چاپ مطلب چاپ مطلب

آسیب اجتماعی فرار و تبعات سنگین آن برای افراد/معین رمضانی

پیچیده ­تر شدن روابط اجتماعی، صنعتی شدن کشورها، سست شدن روابط عاطفی حاکم بر خانواده، شکاف بین­نسلی، بیکاری، فقر، مهاجرت بی­رویه به شهرهای بزرگ و کلان­شهرها، افزایش حاشیه­نشینی و… زمینه مناسبی برای گسترش آسیب­های اجتماعی فراهم آورده است. یکی از این آسیب­های اجتماعی فرار دختران، پسران و حتی بزرگترها از منزل می باشد.

اختصاصی همای گیلان: برای ‹‹فرار›› تعاریف متعددی وجود دارد. برخی معتقدند؛ فرار مکانیسمی است در جهت یافتن مجالی برای اثبات وجود فرد که در خانه چنین فرصتی نیافته است و یا میل به رهایی از قید خانواده که به فرار از سرپرستی و نظارت پدر و مادر منجر می­گردد. معمولاً فرار به منظور دوری یا اجتناب از بعضی چیزها، یا برای یافتن و به دست آوردن بعضی چیزهای دیگر صورت می گیرد.

فرار از خانه معلول شبکه پیچیده ای از عوامل مؤثر خانوادگی، روانی، اجتماعی و فرهنگی در سطح خانواده، مدرسه و اجتماع است و از آن حیث که نه ­تنها فرد را در معرض آسیب­های جدی روانی و جسمی قرار می دهد، بلکه در صورت عدم انجام اقدامات مؤثر برای حل آن، به کانون خانواده و اجتماع آسیب جبران­ ناپذیری وارد می­کند باید مورد توجه جدی مسئولان حکومتی، خانواده­ها و نهادهای مردمی قرار گیرد. از همه مهم­تر این­که در برخی موارد فرزندان، قربانیان این­گونه رفتارها می­شوند و از سویی دیگر، بخشی از نیروی کار و تولید جامعه و سلامت جسم و روان تعداد قابل ­توجهی از افراد فردای جامعه از دست خواهد رفت.

امروزه فرار نوجوانان از خانه و ترک اعضای خانواده، بدون اجازه والدین یا وصی قانونی و یا همسر، در واقع نوعی واکنش نسبت به شرایطی است که از نظر فرد نامساعد، غیرقابل تحمل و بعضاً تغییرناپذیر است. ارائه آمارهای رو به افزایش در رسانه­ها و رؤیت آشکار این دختران در معابر عمومی، بر نگرانی­ها بیش از پیش دامن می­زند و تبعات منفی آن به عنوان یک عارضه و آسیب اجتماعی، تأثیر بسیار نامطلوبی بر جامعه می­گذارد. گرچه آمار مربوط به دختران و زنان فراری جزو آمارهای محرمانه‌ای است که کمتر از سوی مسئولان و نهادهای ذی‌ربط اعلام می‌شود، اما واقعیت جامعه امروز نشان می‌دهد، بحث زنان و دختران فراری پدیده‌ای نیست که به راحتی بتوان از کنار آن گذشت و باید علاوه بر مطرح کردن علل و عوامل این آسیب اجتماعی، به رفع مشکلات افرادآسیب­پذیری پرداخت که قصد فرار از خانه و کاشانه خود را دارند.

بی‌شک نقش خانواده در فرار زنان و دختران از خانه را نمی‌توان کتمان کرد، اما دستگاه‌های مختلف می‌توانند با ارائه آموزش‌های صحیح به خانواده‌ها و همچنین به زنان و دختران آسیب‌دیده از بروز این پدیده ناخوشایند جلوگیری کنند. بسیاری از زنان و دختران فراری مبتلا به طردشدگی هستند. طردشدگی یکی از احساس­های بسیار دردناک روانی است و هیچ پدیده­ای به اندازه آن آسیب­زا نیست و این احساس در نهایت منجر به رفتارهای ضد اجتماعی می­شود.

آمارهای بدست آمده در گیلان نشان­دهنده متفاوت بودن انگیزه افراد فرارى است، اما انگیزه­ هاى ذیل بین همگان عمومیت دارد:

۱٫ اثبات وجود و جلب توجه اطرافیان و اجبار آن­ها براى اجراى تمایلات و خواسته­هاى خویش ۲٫ تحت فشار قرار دادن خانوده براى تحقق خواسته­هاى خود در خصوص زندگى آینده (ازدواج با فرد مورد نظر) و موقعیت بهتر ۳٫ رهایى از هنجارها، فشارها، تحمیل­ها، قید و بندها، خشونت­ها و آزارهاى خانواده و کسب آزادى عمل در رفتارهاى فردى و اجتماعى ۴٫ لجاجت با خانواده، سلب آرامش و ایجاد بدنامى یا مشکل براى آنان به جهت عدم تعلق و دلبستگى به خانواده ۵٫ فرار به جهت حفظ آبرو و یا احساس گناه (در مواردی که مورد آزار جنسی قرار می­گیرند)

زنان متأهل نیز متأثر از عواملی چون بیکاری شوهر و به تبع آن مشکلات مالی و خرجی ندادن، تنوع­ طلبی و یافتن معشوقه جدید، اعتیاد شوهر و عدم پذیرش و عدم حمایت زن توسط خانوده خود و یا شوهر در مقابل مشکلات بوجود آمده از سوی شوهر، تهمت­ های ناروای شوهر، بدبین بودن و فحاشی شوهر نسبت به زن و خانواده­اش، بی­ اعتنایی و فقدان محبت در خانواده، جلوگیری از رفت و آمد زن با خانواده­اش، اعمال خشونت­های فیزیکی از جانب شوهر و عدم تمایل خانواده زن یا شوهر برای نگهداری از او پس از زندانی شدن شوهرش اقدام به فرار می­کنند.

فرار از خانه به هر دلیلی که باشد تبعات سنگینی برای فرد، خانواده و اجتماع دارد و از آن­جایی که آمار وقوع آن در گیلان رو به افزایش است ضروری است ابعاد مختلف پدیده اجتماعی خانه­گریزی مورد بررسی قرار گیرد و با تحقیقات میدانی گسترده و بهره­گیری از محققان، روانشناسان، مددکاران اجتماعی و… تصمیمی جدی در خصوص رفع این معضل اجتماعی گرفته شود.

با کانال همای خبر همراه شوید

About عطیه نصرتی

Check Also

حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!

حیات وحش..   حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …