به گزارش جامجم، اوایل اردیبهشت امسال صدای «سوختم سوختم» مردی، سکوت یکی از محلههای شهر اندیشه را در هم شکست. مردم سراسیمه از خانههایشان بیرون آمده و مشاهده کردند صدای ناله و فریاد، از داخل خودروی زانتیا ـ که کنار خیابان پارک شده ـ میآید.
چند نفر خود را به این خودرو رسانده و دیدند مردی میانسال پشت صندلی راننده افتاده و روی دست و پاهایش اسیدپاشیده شده است. آنها برای کمک به راننده مصدوم، با اورژانس و پلیس تماس گرفتند. دقایقی بعد تیمی از کار آگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی ویژه غرب استان تهران و در پی آن، خودروی آمبولانس در محل حادثه حاضر شد. امدادگران اورژانس بعد از اقدامات اولیه، مرد مصدوم را به بیمارستان منتقل کردند. ماموران با جستوجوی محل، کنار خودروی قربانی اسیدپاشی یک بطری پیدا کردند که بررسیها نشان داد، داخل آن اسید بوده است.
همزمان با تشکیل پرونده قضایی، تحقیقات پلیس جنایی برای رازگشایی از ماجرای این اسیدپاشی ادامه یافت تا اینکه روز بعد ماموران از طریق مسئولان بیمارستان با خبر شدند مرد میانسال به هوش آمده که با حضوردر بیمارستان به تحقیق از او پرداختند.
وی به افسر تحقیق گفت: زن جوانی که پیش از این در کارگاه تولیدی ظروف یکبار مصرف من کار میکرد، رویم اسیدپاشید. نمیدانم چرا این کار را کرد.
او چند سال برایم کار کردتا این که چندی پیش گفت میخواهد ازدواج کند و دیگر سر کار نمیآید. بعد هم تسویه حساب کردو رفت. دیگر از او خبری نداشتم تا این که روز حادثه با من تماس گرفت و خواست با من ملاقات کند. میگفت میخواهد دوباره بهدلیل مشکلاتی که پیدا کرده، سرکار بیاید.
شاکی ادامه داد: از او خواستم در این باره حرف بزنیم و اگر شرایط برای ادامه کارش فراهم شد، دوباره در کارگاهم کار کند. او قبول کرد و بعد از ظهر در یکی از محلههای اندیشه با من قرار ملاقات گذاشت. خودرویم را کنار خیابان پارک کردم و داخل خودرو با هم حرف میزدیم که او یک بطری از کیفش درآورد و محتویات آن را روی من پاشید. فریاد زدم چرا این کار را با من کردی که گریه کنان از خودرویم پیاده شد و فرار کرد. بعد هم به بیمارستان منتقل شدم و پزشکان اعلام کردند حدود ۲۰ درصد دچار سوختگی شدهام. من به او بدی نکرده بودم، نمیدانم او با چه انگیزهای این کار را کرد؟
ماموران با اطلاعات ارائه شده توسط قربانی اسیدپاشی و بهدست آوردن مشخصات زن اسیدپاش، جستوجو برای یافتن او را آغاز کردند اما او مدام مخفیگاهش را تغییر میداد. سرانجام هشت ماه پس از وقوع این حادثه، ماموران آخرین مخفیگاه زن اسیدپاش را در تهران به دست آوردند و با هماهنگی قضایی به آنجا اعزام شدندو روزهای پایانی هفته گذشته او را همراه شوهر موقتش بازداشت کردند.
متهمان برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی غرب استان تهران منتقل شدند.
زن اسیدپاش به افسر تحقیق گفت: من هیچ مشکلی با کار فرمای سابقم نداشتم و با تحریک و فشارهای شوهرم دست به این کار زدم. اوایل، اخلاق و رفتار همسرموقتم خوب بود تا این که میان ما درگیری و دعوا رخ داد. او مدام به من تهمت میزد که با کارفرمایم ارتباطهایی داشتهام. هر چه به او گفتم این گفتهها صحت ندارد، بی فایده بود او مدام به من سوءظن داشت و همین باعث درگیری در زندگی مان شده بود. تا این که تهدیدم کرد اگر شک او بیمورد است، باید روی کارفرمایم اسید بپاشم. در غیر این صورت از من جدا شده و بیسرپناه میشوم. فشارهای شوهر موقتم اینقدر زیاد شد که تن به خواستهاش دادم و کارفرمایم را با اسید سوزاندم و از این کار خیلی پشیمانم.
در ادامه شوهر موقت او بازجویی و مدعی شد شاکی را نمیشناسد و گفتههای همسرش را قبول ندارد و او را تهدید نکرده دست به اسیدپاشی بزند.
همسرش در پی اختلاف با کارفرمایش، دست به اسیدپاشی زده و اشتباهی پای مرا وسط کشیده است.
شوهر این زن آزاد شد اما برای متهم قرار قانونی صادر شده است.