اختصاصی همای گیلان:به گزارش همای گیلان ، فعالین فرهنگی اجتماعی بخوبی می توانند عملکرد شوراهای اسلامی را تحلیل کنند در این میان سرکار خانم مهندس شکیبا تقی زاده کراتی مواردی را بعنوتن فعال عرصه فرهنگی و اجتماعی و همچنین شهری اعلام داشتند
شهر به مثابه بخشی از سلسله مراتب سیستم قضایی و تقسیمات سیاسی جغرافیایی هر کشور براساس شاخصه های مختلفی مانند نوع حکومت, مدیریت, سطح آگاهی, علاقه مندی اجتماعی و مشارکت مردم در نظام تصمیم گیری و شکل می گیرد
- مقدمه
شهر به مثابه بخشی از سلسله مراتب سیستم قضایی و تقسیمات سیاسی – جغرافیایی هر کشور براساس شاخصههای مختلفی مانند نوع حکومت، مدیریت، سطح آگاهی، علاقهمندی اجتماعی و مشارکت مردم در نظام تصمیمگیری و… شکل میگیرد. نظام مدیریت شهری باهدف اداره مطلوب امور شهر، سعی دارد. روابط میان عناصر شهری را هماهنگ سازد. بهدلیل گستردگی و میان رشتهای بودن سیستم مدیریت شهری بهمثابه یک سیستم باز، عوامل مختلفی در آن دخالت دارد و بدون شناخت این سیستم نمیتوان عناصر و روابط را در جهت اهداف آن تغییر شکل داد، زیرا هنر برنامهریزی، شناخت عناصر سیستم و ایجاد روابط بین آن عناصر است، بهنحوی که این مجموعه عناصر در جهت هدف سیستم عمل کنند. بیتوجهی به اجزاء همچنین عدم کشف روابط و میزان تاثیر هریک از عناصر در نظام تصمیمگیری هرگز به یک نظام تصمیمگیری منسجم، موثر و معطوف به اهداف مطلوب منجر نخواهد شد.
شهر مرکز فرصت و محیطی برای ارائه توانائیهای بالقوه انسانی است. تمرکز روزافزون افراد در نواحی شهری و رشد سریع شهرنشینی ناشی از مهاجرت و همچنین افزایش طبیعی جمعیت شهر، مشکلاتی را در ارائه خدمات متناسب با میزان افزایش جمعیت شهری بهوجود میآورد که خود بهعنوان یکی از موانع اصلی اجرای وظایف و ارائه خدمات شهری کافی به شهروندان میگردد. این امر توام با عدم رغبت مردم برای مشارکت در فعالیتهای عمران شهری، که تا حد زیادی ریشه در شیوه نظام اداری متمرکز دارد، از عواملی هستند که توانایی مسئولان را در تامین نیازهای ساکنان شهری با مشکل مواجه میسازد. بنابراین، کارکرد مدیریت شهری کارآمد بهعنوان یک نهاد مدیریتی فراگیر و درگیر با موضوعها و پدیدههای بسیار گسترده و متنوع شهر و شهرنشینی ضروری است تا نهایتاً دستیابی به توسعه انسانی پایدار در شهر میسر گردد.
این مقاله درصدد است تا با ارائه تعریفی از مدیریت شهری، جایگاه آن را در سیستم مدیریت جامعه مشخص کند و با بیان اهداف و راهبردهای این نوع مدیریت، ویژگیها و معیارهای مطلوب سیستم مدیریت شهری را ارائه کند.
شوراهای شهر و روستا یک نهاد سیاسی به شمار نمیروند و دارای ماهیت مشارکتی بوممحور در جامعه مدنی هستند، به این معنی که این نهادها به منظور مدیریت یک منطقه جغرافیایی معین توسط نمایندگان مستقیم محلی در همان محلها تشکیل شده و با اختیارات مشخص و رعایت قوانین و مقررات، تصمیمگیری میکنند. به عبارت دیگر، شوراهای اسلامی از نهادهای حد واسط حکومت و مردم به منظور تمرکززدایی وظایف دولتی به بخشهای مردمی و بهبود فرآیند خدمتگزاری ایجاد شدهاند.
در این میان نقش شهروندان در تحقق ماموریتها و برنامههای شوراهای اسلامی دارای اهمیت ویژهای است که اساسا به نوعی کار ویژهای سیاسی محسوب میشود. همانگونه که میدانیم از الزامات مشارکت سیاسی، نهادمندی است و شوراها نیز به عنوان نهادی که هم در جامعه و هم در حاکمیت حضور دارند، میتوانند در فرآیند مشارکت سیاسی شهروندان ایفای نقش کنند.
در کشور ما مردم از طریق حضور در انتخابات مجلس خبرگان رهبری، انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات نمایندگان مجلس شورای اسلامی و انتخابات شوراها در اداره امور کشور سهیم میشوند. واقعیت این است که حضور در انتخابات به عنوان پایینترین سطوح مشارکت به شمار میرود و در سطوح بالاتر مشارکت دخالت مستقیم مردم در عرصههای تصمیمگیری و اجرای برنامهها و حتی نظارت بر کیفیت اجرای امور قرار دارد که در کشور ما هنوز به صورت عینی و واقعی محقق نشده است. علاوه بر موارد فوق، در قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران مصوب سال ۱۳۷۵ درباره وظایف شوراهای اسلامی شهر در بند پنجم ماده ۷۱ چنین آمده است:
«برنامهریزی در خصوص مشارکت مردم در انجام خدمات اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی با موافقت دستگاههای ذیربط.»
با نگاهی به اصول قانون اساسی و بررسی وظایف شوراهای اسلامی شهر متوجه میشویم که علیرغم تاکید این قوانین در خصوص جلب مشارکت شهروندان، در هیچکدام از آنها سطوح مشارکت و نحوه همکاری مردم با
شوراها و تکنیکها و راهبردهای ممکن در جهت افزایش مشارکت شهروندان پیشبینی نشده است؛ امری که باید به طور دقیق و شفاف تعریف شود.
از طرفی تجربه دورههای گذشته شوراها نشان میدهد که با وجود پیشبینیهای صورت گرفته در قوانین برای مشارکت شهروندان، هنوز این مشارکت شکل عینی و تجربی به خود نگرفته است و در اکثر شهرهای کشور، شوراها به جای استفاده از ظرفیتهای بالقوه شهروندان جهت برطرف کردن مشکلات ساختاری، به دنبال کسب اقتدار از نظام دولتی یا جلب رضایت شهروندان در چارچوب قانون شوراها بودهاند و لذا موفقیت چندانی به دست نیاوردهاند.
البته در تعدادی از شهرها ابتکارات و نوآوریهایی جهت جلب مشارکت شهروندان توسط شوراها صورت گرفته است که چشمپوشی از آنها منصفانه نیست که از آن جمله میتوان به پروژههای شهر سالم و شورایارها، شهرداران مدرسه، شهردار خانواده، ایجاد مرکز سامانه مدیریت شهری ۱۳۷ یا مرکز نظارت همگانی ۱۸۸۸ در تهران، شهرداران افتخاری در تربت حیدریه و آموزش شهروندی در کاشان اشاره کرد، اما تا رسیدن به سر منزل مقصود راهی طولانی در پیش است.
به هر حال در جمعبندی مطالب فوق، ذکر این نکته دارای اهمیت ویژهای است که بهرغم سیاسی نبودن روح شوراها، نگاههای سیاسی متفاوت به آن موجب آسیب زدن به میزان مشارکت شهروندان و کاهش اعتماد مردمی به تاثیرگذار بودن آن خواهد شد.
هر اقدامی که به کاهش اعتماد مردمی به این نهاد صرفا مدنی و جامعهمحور منجر گردد، بداخلاقی سیاسی و اجتماعی است و ضربات جبرانناپذیری را بر بدنه جوان شوراها وارد میکند که جبران آن، هزینههای قابل توجهی را نیز ابتدا بر خود شهروندان سپس بر حاکمیت خواهد داشت، ضمن اینکه به نظر میرسد تجمیع انتخابات محلی شوراها با انتخابات ملی و سیاسی ریاست جمهوری میتواند صبغه سیاسی بودن شوراها را بیشتر کرده و آن را ابزار گروههای سیاسی رقیب برای پیشبرد اهداف خود نماید و فلسفه اصلی شوراها را ـ که کاهش تصدیگری و تمرکززدایی از ماموریتهای اجرایی قوه مجریه است ـ عملا با چالش مواجه میکند.
سخن آخر
نظام تصمیمگیری در هر شهر، بمثابه یک سیستم دارای عملکرد است و عناصر و روابط موجود در آن میبایستی به پیروی از کل سیستم عمل کرده و همواره ارتباط آن را با عناصر خارجی سیستم بهصورت تعاملی حفظ کند و چنانچه هر یک از عناصر یا روابط از حالت معقول خود خارج گردد سیستم را با مشکل مواجه خواهد ساخت.
از اینرو، نظام تصمیمگیری شهر با هدف اداره امور شهر و تامین محیط مناسب زندگی برای شهروندان بهعنوان زیرمجموعهای از سیستم حکومتی بوده که باتوجه به ساختار سیاسی کلان کشور نسبت به پیگیری امور اقدام میکند. عمده اهداف این سیستم در جهت اهداف کلان حکومت است.
باتوجه به موارد فوق، میتوان نتیجه گرفت که نظام تصمیمگیری شهری بهعنوان یک سیستم باز برای خود اهداف، محیط، منابع و شیوههای خاص اجرایی را داراست و چنانچه هریک از این عوامل بهعللی به رکود کشیده شود سیستم دچار اختلال گردیده و نمیتواند به عملکرد بهینه خود بپردازد و لذا ضروری است که همواره:
▪️ دیدگاه سیستمی به نظام مدیریت شهری تسری داده شود;
▪️ شرایط و محیط مورد نیاز برای فعالیت سیستم مدیریت شهری مهیا گردد;
▪️ به نقش مردم و مشارکت آنها در مدیریت شهری اهمیت داده شود;
ارتباطات درون سیستمی و برون سیستمی بهگونهای برقرار گردد که حداکثر بازدهی را برای اهداف سیستم ارائه دهد/باکانال همای خبر همراه شوید