چاپ مطلب چاپ مطلب

موج”جهانی شدن” و استقلال کشور ها / جلال میرزا آقایی

اختصاصی همای گیلان: واژه “جهانی شدن”از نیمه دهه ۱۹۷۰وارد ادبیات سیاسی شد ,اما جهانی شدن فرآیندی است که سابقه طولانی دارد.بهر حال از نیمه دهه هفتاد واژه “جهانی شدن” برای اشاره به برخی از پدیده های مهم تحولات جهانی در عرصه روابط بین الملل و مسائل فرهنگی در گفتمان های فی مابین در حوزه مناسبات سیاسی و فرهنگی واقتصاد بین المللی بکار برده شده است.نیروی محرک جهانی شدن ,طبع تاریخی بشر برای تولید بیشتر بوده است.در سده ها و دهه های گذشته ,سرمایه داری ,نیروی محرک اجتمایی شدن بیشترتولید در عرصه جهانی آن بوده است.سرمایه داری طی سه جهش بزرگ ,جهانی شدن را به وضع کنونی اش رسانده است .

جلال میرزاآقایی
جهش اول دوران استعمار بود که از قرن هفدهم میلادی شروع شد و تا اواخرقرن نوزدهم ادامه یافت .جهش دوم با انحصار سرمایه داری و یا عصر امپر یالیسم شروع شد و دهه های پایانی قرن نوزدهم پایان آن بود.جهش سوم عموما از نیمه دوم ۱۹۷۰شروع شد که در این مرحله فاز تازه ای از هم پیوندیها و در هم تنیدگیهای اقتصادی –اجتماعی و پویایی های تازه ای در سیاست و فرهنگ جهانی ظهور و بروز کرده که اگر چه دنبال مراحل پیشین است ولی هم ماهیت تازه و هم ابعاد تازه ای یافته است.
این ابعاد و ماهیت تازه بر اساس ورود به تکنولوزی ارتباطات و اقتصاد شبکه ای مبتنی بر آن شکل گرفته که با اقتصاد و روابط کلاسیک گذشته تفاوت دارد .جامعه اقتصاد شبکه ای همان چیزی است که جهان امروز را شکل می دهد که هسته اصلی و مرکزی آن تکنولوژی ارتباطات برای مقاصد اقتصادی می باشدکه تحولات نوینی در ساختار سرمایه داری ایجاد کرده است.
“انقلاب تکنولوژی اطلاعات”از دهه ۱۹۸۰ پارا دایم نوینی در مناسبات جهانی پدید آورد که ساختار های سرمایه داری را دگر گون و باعث تقسیم کار جهانی شده است.تقسیم کار بین ا لمللی پیشین مبتنی بر تولید کنند گان مواد خام پیشین از یک سو و تولید کنندگان کالاهای صنعتی از سوی دیگر بوده است .

چگونگی موقعیت و ثبات اقتصادی یک کشور در تقسیم بین المللی کاراساسا به ویژگی نیروی کار و نحوه اتصال آن به اقتصاد جهانی بستگی دارد.ظهور سرمایه داری آسیا-اقیانوس آرام با روند رشد پایدار چین و ژاپن و رشد انفجاری سرمایه گذاری ژاپن و چینی تبار ها و شرکت های کره ای در شرق و جنوب شرق آسیا می رود که به ساختار قطب بندی اقتصاد جهان چهره ای تازه ببخشد.

این قطب بندی نه تنها در سصح کشور ها بلکه با چگونگی مناسبات سیاسی کشور ها به درون آنها هم کشیده شده است که ممکن است باعث قطب بندی داخلی در نگاه به این پدیده جهانی و مانع و رادع هر گونه توسعه ای در این کشور ها شود.و این توسعه نیافتگی باعث فقر و فساد و…شود.

بنابر این لازم است که با درک عمیق مناسبات اقتصادی و سیاسی پیچیده جهانی ,با حفظ ساختار های فرهنگی و بومی و عدم انفعال و یا برخورد های لجوجانه ,از مزایای آن برخور دار و کشور را در مسیر توسعه قرار دهیم که تا حالا هم دیر شده است.
باید به تعاملات گسترده میان دولتها در ساختار نوین اقتصادی اهمیت داده و از شعاری کردن و نگاه سطحی و سخت آفزاری کردن روابط بپر هیزیم و همواره از فرایند های رقابت و همکاری که از عناصر اصلی روابط اقتصادی بین الملل می باشند پیروی کنیم و به شکل فزاینده ای استعداد های کشور را در مسیر تولید و استفاده از تکنولوژی جهانی شده برای پویایی اقتصاد ملی بهره ببریم و در جهت رشد و پایداری توسعه آن بدون کشمکش های سیاسی داخلی بکوشیم . اضمحلال قدرت شوروی ,افول کمونیسم وپایان جنگ سرد توجه ما را به روند “جهانی شدن واستقلال “جلب کند.

جلال میرزا آقایی

About سردبیر

Check Also

حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!

حیات وحش..   حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …