همای گیلان: ۱۷ مهر ۹۲، جسد زنی متاهل در خانهاش پیدا شد. او با شالگردن خفه شده بود و بررسی پرینت تماسهایش از ارتباط وی با مردی غریبه حکایت داشت. مرد جوان پس از دستگیری به قتل اعتراف کرد و گفت: «چند روز قبل از حادثه، هنگام مسافرکشی با مقتول آشنا شدم. ارتباطمان در حد پیامک بود اما او مرا تهدید کرد اگر از نظر مالی تامینش نکنم، آبرویم را پیش همسرم میبرد. چند بار به او پول دادم تا اینکه روز حادثه تماس گرفت و گفت شوهرش به مسافرت رفته است. به خانهاش رفتم و با هم ارتباط برقرار کردیم. نیمهشب از خواب بیدار شدم و وقتی یاد اخاذیهایش افتادم، شالگردن را دور گردنش پیچیدم و خفهاش کردم.»
با ثبت این اعترافات، پرونده متهم به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و قضات او را به قصاص و شلاق محکوم کردند. این احکام با اعتراض متهم در دیوانعالی کشور رد شد تا پرونده برای بررسی مجدد به شعبه دهم دادگاه به ریاست قاضی محمدباقر قربانزاده ارجاع شود. در جلسه رسیدگی، دختر نوجوان مقتول حاضر نشد اما دو اولیای دم دیگر شامل مادر و پدر مقتول به حرمت امام رضا (ع) رضایت دادند و مادر مقتول گفت: «با کشته شدن دخترم، نوه ۱۱ سالهام از مهر مادر محروم شد. من نمیخواهم با قصاص متهم، دختر چهار ساله او هم یتیم شود.» سپس نوبت به متهم رسید. او برخلاف اعترافات قبلیاش، منکر ارتباط با مقتول شد و گفت: «من قتل را قبول دارم، اما هیچ ارتباطی با مقتول نداشتم. روز حادثه از ترس تهدیدهایش به خانهاش رفتم. نمیدانم چطور شد که مرتکب قتل شدم.»
این جلسه به دلیل حضور نیافتن دختر ۱۱ ساله مقتول و لزوم اخذ نظر او نیمهتمام باقی ماند تا این که صبح دیروز، پرونده برای آخرین بار در جریان رسیدگی قرار گرفت. دختر مقتول با حضور در شعبه دهم، رضایت داد متهم از قصاص نجات یابد. قضات دادگاه در پایان، او را به ده سال حبس و پرداخت دیه محکوم کردند.