چاپ مطلب چاپ مطلب

عوامل مؤثر بر اعتیاد به مواد مخدر و نقش مهارت های زندگی در پیشگیری از آن/ معین رمضانی

اختصاصی همای گیلان:عوامل مؤثر بر اعتیاد به مواد مخدر و نقش مهارت های زندگی در پیشگیری از آن

mail.google.com
مقدمه
مصرف نادرست مواد خطرناکی مانند تریاک ، هروئین ، کوکائین ، حشیش یا ماری‌جوانا و ال. اس. دی. در جهان افزایش می‌یابد و شبکه قاچاق بین‌المللی قاچاق مواد مخدر و سوادگران مرگ دام اعتیاد را در همه‌جا می‌گستردانند. اما چرا برخی از افراد آماده تجربه کردن و آزمودن ماده مخدر هستند و یا برای دسترسی به آن تمایل خاصی دارند، در حالی که بسیاری از افراد هرگز پیرامون این دام گام نمی‌نهند؟ به‌سادگی نمی‌توان پاسخ دقیق و عملی به پرسشهای بالا داد و عوامل موثر در ایجاد اعتیاد را طبقه‌بندی کرد در زیر مواردی را بررسی میکنیم.
مبنای اعتیاد
جوانان سالم ۱۵ تا ۲۰ ساله‌ای که برای کسب تجربه و یا در اثر معاشرت با دوستان نامناسب و یا معتادان به استفاده از ماده مخدر پرداخته‌اند. این گروه از راه کنجکاوی و به علت نداشتن پشتوانه خانوادگی و تربیت صحیح در اثر معاشرت با کسانی که آنها را به استفاده از داروی مخدر تشویق می‌کنند و برای اولین ‌بار مواد مخدر را تجربه می‌کنند و دچار اعتیاد می‌شوند. البته بسیاری از این جوانان به علت احساس درماندگی ، ناکامی ، عدم کفایت و برای رهایی از تنهایی و فشار روانی معتاد می‌شوند و متاسفانه رهایی از این اعتیاد به‌سادگی میسر نمی‌شود.
اختلالات روانی و اعتیاد
اختلال شخصیتی بیش از همه چیز فرد را در برابر اعتیاد آسیب‌پذیر می‌سازد. سپس اعتیاد، خود اختلالهای موجود را تشدید می‌کند و دایره معیوب ادامه می‌یابد. شخص معتاد برای بدست آوردن ماده مخدر دست به اعمال خلاف قانون و اخلاق می‌زند و با آزاد شدن از قید و بندهای اخلاقی مرتکب جنایت نیز می‌شود. در کل شخصیتهای روان‌نژند و نیز روان‌پریش را می‌توان در برابر اعتیاد بسیار آسیب‌پذیر دانست. شخصیتهای روان‌نژند، یعنی کسانی که دارای بیماریهای روانی خفیف هستند که با ضعف روانی ، اضطراب ، وسواس ، ترس و بی‌تصمیمی مشخص می‌شوند؛ شخصیتهای روان‌پریش ، یعنی کسانی که به علت عدم رشد خلقی ، در سازش اجتماعی دچار اشکال هستند و دارای خلق و خوی متغیر و قضاوت ناپایدار می‌باشند. مبتلایان به این بیماریها آسانتر به مواد مخدر گرایش می‌یابند و در زمره معتادان درمی‌آیند. بدیهی است بسیاری از همین شخصیتها نیز غیر معتاد باقی می‌مانند. 
روان‌پریشها دارای رفتارهای ضد اجتماعی و اختلال خلقی هستند و توانایی کافی برای پیروی از قوانین و مقررات را ندارند و روابط آنها با دیگران سطحی است. با آنکه این افراد کم‌هوش نیستند، ولی قادر به تحمل فعالیتهای منظم جسمی و ذهنی نیستند و جا و مکان و کار ثابتی را پذیرا نمی‌شوند. سابقه این افراد نشان می‌دهد که در دوران کودکی ، نا‌آرام و مشکل‌ساز بوده و در مدرسه قدرت سازش نداشته و در محیطهای دیگر نیز فاقد سازش اجتماعی بوده‌اند. روان‌پریشهای مهاجم که دارای اختلال رفتاری شدید هستند و به انجام اعمال تهاجمی و جنایت و حتی آدم‌کشی دست می‌زنند از جمله کسانی به ‌شمار می‌آیند که بیش از همه به ‌طرف اعتیاد گرایش می‌یابند. در عین ‌حال روان‌پریشهای نالایق و غیرفعال نیز که معمولا به دروغ‌گویی ، دزدی ، تقلب و آزار دیگران می‌پردازند، مواد مخدر را وسیله خوشی و آسایش خود به ‌شمار می‌آورند.
 
نقش تکنولوژی و تمدن
اگرچه پیشرفتهای تکنولوژی در قرن بیستم سبب تحولات دایمی و نیز پیشرفت همه جانبه معیارهای زندگی از جمله بهداشت عمومی گردیده و در بهبود زندگی مردم موثر واقع شده است، اما در عین حال عوارضی چون ترس از تامین آینده و تشویش و اضطراب نیز با خود به ارمغان آورده است که در بسیاری از مردم منجر به پیدایش کشمکش های روانی شده است. کشمکش‌ها ، حتی بیش از محرومیت‌ها ، سبب درهم ریختن مکانیسم‌های دفاعی افراد می‌شود و از اینرو بیماریهای روانی ناشی از کشمکش‌ها و اضطرابها بیش از بیماریهای جسمی بشر را آزار می‌دهند.
افسردگی با اعتیاد درمان پذیر نیست!
افسردگی روانی یکی از بیماریهای شایع عصر ماست که بر روی خلق و خوی و رفتار و احساس فرد اثر می‌گذارد. در نوعی افسردگی فعالیت و اراده و قابلیت حیاتی و جسمانی و اعتماد به نفس کاهش می‌یابد و نشانه‌هایی چون خستگی ، بی‌میلی ، بی‌علاقگی ، کم‌خوابی و ناامیدی بروز می‌کنند. در این موارد نشاط و علاقه و همکاری جای خود را به نگرانی ، ناخشنودی و انزواجویی می‌دهد و بیمار با از دست دادن علایق شغلی و اجتماعی و گاه فردی ممکن است به طرف مواد مخدر نیز گرایش یابد تا شاید آرامش و آسایش بیشتری احساس کند. افرادی که برای برای گریز از تشویش و اضطراب و فشارهای روانی مواد مخدر را انتخاب می‌کنند کسانی هستند که از رو به رو شدن با واقعیات عاجزند و به علت احساس عدم کفایت ، زندگی خود را از واقعیت جدا کرده و آن را بر اوهام و رویا بنا می‌کنند.
نقش خانواده در پیشگیری از اعتیاد فرزندان
خانواده تاثیر عمیقی در کودک می‌گذارد و شخصیت او را پی‌ریزی می‌کند. اگر محیط خانواده سالم باشد کودک دارای اعتماد به‌ نفس ، مهر و محبت و احساس مسئولیت می‌شود. بررسیهای متعدد نشان داده است که اگر کودک مورد توجه خانواده واقع نشود و یا از خانواده طرد شود و یا برعکس اگر بیش از حد مورد توجه و حمایت واقع شود آماده کجروی ، ناسازگاری و تجاوز به حقوق دیگران خواهد شد. کودکانی که در محیط خانه پذیرفته نشده‌اند و با محرومیت عاطفی و فقدان مهر مادری روبرو بوده‌اند، محبت و عواطف دیگران را احساس نمی‌کنند و با ترک خانه و مدرسه و ناسازگاری رفتار خصمانه بروز می‌دهند. این افراد فاقد قدرت سازش می‌شوند. 
حمایت بیش از اندازه و اغماض بی‌نهایت پدر و مادر نیز سبب می‌شود که کودک بسیار پرتوقع و به اصطلاح لوس و نازپرورده بار آید و در نتیجه به ‌تدریج در سازش با دیگران دچار اشکال شود. چنین فردی به‌عنوان یک موجود ضد اجتماعی طعمه خوبی برای قاچاقچیان مواد مخدر و جنایتکاران به ‌شمار می‌آید. برقراری رابطه صحیح پدر و مادر با کودک سبب می‌شود که رشد شخصیت بچه سیر طبیعی داشته باشد و از انحراف و کجروی مصون بماند. عواقب خطرناک اعتیاد ایجاب می‌کند که والدین از لحظه تولد ، بچه را موجودی بدانند که یاد می‌گیرد و رشد شخصیت او منوط به برقراری رابطه صحیح بین همه اعضا خانواده است. مواظبت مادر از کودک و ایجاد رابطه عاطفی با فرزند و رفتار خردمندانه توام با مهربانی پدر نه تنها به رشد شخصیت و متعادل شدن کودک کمک می‌کند، بلکه در صورت اعتیاد اتفاقی در دوره بلوغ نیز درمان را آسان می‌سازد
 آموزش مهارتهای زندگی در پیشگیری از اعتیاد
 دوران بلوغ و نوجوانی یکی از حساس ترین دوره های زندگی به شمار می رود.در این دوره سنی خصوصیاتی از قبیل تشخص طلبی؛ اعلام استقلال؛ مخالفت جویی؛ خودنمایی؛ تابعیت از گروه های مرجع و ده ها صفت دیگر بروز می کند، نوجوان با دارا بودن ویژگی های خاص خود به دنبال هیجان است و در این راه اغلب به بیراهه کشیده می شود؛ نتایج تحقیقات نشان می دهد که نوجوان و جوانان بیشتر از گروه های دیگر در معرض خطر اعتیاد قرار دارند، لذا مدرسه به عنوان جایگاهی که وظیفه تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان را در ساعاتی از شبانه روز برعهده دارد مهم ترین دستگاهی است که می تواند بر پیشگیری از اعتیاد در بین دانش آموزان تاثیر گذار باشد.
در این مقاله سعی شده نقش آموزش مهارتهای زندگی در پیشگیری از اعتیاد در بین دانش آموزان مورد بحث و نقد قرار گیرد.
عوامل تاثیر گذار در سوء مصرف دانش آموزان
یافته ها نشان میدهد
۱-ارتباط با دوستان و همسالان ناباب
۲- کاهش کنترل خانوادگی
۳- آلوده بودن فضای محل زندگی
۴- کاهش عزت نفس و پایین بودن خودباوری
از عوامل اصلی گرایش نوجوانان به سوء مصرف مواد مخدر می باشد.
بنابراین آموزش مهارت های زندگی ؛ آگاه سازی و به طور کلی توانایی مواجهه با انتظارات و دشواری های زندگی روزمره باید در دانش آموزان تقویت گردد، البته مسلم است کسب این مهارت ها علاوه بر دانش آموزان شامل نیروی انسانی شاغل در آموزش و پرورش و اولیاء نیز می گردد.
نقش مهارت های زندگی در کنترل و پیشگیری از اعتیاد در بین دانش آموزان
آموزش مهارت های زندگی در زمان تحصیل امری بدیهی و ضروری می باشد، این روزها روش تربیت سنتی به تنهایی کافی نیست، کسب مهارت هایی از قبیل کاهش استرس؛ تقویت اعتماد به نفس؛ قدرت نه گفتن ؛ تقویت خود پنداری؛ پیشگیری از افسردگی و رفتارهای پرخاشگرایانه و … با محوریت آموزش در مدارس در جهت پیشگیری از اعتیاد دانش آموزان ثمربخش خواهد بود.
راهکارها و پیشنهادات
مربیان و مشاورین حوزه سلامت نقش به سزایی در پیشگیری از اعتیاد در مدارس دارند و میتوانند از طریق تشکیل انجمن ها و شوراها در مدارس و استفاده از خود دانش آموزان با ایجاد کارگاه های آموزشی؛ برگزاری جلسات مستمر؛ نمایش فیلم های مرتبط و تهیه بروشور و … به تقویت نگرش ضد مصرف مواد مخدر و روان گردان ها اقدام کنند، تقویت مراکز مشاوره ای دانش آموزی؛ در گام نخست شناسایی دانش آموزان معتاد و یادر معرض خطر ؛ همچنین والدین آنها و گام بعد مصون نمودن دانش آموزان از طریق اقدامات حمایتی؛ پشتیبانی و کمک رسانی از اقدامات موثر می باشد.
نتیجه گیری
آموزش و پرورش با داشتن ابزارهای لازم به عنوان اصلی ترین نهاد اجتماعی بیشترین تاثیر تربیتی را بر روی یکایک افراد جامعه دارد به شرط آنکه با استفاده از نیروی انسانی متخصص و متعهد به موقع و بجا بتواند نقش محوری آموزش ؛ آگاه سازی و در کنار آن پیشگیری از عواقب سوء مصرف مواد مخدر را به عهده گیرد.
گردآورنده : معین رمضانی

About سردبیر ارشد

Check Also

حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!

حیات وحش..   حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …