اختصاصی همای گیلان: دلنوشته زیر واقعیتی ست که از سوی دکتر محمد تقی یونسی رستمی خطاب به دانشجویانش قلمی شده است و پایگاه خبری همای گیلان برای استحظار مخاطبین عزیز آن را منتشر می کند:
سروران گرامی ،در فضای سنگین وکسل کننده روزهای امتحان قرار داریدشاید خواندن ان چه امروز -ساعت حوالی دوازده -برایم روی داد برای شما خالی از لطف نباشد:
تلفنم زنگ خورد مطلبی شنیدم ورفتاری را مشاهده کردم که برایم سخت اموزنده ودرس افرین بود ،یکی از همکاران گروه به من زنگ زد بی رمق بود صدایش را به سختی می شنیدم ،حالش را پرسیدم گفت: فلانی خوب نیستم ،أصلا خوب نیستم منتظر نماند بپرسم چرا ؟ادامه داد اقای ابراهیمی شوهر خانم دانای خودمون شهید شد دو کلمه اخر را به گمانم هم زمان که أشک که می ریخت ،می گفت ومن ماندم وصدای هق هق گریه اش !
ومن سبک وسبک تَر شدم ،این دوست نازنینم در حین تاثرشدید گفت :از وقتی شنیدم بی تابم ،چندبار دیده بودمش ،چه مردشریفی بود ؟چه مرد نازنینی بود؟…می گفت ومی گریست
ومن با همه وجودم دکترراتحسین کردم ،دل دلینش اورا اسمانی کرده بود،از واژه واژه هایش معرفت فرو می ریخت .
دکتر نتوانست صحبتش را ادامه دهد ،پوزش خواست ،او دیگر گریه نمی کرد ضجه می زد ومن ماندم وسکوت ،سکوتی که مملو از فریاد بود ،سکوتی که یاد پور ابراهیمی عزیز را بر لب داشت،سکوتی که تمامی شهدای مدافع حرم را تحسین می کرد ودر اغوش می کشید .
دکتر می گریست ومی گریست ،به گفته خودش بعداز شنیدن خبر چهل وپنج دقیقه فرصت خواست تا به خودش اید وبه من زنگ بزند ومن افتخار می کنم معلمی هستم که چنین همکاران با معرفت ،نازک دل وقدرشناسی دارم ،در جمع چنین دانشجویانی روزگاراست می گذرانم که برای پر کشیدن و اسمانی شدن شوهر ویا عزیزان خود مانع نیستند وگاه مشوق هم هستند .
من مفتخرم که معلم گروه زبان وأدبیات فارسی دانشگاه ازاد رشتم .
شهدای ارجمند مدافع حرم:
همه ما می کوشیم تااندیشه تابناک وولایی تان را مانند نام شریف تان هرگز از یاد نبریم ،ما به خوبی می دانیم که اسایش امروز مان مان مرهون عزت نفس وجان فشانی شما سربازان ولایت است .
دکتر محمد تقی یونسی رستمی
دریادل بودن زمان و مکان نمیشناسه…این رشادت ها نماد از دل های بزرگیه.مدافعین حرم قبل از دفاع از حرم مدافع سرزمینمونن.قطعا یادشون گرامیه و امید به اینکه مردم هرلحظه بیش از پیش به ارزش کاری اینچنینی که از عهده همه برنمیاد پی ببرن