سیدیونس، سیدحسن، سیدمظفر، سید موسی، سیدحیدر، سید صالح، سیداسکندر، سیدخاور و سیدابوذر پسران امام محمدباقر(ع) هستند.
بقعه دوازدهتن ملاط شامل بنایی مربع شکل است که هر ضلع آن، به ۱۱ متر میرسد؛ چهار طرف آن را ایوان فرا گرفته؛ البته بعدها ایوان شرقی تخریب و به یک اطاقک مسجد مانند آجری تبدیل شد؛ همچنین پله بقعه در طرف راست ایوان و درها در جهت شمال، شرق و جنوب قرار دارند و در اطراف بقعه، نقاشیهای مذهبی در رابطه با واقعه کربلا به چشم میخورد.
زمانیکه همسر سید محمد کیا در سال ۸۲۰ هجری قمری درگذشت، در این محل به خاک سپرده شد؛ لذا به اهتمام و دستور سید محمد کیا، گنبدى بر روى مزار او احداث کردند؛ بعدها سید محمد کیا در محل این بقعه قصر، مسجد جامع و سراهایی از آجر و سنگ و گل برای مسافران بنا نمود و امروز مردم این دیار از وجود متبرک بقعه دوازده تن بهرهمند هستند.
بقعه عونبنعلی در ردیف بقاع شاخص و تاریخی ایران قرار دارد
بقعه عونبن علی شهرستان فومن در این میان از جلوه ویژهای برخوردار است و بهعنوان محور بـقاع منطقه و محل اصلی تجمعات مذهبی ساکنان شهرک تاریخی ماسوله بهشمار میآید.
طبق شجرهنامه موجود این بقعه متبرکه آرامگاه پسر محمد حنفیه(یا محمدبن حنیف)از نوادگان حضرت علی(ع) است که در اوایل قرن سوم یا چهارم و شاید ششم هجری همزمان با ورود امامزاده ابراهیم(ع) شفت، امامزاده هاشم(ع) رشت و نیز سید جلالالدین اشرف(ع) آستانه اشرفیه به این ناحیه روی آورده بود.
بنای بقعه قدیمی و هشتضلعی(هر یک از اضلاع ۱۸۰ سانتی متر طول دارند) میباشد و دیوارهای داخل بقعه از سنگ مرمر و سقف بهصورت طاق مدور است که با گچ سفیدکاری شده؛ بر دیوار غربی دری از چوب آبنوس و بسیار قدیمی با کندهکاریهای فوقالعاده ظریف وجود دارد که به در «چلهخانه» معروف است.
این در بنا به روایتی با ۲۰ پله راه به سردابی میبرد که تا زیرکوه کشیده شده است؛ البته این در فعلا بسته است و پشت آن دیوار کشیده شده و مطابق کتیبهای که روی ستون قطوری در مدخل بنا حک شده، تعمیرات اساسی بقعه در زمان فتحعلی شاه صورت گرفته است.
وسط اتاق ضریح چوبی مشبکی قرار دارد و میان آن صندوقی موجود است که منبتکاری بوده و بر حاشیه بدنههای آن کتیبهای به خط خوش از آیات قرآنی کندهکاری شده است؛ قدیمیترین تاریخی که از بقعه برمیآید مربوط به سنگ قبری است که در تاریخ ۹۶۹ هجری قمری بر بدنه دیوار بنا نصب است.
این بقعه در مجموعهای مذهبی، مرکب از خود بقعه میان و مسجد جامع در جوانب شرق و غرب جای گرفته است؛ گنبدی بر روی این فضا وجود دارد که ارتفاع صحن امامزاده تا زیر طاق گنبد اول بیش از ۴ متر است؛ گنبد بقعه حالتی شلحمی دارد که امروزه آن را با حلب پوشاندهاند؛ دو مناره جدید در اطراف گنبد این مسجد احداث کردهاند و قسمت بیرون و داخل امامزاده، دارای طاقنماهایی با آجرکاری است.
در مورد تاریخ بنای این بقعه و تاریخ دقیق شهادت حضرت عونبن علی(ع) سند معتبر و مکتوبی یافت نشده است؛ این بقعه در دهه ۱۳۶۰ توسط مرحوم خلیل حاتمی ماسوله که ریاست هیئت امنای این بقعه را در دست داشت، تجدید بنا شد و جزو ۱۲۰۰ بقعه شاخص در آثار تاریخی ایران جای دارد.
امامزاده ابراهیم(ع)؛ معروف به «ابوالفضل گیلان»
یکی از مشهورترین بقاع متبرکه استان گیلان، بقعه متبرکه امامزاده ابراهیم(ع) میباشد که در شهرستان شفت قرار دارد. بقعه امامزاده ابراهیم(ع) در منطقهای خوش آب و هوا در دل جنگلهای شفت است که به فاصله ۲۰ کیلومتری از شهر شفت قرار دارد؛ بقعه امامزاده ابراهیم(ع) تنها نقطهای است که میتوان در آن جنگل، رودخانه، ییلاق و کوههای پوشیده از برف را در یک زمان مشاهده کرد؛ معماری خاص این مکان باعث شده که این منطقه شهرت جهانی داشته باشد.
ساختمانهای تا ۶ طبقه که تنها مصالح به کار برده در آن چوب میباشد و البته مقاومت این ساختمانها در مقابل زلزله بسیار بالاست؛ همچنین یک رودخانه کوچک از کوههای اطراف شهرک سرچشمه میگیرد، از دل این شهرک چوبی میگذرد و چشم هر بینندهای را به خود جلب میکند.
براساس شجرهنامه موجود، امامزاده ابراهیم(ع) از فرزندان امام موسی کاظم(ع) میباشد که در روستای طالقان شهرستان شفت قرار دارد؛ بنای بقعه از سنگ و گل و چوب در ۴ طبقه بوده و دارای مساحت ۳۰۰ متر مربعی است؛ گنبدی با پوشش استیل و دو گلدسته به ارتفاع ۹ متر در بالای بام آن خودنمایی میکند و ضریحی مشبک و آهنی بر روی مرقد این امامزاده نصب شده است؛ روستای امامزاده ابراهیم(ع) با داشتن مهمانپذیر، بازارچه سنتی، چشمه آب سرد و آبشار پذیرای مسافران زیادی است؛ این بقعه جزو بقاع بسیار معروف گیلان بوده و فوقالعاده مورد توجه و عزت و احترام اهالی است.
مردم گیلان به خصوص غرب گیلانیها را عقیدتی وافر به این مکان میباشد و آن را «ابوالفضل گیلان» نامیدهاند؛ منطقه امامزاده ابراهیم(ع) که در فصل تابستان مسافران زیادی را به این مکان میکشاند، به یک قطب اقتصادی برای منطقه و استان تبدیل شده است، به طوری که سالانه هزاران نفر از این مکان دیدن میکنند.
ساختمانهای چوبی موجب جذب توریستهای زیادی به این منطقه شده است؛ در واقع هر چند این منطقه در یک فضای زیبا و خوش آب و هوا قرار دارد، اما جذابیت آن در ساختمانهای چوبی است که از پی تا سقف از چوب ساخته میشوند.
افرادی که هر روز هزاران ساختمان بتنی و فولادی را مشاهده میکنند، دلیلی ندارد که برای دیدن این ساختمانها کیلومترها جاده کوهستانی را بپیمایند، بلکه آنها برای آمدن خود دلیل دارند و آن هم خانههایی است که روح دارند و زنده هستند؛ در واقع این ساختمانهای چوبی طبیعت را در ذهن زنده میکند و ما را به گذشته فراموش شده میبرند.//ایسنا