اختصاصی همای گیلان: احتمالا شما با من هم عقیده خواهید بود که آغوش و خانهی مادربزرگها امنترین جا دراین دنیاست. شاید نیاز به این حس مشترک است که امثال من تشنهی نوستالژی فضاهای قدیمی میشویم و گاه چیزهایی مربوط به گذشته, هرچند فاقد ارزش مادی را داخل بوفه میگذاریم و از بودن آنها احساس آرامش میکنیم. دلیل دیگر میتواند اصالتگرایی و نیاز به انرژی مثبت سرشاری باشد که این وسایل به همراه دارند. به خصوص اگر به طور مستقیم از عناصر طبیعی (چوب، سنگ یا فلزات) تشکیل شده باشند. به موجودیت یک دسته هونگ (هاون) برنجی وشاید یک آسیاب سنگی دقت کنیم .این عناصر در مقایسه با فرآورده های آزمایشگاهی و مصنوعی ,سازگاری بیشتری با نفس و روح انسان دارند و سال های سال مورد استفاده در طراحی و ساخت سازه ها داشته اند , افسوس , چندی است که جایشان را به مصنوعاتی داده اند که شاید از نظر ظاهری بسیار نزدیک به اصل است , ولی با تأثیراتی متفاوت . برای رسیدن به منظورم دراین نوشتار , ابتدا به اسناد و ارقامی مربوط به تقسیمات اولیه ی ایران سری می زنم و در ادامه , گذاری بر مباحث زیباشناختی خواهم داشت .
با نگاهی به آخرین تقسیمات کشوری در سال ۱۳۱۶ خورشیدی، کشور ایران به ۸ ایالت تقسیم شد. گیلان استان یکم، شامل شهرستانهای رشت ـ زنجان ـ قزوین ـ ساوه ـ سلطان آباد و شهسوار گردید ) کتاب گیلان – جلد (۱ در سال ۱۳۲۰ شهسوار (که به مجموعه دو شهر تنکابن و رامسر گفته می شد) از گیلان جدا و به استان دوم (مازندران) ملحق شد. ساوه و قزوین در سال ۱۳۲۶، سلطان آباد (اراک کنونی) در سال ۱۳۴۰ و زنجان در سال ۱۳۴۸ به تهران پیوستند. از مهمترین دلایل این جداسازیها میتوان به تفاوتهای اقلیمی اشاره کرد. تفاوتهایی که تأثیرات آن در طراحی ساختمانهای قدیمی شهر رشت، به خوبی مشهود است. شاید اگر بعضی ساختمانهای شهرمان را، با تمام تفاوتهای اقلیمی، در کنار ساختمانهای قدیمی هم ایالتیهای سالهای دورش قرار دهیم، بتوانیم به قرابت این سازهها پی ببریم. در سال ۱۸۰۶ میلادی «ژوبر» رشت را تنها شهر واقعی گیلان زمین دانست ) کتاب مسافرت به ایران و ارمنستان ( . او در نوشتههایش رشت را اینگونه به تصویر میکشد: شهری غرق در باغها و درختان سبز که کمتر شباهتی به دیگر شهرهای ایران، حتی شهرهای همسایهاش مازندران دارد. کوچههای تنگ، خانههای «دو مرتبه»(اصطلاح گیلکی- خانهی بنا شده بر روی پیلوت) و نسبتا مرتفع، با بالکنهای گاه بزرگ که با گلدانها تزیین شدهاند، از مشخصات شهر زیبای رشت در آن دوران است. این خانهها از چوب و گل بوده است و سفال پوش، همچنین دارای ستونهای چوبی بلند و غلام گردشی. سفال، بهترین عایق و هادی برای بارانهای فراوان این سرزمین است و هنرچیدن و ساخت آن نیز بسیار جالب و قابل تأمل . سالها عمر میکند بدون اینکه گذر زمان ذرهای تغییر در کاربری آن به وجود آورد. از موارد دیگری که تأثیر غیر قابل انکاری بر فرهنگ و ساخت و سازهای شهری این سرزمین نهاده، میتوان به موقعیت جغرافیایی خاص گیلان اشاره کرد.
«لرد کروزون» رشت را دروازهی ایران دانسته ) کتاب ایران و ایرانیان ( و همچنین نخستین شهری در ایران، که مسافران خارجی به آن وارد میشوند(با توجه به هم مرز بودن با شوروی سابق). این تأثیرات به همراه استفاده از هنرمندان طراح و البته شاید الگو برداری، همچنین همت بعضی از زمامداران آن دورهی رشت، بافت شهر را تبدیل به شهری با بناهای مدرن و خیابانهای عریض نموده و چهرهی جدیدی از رشت به نمایش گذاشت. چهرهای که بیشباهت به انعکاس تصویر یک شهر اروپایی و مدرن نبود.
در گشت و گذاری به ساختمانهای آن دوران رشت تأکید بر فرهنگ و رسوم، همچنین رعایت نمودن نکات هر چند کوچک اما کاربردی و نهایتا تسهیل در روند زندگی روزمرهی همشهریهایمان، نمایان است. خانههای قدیمی شهر رشت هم سطح کوچه و خیابان ساخته نشدهاند و حداقل ۲ تا ۵ پله از سطح زمین بالاتر قرار میگیرند. برای شهر بارانهای نقرهای، این مسئله باعث آرامش خیال ساکنین خانههاست. دربها و پنجرهها همه از جنس چوب و کمتر پنجرهی چوبی دیده میشود که بر اثر «رده» (اصطلاح گیلکی- بارانی که باد، جهت بارش آن را بصورت اریب در آورده است) نفوذ پذیر باشد.) دقت و ظرافت در ساخت، برخلاف پنجرههای آلومینیومی کنونی( پنجرههای چوبی و زیبای «ارسی» با شیشههایی رنگی و تأثیرات گرم و شادش،از این دست هستند و از دیگر شاهکارهای گذشتگانمان . با بررسی موقعیت جغرافیایی این سرزمین، متوجه ارتفاع کم (پایین تر از سطح دریا)، محاصرهی شهر رشت توسط کوهها و در نتیجه هوای ابری و مرطوب آن میشویم.(این نوع آب و هوا، برای برخی افراد مانند من، بسیار دلگیر است.)
در ارسیها استفاده از شیشههای رنگی باعث القای نور خورشید در داخل خانه میشود. وقتیکه نور از شیشه رنگی میگذرد، تبدیل به طیف رنگی شده و حس هوای آفتابی را ایجاد میکند (ناظر در داخل بنا)، همچنین در هوای آفتابی نیز باعث شکسته شدن نور خورشید و جلوگیری از شدت آن میشود. از نکات دیگری که میتوان دربارهی ارسیها مطرح کرد، استفاده از چوب در ساخت، همچنین نوع طراحی این نوع پنجرههاست. ارسیها بصورت کشویی و به طرف بالا، باز میشوند و بدنهی آنها را چوبهای منبتکاری شده، به همراه شبکههای هندسی، تشکیل میدهد. دلیل استفاده از طرحهای هندسی در ایران بعد از اسلام، نادرست دانستن تجسم بخشیدن به نقوش انسانی و به طور کلی جانوری است. همین مورد است که هنرمندان را بیشتر به سوی استفاده از نقوش هندسی و انتزاعی ترغیب مینمود. هنرمندان قدیمی در تنوع بخشیدن به طراحی ارسیها، تلاش بسیار مینمودند تا مبادا ارسیها در خانههای مختلف، به هم شبیه شوند. باید به این نکته اشاره کنم که هر کدام از اشکال هندسی، همچنین رنگها، شخصیت منحصر به خود را دارند، بطور مثال مثلث، حس ایستایی ـ مربع، خلاقیت و دایره، حس پویایی را ایجاد مینماید.
دیگر مورد جالب و قابل توجه در ارسیها، قابلیت اشراف یک طرفه از داخل به خارج , به دلیل استفاده از شبکههای کوچک است.
رنگ شیشههایی که در ساخت ارسی از آنها استفاده میشود عبارتند از : قرمز، زرد، سبز و آبی تیره که هر کدام با بازتاب خود، سبب القای احساساتی بصورت ناخودآگاه خواهند شد.
طیف رنگ قرمز، قدرت و انگیزش ـ زرد، شادی و تسکین ـ سبز، سرزندگی و غرور و آبی، پاکی و آرامش را القا میکند. اثر ناشی از کنار هم قرارگرفتن این طیفهای رنگی که در دستههای مکمل و متضاد نیز تقسیمبندی میشوند، چیزی جز احساس آرامش نیست. رنگهای قرمز-سبز و همچنین آبی-زرد ترکیب مکمل-متضاد را تشکیل می دهند که به ترکیب آبی-زرد متضاد روحانی نیز گفته میشود. توضیح بیشتر در مورد این مبحث را برای زمان دیگر میگذارم.
نکتهی جالب دیگری که در مورد ارسیها باید به آن اشاره کنم، تأثیر بر دفع حشرات است. همانطور که میدانیم، نور سفید سبب جذب حشرات (حتما تجمع حشرات را به دور لامپهای مهتابی دیدهاید) و نورهای رنگی سبب دور شدن حشرات میشود، پس ارسیهای با شیشه رنگی از ورود و تجمع حشرات در داخل اتاقها جلوگیری مینمایند. این مورد نیز از دیگر موارد دانش استفاده از بازدارندههای ارگانیک در هنر معماری قدیم بوده است.
با نگاهی اجمالی میبینیم که چقدر جای دانستههایی از این دست، در کارهای طراحان امروزی خالی است.
در انتها , باز هم گوشه ی خانه های بی هنرمان می نشینیم , درگیر با روزمرگی ها و در انتظار روزی , تا شاید بتوانیم به دامن طبیعت پناه ببریم و عددی را به در کنیم .
/بهنام صحرایی ،کارشناس هنری و مهندس معماری