اختصاصی همای گیلان: تاریخچه : سید محمود علائی طالقانی معروف به آیتالله طالقانی۱۳ اسفند ۱۲۸۹ گلیرد، طالقان – ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ تهران روحانی شیعه ایرانی، نو اندیش دینی، فعال سیاسی و اجتماعی، عضو جبهه ملی ایران و یکی از مؤسسین نهضت آزادی ایران بود.ایت ا… طالقانی در دوران نهضت ملی شدن نفت به همراه سید رضا زنجانی به حمایت از محمد مصدق برخاست و پس از کودتای ۲۸ مرداد (سقوط دولت مصدق) به همراه جمع کثیری از طرفداران مصدق به نهضت مقاومت ملی پیوست. پس از شکست نهضت مقاومت ملی، طالقانی به همراه مهدی بازرگان در شروع مجدد فعالیتهای جبهه ملی ایران نقش بسیار مهمی ایفا کرد و به شورای عالی جبهه ملی ایران راه یافت. در این دوره از فعالیتهای جبهه ملی (که با نام جبهه ملی دوم شناخته میشود) کنگرهای در جبهه ملی تشکیل شد و ایت ا…طالقانی در آن نیز شرکت داشت. ایت ا..طالقانی، مهدی بازرگان و یدالله سحابی در سال ۱۳۴۰، حزب نهضت آزادی ایران را براساس عقاید ملی-مذهبی تشکیل دادند.
ایت ا.. طالقانی چندبار به علت فعالیتهای سیاسی، توسط رژیم پهلوی به زندان رفت و یک بار نیز تبعید شد. وی از رهبران انقلاب ۱۳۵۷ ایران بود و پس از ترور مرتضی مطهری، ریاست شورای انقلاب را برعهده گرفت. ایت ا..طالقانی در اواخر عمرش از طرف روحالله خمینی به عنوان امام جمعه تهران معرفی شد.
وی در اوایل انقلاب، از معدود روحانیونی بود که از دکترمحمد مصدق ودکتر علی شریعتی دفاع کرد. همچنین وی مورد علاقه همه گروهها و احزاب بود به طوری که سازمان مجاهدین خلق ایران او را« پدر طالقانی» خطاب میکرد. پس از درگذشت وی، روحالله خمینی از او با نام« ابوذر زمان» یاد کرد.وی در ۱۶ شهریور ۱۳۵۸ در بهشت زهرای تهران، آخرین نماز جمعه خود را برگزار و در آن اعتراض خود را نسبت به وضعیت کشور بیان کرد. بیشترین تأکید طالقانی در این خطبهها بر مسئله ی شورا و عدم توجه به آنها در مجلس خبرگان قانون اساسی بود. در بخشی از این خطبهها گفت:
یعنی گروههایی و افرادی دست اندرکار شاید اینطور تشخیص بدهند که اگر شورا باشد دیگر ما چه کارهایم؟ شما هیچ! بروید دنبال کارتان! بگذارید مردم مسئولیت پیدا کنند. این مردمند که کشته دادند. اینهایی که این جا خوابیدند از همین تودههای جنوب شهر بودند.
ایت ا…طالقانی در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۵۸، سه روز بعد نماز جمعه ی ۱۶ شهریور در گذشت. درباره ی درگذشت ایشان ابتدا ولادیمیر کوزیچکین مأمور سازمان اطلاعات و جاسوسی شوروی سابق کا گ ب در ایران طی سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۲ مرگ وی را مشکوک خواند و سالها بعد فرزند وی مجتبی طالقانی، طی مصاحبهای با برنامه بیپرده، بیتعارف بخش فارسی صدای آمریکا، مرگ پدرش را مشکوک اعلام کرد.
ولادیمیر کوزیچکین نقل میکند: «… ملاقات با سفیر شوروی هنگام صبح صورت گرفت. پس از خاتمه ملاقات، طالقانی مانند معمول سرخوش بود؛ ولی شب هنگام پس از صرف شام ناگهان حالش به هم خورد. نگهبانان شخصیاش به سوی تلفن هجوم بردند تا به دکتر خبر بدهند ولی خط قطع بود!!؟ کوشیدند به او آب بخورانند ولی جریان آب هم قطع شده بود. پیرمرد شانسی نداشت. مخالفانش همه چیز را تا آخرین جزئیات حساب کرده بودند.»بنابراین،ایت ا…درتاریخ ۱۹شهریورماه سال۱۳۵۸بدرودحیات نمودندوفوت کردند!
مقدمه
آیتالله سید محمود طالقانی از تبار نواندیشان دینی در عصر حاضر است که مدت نیم قرن فعالیت در حیات سیاسی و اجتماعی و با تکیه بر قرآن، عمر خود را در راه احیای فکر و اندیشه دینی صرف کرد و در شکلگیری انقلاب اسلامی سهم مهم و قابل توجهی داشته است. این شخصیت برجسته از همان دوران کودکی تحت تأثیر تعالیم پدر و اوضاع زمانه، الفبای مبارزه با استبداد را فرا گرفت و این روند را تا واپسین سال حیات خویش ادامه داد. ایشان از زمان حکومت رضاشاه به عرصه مبارزه گام نهاد و در پایگاه مبارزاتی خویش ــ مسجد هدایت تهران ــ با سخنرانیهای افشاگرانهای در مقابل سیاستهای ضد اسلامی و غیر قانونی رژیم ایستاد، ترفندهای آنان را برملا کرد و بارها زندانی و تبعید شد. با اوجگیری مبارزات ملت ایران در سال ۱۳۵۷، آیتالله طالقانی در کنار آیتالله بهشتی و استاد مطهری عملکرد مهمی در سازماندهی و هدایت تظاهرات مردم داشتند که اوج این فعالیتها راهپیمایی بزرگ تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۵۷ است. بدون شک، مرحوم آیتالله طالقانی در جریان نهضت اسلامی و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عملکرد بسیار تأثیرگذاری داشته که موارد مهم آن، ریاست شورای انقلاب ــ کمک به حل غائله کردستان و ترکمن صحرا، اقامه نماز جمعه و حضور در مجلس خبرگان قانون اساسی میباشد.
آثار و اندیشه سیاسی
از جمله آثار ایشان عبارت است از:
۱. پرتوی از قرآن که شامل شش جلد تفسیر جزءهای یکم تا پنجم و جزء سیام قران است.
۲. ترجمه و توضیح نهجالبلاغه (از آغاز تا خطبه ۸۱)
۳. اسلام و مالکیت
۴. مقدمه، پاورقی و توضیح تنبیهالامه و تنزیهالمله آیتالله نائینی
۵. به سوی خدا میرویم (خاطرات سفر حج)
۶. از آزادی تا شهادت
۷. تعدادی مقاله که در کتابهای مختلف آمده؛ از قبیل بحثی درباره روحانیت و مرجعیت که مقاله وی با عنوان «تمرکز و عدم تمرکز در مرجعیت» در آن منعکس شده است.
۸. مجموعه سخنرانیها و خطبههای نماز جمعه که با عناوین مختلف در جزوههایی به چاپ رسیده است.
عناصر مهم در شکلگیری اندیشه سیاسی آیتالله طالقانی
نقطه آغازین و محوری اندیشه سیاسی آیتالله طالقانی اعتقاد به توحید است. از نظر او اندیشه توحید مانع مهمی در به بند کشیدن انسان به وسیله همنوعان خود میگردد و بدین وسیله در حقیقت انسان به آزادی فطری و ذاتی خود دست مییابد. آیات زیادی در قرآن وجود دارد که آزادی و اختیار را موهبتی الهی برای انسان میدانند و وی با استفاده از این آیات معتقد است که انسان بر اساس میل و اراده خود دارای حق انتخاب است. بنابراین، او بر آزادی انسان در همه ابعاد تأکید داشت و معتقد بود ما که دستوری چون «لا اکراه فی الدین» داریم چرا باید از آزادی در ابعاد گوناگون ترس داشته باشیم و آزادی دیگران را سلب کنیم؛ چرا که اسلام میفرماید: «قد تبین الرشد من الغیّ.» در این صورت هیچ مشکلی با آزادی نخواهیم داشت (طالقانی، ۱۳۴۵: ۲۰۶-۲۰۵). بر این اساس مبارزه با حکومتهای طاغوتی و به تعبیر امروزی حکومتهای استبدادی جایگاه مهمی در پندار و کردار او دارد چرا که به بند کشیدن انسانها از لوازم حکومت استبدادی است و این مسئله با اصل فطری که برآزادی انسان استوار است منافات دارد. وی برای حفظ آزادی و کرامت انسانی، معتقد است که باید در جوامع قوانین و مقرراتی حاکم باشد تا بتواند از آزادی دفاع کند و این میسر نمیشود مگر در سایه تشکیل حکومت.
آزاداندیشی سیاسی ایت ا… طالقانی تا اندازهای بود که حتی در تدوین قانون اساسی معتقد به شرکت تمام گروهها با عقاید مختلف بود و هشدار داد اگر گروههای مخالف در تدوین قانون اساسی شرکت نکنند، باید آنها را دعوت کنیم تا عقاید خود را باز گویند. «ما هیچ وقت نباید وحشت کنیم که گروههای دیگر راه پیدا کنند، حرفشان را بزنند بلکه باید اینها را دعوت کنیم و اگر همجور و همفکر باشیم و در یکجا جمع شویم همه یک رأی داریم؛ دیگر از موازین نمیتوانیم خارج شویم. مجلس اصیل این است که همه آراء گفته شود». مرحوم طالقانی تا اندازهای به آزادی معتقد بود که حتی به گروههایی که به نام دین به محل سخنرانیها حمله نموده پوسترها و اعلامیهها را پاره میکردند هشدار داد و گفت: «آنها که دست به چنین اقداماتی میزنند تصور نکنند که به دین خدمت میکنند بلکه یا مسلمانان ناآگاه هستند و یا آلت دست دیگراناند و هیچ توجهی ندارند». در حقیقت، اندیشه آزادیخواهی طالقانی در یک تقابل بنیادین با انواع استبداد است. از سوی دیگر، در اندیشه مرحوم طالقانی مبارزه با استبداد در تمامی ابعاد آن به خصوص «مبارزه با استبداد سیاسی و استبداد دینی» جایگاهی ویژه دارد.
دینسالاری و مردمسالاری درنظرایت ا…
از قدیمالایام در مورد حکومتها تقسیمات گوناگونی صورت گرفته است و هر اندیشمندی به نوبه خود یک نوع تقسیمبندی ارائه داده است. اما به صورت کلان و در یک دید وسیع میتوان حکومتها را به دو گروه کلی تقسیمبندی کرد:
۱. حکومتهای دارای دیدگاه مستبدانه
۲. حکومتهای دارای دیدگاه مردمسالارانه.
در دیدگاه اول شخص یا گروهی خاص، حکومت کردن را حق خود دانسته و برای نظر مردم در انتخاب حاکم ارزشی قائل نیست؛ بلکه فراتر از این رفته و تحمیل نمودن خود بر آنان و در اختیار گرفتن قدرت حکومت بر مردم را عین صواب میدانند.بنابراین،حکومت مطلوب طرفداران این نظریه در عمل شکلی از حکومتهای یکهسالاری، گروهسالاری، تمامت خواه و حکومت سالاری آمرانه است.
اما نوع دوم، دیدگاهی است که معتقد است انتخاب حاکم حق مردم است و مردم حق دارند راه خود را، چه در این دنیا و چه در جهان آخرت، خود برگزینند. در این دیدگاه نفس انتخاب بسیار بیش از نتیجه آن حائز اهمیت است و یک انتخاب غلط چه بسا از انتصابی درست نیز ارزشمندتر باشد؛ چرا که اگر مردم نحوه انتخاب کردن و برگزیدن را فرا گیرند، حتی اگر در ابتدای کار و در موردی چند به انتخابی غلط دست زنند، در درازمدت یاد خواهند گرفت که چگونه برگزینند و بدینوسیله حکومت به سمت اصلاح خواهد رفت.
جریان روشنفکری دینی در ایران همواره از نگرش دوم نسبت به حکومت جانبداری میکند و در مقابل انواع حکومتهای آمرانه در کشور موضع گرفته است.ازاینرو،ایت ا..طالقانی نیز در زمره اصلاحطلبان دینی محسوب میشود که متمایل به نظریه دوم است و معتقد است باید به مردم مسئولیت داده شود تا متکی به حاکم و رهبر خود نباشند.
اندیشه وی راجع به حکومت میتوان در کتاب تنبیهالامه و تنزیهالمله مرحوم نائینی با مقدمه و پاورقی و توضیحاتی که خود به آن افزوده، آشنا شد. میرزای نائینی این کتاب را در توجیه عقلی و شرعی نظام حکومتی مشروطه نوشته است. وی در این کتاب بر ضرورت وجود قانون اساسی و مجلس قانونگذاری به عنوان راهکارهایی که میتوانند مانع خودکامگی شوند تأکید کرده است و کوشیده تا نشان دهد که چارهجوییهای عقلی انسان در زندگی اجتماعی تا آنجا که با قطعیات شرعی در تضاد نباشد عقلاً و شرعاً موجه است. بر اساس این دیدگاه بهترین نوع حکومت، حکومت معصوم است و در صورت عدم دسترسی به معصوم ثبوت نیابت فقها و نواب عام عصر غیبت در اقامه وظائف مذکور از قطعیات مذهب خواهد بود. و در صورتی که حکومت آنان مقدور نباشد حکومتی که، به گونهای، علمای اسلام بر هیئت انتخابشوندگان مجلس نظارت داشته باشند از نظر شیعه موجه است. از نظر وی، سرانجام ، این سیستم به نظام شورایی ختم میشود. آن مرحوم عمیقاً به تشکیل نظام شورایی معتقد بود و شورا، در نگاه او، یعنی وارد کردن عنصر قدرت مردمی در اداره امور. وی همچنین بر تشکیل شوراها برای حل مشکلات جمهوری اسلامی پس از انقلاب نیز شدیداً تأکید میکرد.
منظریه اندیشه شوراها درنظر آیتالله طالقانی
بهترین راه مشارکت مردم در امر حکومت، رعایت اصل مهم قرآنی و اسلامی شوراست، که این امر در سیره پیامبر و ائمه اطهار وجود داشته است. طالقانی در شرح تنبیهالامه و تنزیهالمله و پرتوی از قرآن، به این مسئله پرداخته و آیههای «شاورهم فی الامر»، و «امرهم شوری بینهم» و برخی از احادیث را ناظر به لزوم مشورت پیامبر با مردم در حکومت و کشورداری میداند و دلیل مشورت کردن را چندین چیز ذکر میکند:
وجوب مشورت در امور و حوادث، به حسب نصوص آیات و سیره پیغمبر اکرم، از امور مسلّمه است. دلالت آیه مذکور و «شاورهم فی الامر»، که پیغمبر مقدس و معصوم را بدان خطاب و مکلف نموده، پس واضح است، ضمیر جمع (هم) مرحله اولی همه مسلمانان است؛ ولی به حسب قرینه امکان و تناسب حکم با صاحبان رأی راجع به عقلاء اربابان است و «الامر» مقصود تمام کارهای اجتماعی و سیاسی است. و چون قوانین از جانب خدا میباشد از این حکم خارج میباشد و آیه «امرهم شوری بینهم»، که جمله خبریه است، دلالت دارد بر اینکه وضع امور نوعیه در میان جامعه این چنین است و روش پیغمبر اکرم و امیرالمومنین علی علیهالسلام برای این بوده و اهمیت دادن شورا و دستور دادن به آن یا از جهت امکان اشتباه (حاشاهم) و یا برای تطهیر اجتماع و حکومت مسلمانان از تشبّه به حکومتهای استبدادی تعلیم و تربیت امت بوده. به هر حال، از آن باید پیروی کرد.
ایت ا…طالقانی در پرتوی از قرآن مجددا تأکید میکند که شورا و مشورت پیامبر با مردم در امور اجرایی و مسائل حکومت است و الا پیامبر، بما هو رسول الله، درباره احکام و فرمانهای الهی نیازمند مشورت نیست. فرمان شورا (خطاب به پیامبر) با آنان در امور اجرایی ــ نه احکام و فرامین الهی ــ است تا شخصیت بدانان دهی و شخصیتشان را بالا بری و با خود همراز و همنشین گردانی و برای آنان احترام گذاری و در مسئولیتها، در جنگ و صلح شرکتشان دهی: و شاورهم فی الامر.
استنباط وی از مسئله شورا برداشت عامی است که در تمام امور مردم جاری میباشد. نائینی در کتاب تنبیهالامه و تنزیهالمله شور و مشورت را در حد تشکیل مجلس و انتخاب نمایندگان از طرف ملت میداند، ولی ایت ا..طالقانی مشورت را در تمام سطوح زندگی مردم لازم و ضروری میداند و تشکیل شوراهای مردمی را یکی از اصول عملی خود قرار میدهد. او در این باره مطلبی طولانی دارد که شایسته ذکر است:
شورا یک اصل مترقی است، به خصوص در دنیای امروز؛ یا باید مردم در سرنوشت خودشان دخالت داشته باشند ………… نه …….. این شورا فقط به یک عدهای که در کارهای عمومی مملکت و سطوح بالا باید دور هم جمع شوند و با هم در مورد صلح و اقتصاد و وضع کشاورزی و اقتصادی و نظام سیاسی، نظر و رأی دهند، اختصاص ندارد، بلکه این مسئله ……… است. از نظر قران و از نظر اسلام هر خانهای باید یک مرکز شورائی باشد، هر دهکده و هر گروهی باید در کار …… یک شورائی داشته باشند. شما ملاحظه میکنید در قرآن درباره زندگی خانوادگی یعنی شیر دادن بچه، که هیچ به چشم نمیآید و از نظر مردم موضوع مهمی هم نیست، میگوید با مشورت باید باشد ….. «الوالدات یرضعن اولادهن حولین کاملین»: مادرها باید به حسب وضع طبیعی دو سال بچههای خود را شیر دهند، «فان ارادا فصال عن تراض منهما و تشاور ٍِِفلاجناح علیهما» اگر بخواهند بچه را از شیر بگیرند باید پدر و مادر راضی بشوند و مشورت کنند؛ صلاح بچه هست، صلاح مادر هست، از پزشک مخصوصشان استفاده کنند. وقتی قرآن در امر خانوادگی به شیردادن بچه میگوید باید همراه با مشورت باشد چه رسد به اداره یک دهکده، چه رسد به اداره یک روستا، چه رسد به اداره یک شهری یا کشوری، همه باید با مشورت باشد.
مطالب بالا نشان میدهد که طالقانی اعتقاد راسخ و عمیقی به شورا داشت؛ چرا که شورا روحیه مردمسالاری را در نظام سیاسی ایجاد میکرد. او بارها تأکید داشت که این مسئله سنت به جای مانده از پیامبر است و آن هم تکیهگاهش است. او معتقد بود که هرچند در برخی از موارد شورا ممکن است عوارضی داشته باشد، ولی لازم است که بهای آن پرداخته شود. از اینرو،ایت ا.. طالقانی به هیچوجه نگران انحراف مردم جهت انتخاب ناشایسته حاکمان نبود؛ بر عکس، دغدغه اصلی وی این بود که مبادا به بهانه عدم انحراف مردم عدهای خاص حاکم شوند و استبداد در پیش گیرند و مانع رشد سیاسی مردم گردند. از دیدگاه وی، جامعه مانند کودکی است که باید به او امر راه رفتن را، حتی به قیمت زمین خوردن چندین باره، یاد داد. چرا که همین زمینخوردنها جزئی از راه رفتن محسوب میشود و سبب استحکام وی میگردد. در حکومت و نظام سیاسی هم چنین اعتقادی داشت و بر این گفته خود شواهد تاریخی نیز میافزود:
همه از آثار شورا بود که مدینه را بیپناه گذاردند و برخلاف نظر شخص آن حضرت (رسول اکرم (ص)) به سوی دشمن پیش راندند. با همه اینها، باز اصل شورا را تحکیم میکند؛ چون پایه اجتماع اسلامی است برای همیشه. هر صاحب رأیی خود را شریک در سرنوشت بداند و مسلمانان برای آینده و …… تربیت شوند و بتوانند در هر زمان و هر جا، بعد از غروب نبوت، خود را رهبری کنند. اگر در این راه و برای …… شورا هرچه زیان دهند ارزش دارد، تا با هر شکستی آراء محکمتر و قدمها ثابتتر شود و مانند بچه که همی به زمین افتد و صدمه ببیند برخیزد، تا به اندیشه و پای خود مستقیم و محکم گردد.
اصولا ایت ا..طالقانی همواره نسبت به اجرای اصل مهم شورا و تشکیل شوراهای اسلامی در روستاها و بخشها و شهرستانها و استانها دغدغه خاطر داشت و در هر مناسبتی به این مسئله میپرداخت. در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۵۸ طرح پیشنهادی برای تشکیل شوراهای محل در چهار صفحه ارائه گردید! و در آخرین نماز جمعه خود در بهشت زهرا با تأکید فراوان گفت: «صدها بار من گفتم که مسئله شورا از اساسترین مسائل اسلامی است؛ حتی به پیامبرش، با آن عظمت، میگوید: با مردم مشورت کن، به اینها شخصیت بده، بدانند که مسئولیت دارند و متکی به شخص رهبر نباشند.» (خطبههای نماز جمعه :۶۳)
تکثرگرایی در اندیشه آیتالله طالقانی
یکی از لوازم آزادی و مساوات؛ ظهور و فعالیت گروهها، تشکلها و احزاب در جوامع است. جوامع پیکرهای از افراد و طبقات هستند و آنچه برای جوامع، مهم و عنصر اساسی تلقی میگردد، مجموعه عواملی هستند که بتوانند افراد و طبقات را پیوند داده، به صورت یک پیکر زنده در آورند و دارای خاصیت حیاتی گردانند تا چنین اجتماعی بتواند بقا و ثبات پیدا کند. وی معتقد است که در قرون گذشته، ملل مختلف بر پایه گرایشهای نژادی، زبانی و جغرافیایی و قدرت خود را حفظ میکردند و پس از تحولات فکری ـ سیاسی که طی قرون اخیر به وجود آمده است، همکاری بر اساس فکر و اندیشه بوده و بر همین چارچوب احزاب و دستهجات تشکیل یافته و در نهایت این گروهها با ارائه دیدگاههای خود درجامعه پیروانی پیدا میکنند و دست به تشکیل جمعیت میزنند.
ایشان بر این عقیده است که هرچه افکار و ایدئولوژیهای اجتماعی بیشتر رایج شود، عناوین نژادی و سنین عاطفی ملی ضعیفتر میگردد و ضرورت احتیاج جوامع به جمعیتهای متشکل بر اساس عقیده و نظر بیشتر میشود و روابط با ملل حل و سایر مشکلات اجتماعی به وسیله این جمعیتها صورت میگیرد. بدینسان، اگر تشکیل جمعیت احزاب در زمانهای گذشته تفننی و مستحب بوده در دیدگاه طالقانی، امروزه برای حفظ استقلال و پیشرفت ملل و فکری و اجتماعی و جلوگیری از ستمگری و تجاوز حکومت از واجبات و ضروریات تلقی میگردد.بنابراین ،در این دستهبندی بلوک شرق و غرب نیز بر اساس عقیده و نظر است و وحدت نژادی، ملی، قومی و زبانی ارزش خود را از دست داده است.
نتیجه گیری وپایان:
ایشان مفسرقران و معلم مدارا بود و به آزادی انسان بیش و پیش از هرچیز بها می داد ، انتقاد شنوی و نقد پذیری او را درمیان همه جناحهای روشنفکری چپ و راست ، دین دار و بیدین ، عزت می بخشید ، مفسر بی نظیرقرآن بودنه مفسری که گزینشی تفسیرکندبه نفع گروه خود بلکه به نفع توده و در راستای حقوق مردم ، به اقتصاد چون اصل می نگریست ، در نتیجه عدالت اجتماعی و سوسیالیزم برایش امری حیاتی می نمود ، در اعتراض به همان محدودیتهای اولیه حکومت اسلامی ، فریاد سر می دهد که :
” اسلامی که ما می شناسیم و اسلامی که از متن قران سرچشمه گرفته و سنت پیامبر ، هیچ گونه آزادیای را محدود نمی کند ، هر جمعیتی که بخواهد آزادی مردم را در انتقاد و بحث محدود کند ، اسلام را نشناخته . “
در جائی دیگر معترضانه سر می دهد که:”من نمی دانم چه عاملی باعث شد که تا به حال مسئله شورا به تاخیر افتاده ، البته شاید بعضی از علتهایش را می دانم ولی جای گفتنش نیست ، مگر یک وقتی که وقتش برسد”!متاسفانه اجل این فرصت افشاگری را به طالقانی نمی بخشد و او در آزوی شورا سفرمی کند .وبه ظریفی می گفت : خداوند معجزه کرد انسان را آفرید ، ما معجزه کنیم ، انسان باشیم ! “
ایت ا…طالقانی انسانی نسبتا کاملی بود که هوس ساختن تصویری مافوق انسان از خویش ، در سر نداشت ، از این رو هماره به قدرت پشت می کرد ، در اختیار مردم از هر قشری بود ، او هرگز خود را نماینده خدا در روی زمین و برای ولایت بر مردم نمی دانست ، واسطه رسمی درک دین بین خدا و خلق نبود ، برای طالقانی راه خدا و راه مردم در تقابل و عرض هم نبوده ، از این رو مهمترین هسته فکریاش بها دادن به توده مردم بود.در روز مرگ آن چریک پیر ، هر نحله و گروهی گریست ، اگرچه یکی از با شکوهترین و پرازدحامترین تشییع در تاریخ ، متعلق به مراسم خاکسپاری آیت الله خمینی بود ، اما با این تفاوت بزرگ و ظریف که در عزای امام خمینی ، همه گروهها ی انقلابی و سیاسی یا مردم ، آنچنان که در مراسم تشییع کاملا خودجوش ایت ا.. طالقانی ، سوختند و اشک ریختند ، مشارکت قلبی نداشتند ، شاید باز یک عامل آن جاذبه شخصیتی نامحدودایت ا..طالقانی و دافعه بیشتر امام خمینی در صحنه سیاسی ایران بود.
قصه پر غصه و ناتمام زندگی طالقانی ، چون مصدق بزرگ در تارک تاریخ ایران زمین ثبت و باقی خواهد ماند.
ای وای من که قصه دل ناتمام ماند…امید که این شخصیت کم نظیر را قدر بشناسیم و با عمل به روش نیکویش او را گرامی بداریم. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
نویسنده : مسعودمرادپورگیلده(مدرس دانشگاه وپژوهشگرعلوم سیاسی)