چاپ مطلب چاپ مطلب

نیم نگاهی به تک بانوی ” شهر آشوب” : مهستی گنجوی/ پرتو پاریزی دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیّات فارسی

اختصاصی همای گیلان: بانو ” مهستی گنجوی” یا ” مَه سَتی گنجه ای” یا ” مِه سِتی گنجوی” شاعری فارسی زبان است که پس از “خیّام” برجسته ترین رباعی سرای ایران به شمار می آید.
با توجّه به این که در هیچ یک از منابع کهن، زمان مشخص و دقیق از ولادت و مرگ وی در دست نیست امّا برخی از معاصران، ولادتش را سال (۴۹۰ هجری قمری) و مرگش را سال (۵۷۷هجری قمری) ثبت کردند.
” مهستی گنجوی ” که مولف ” تاریخ وصاف ” از او با عنوان ” مهستی کاتبه ” و ” خنسای عجم ” – خنسا از بزرگ ترین زنان شاعر عرب است – یاد می کند، پایه گذار مکتب ” شهر آشوب ” در قالب ” رباعی ” است.
” شهر آشوب ” در لغت ترکیبی است برای توصیف افراد زیبا،امّا در اصطلاح و از نظر موضوع یکی از انواع شعر است که شاعر در آن با بیانی شاعرانه و زیبا از پیشه وران، صنایع، حرفه ها و ابزارهای مختلف مربوط به آن سخن می گوید. شاعر در این نوع شعر، پیشه وران، صنعتگران و فروشندگان کالاهای مختلف را زیبارویانی فتنه گر تصوّر می کند و با چاشنی عشق و محبّت به توصیف آن اشخاص و ابزار کار آن ها می پردازد.
” شهر آشوب ها “علاوه بر ارزش ادبی، اطلاعات ارزشمند تاریخی را در رابطه با حرفه ها و صنایع گوناگون در دوره های مختلف تاریخی و همچنین اهمیّت جامعه شناختی را به همراه دارند.
“شهر آشوب ” قالب شعری خاصی ندارد و به صورت رباعی، قطعه، قصیده، غزل و مثنوی سروده شده ولی قالب ” رباعی” بیشتر از سایر قالب ها مورد استفاده شاعران بوده است. ” مهستی گنجوی ” نخستین شاعری است که در تاریخ ادبیّات فارسی ” شهر آشوب ” را در قالب ” رباعی ” سروده است. هرچند که از برخی معاصرین او نیز ” شهر آشوب هایی ” در دست است امّا از لحاظ کمی، کیفی و ادبی در مقایسه با ” شهر آشوب های” مهستی، قابل توجّه نیست. بنابراین می توان ادعا کرد ” مهستی گنجوی ” نه تنها نخستین بلکه بهترین سراینده ” شهر آشوب ” در قالب ” رباعی ” است.
متأسفانه کتاب کامل “شهر آشوب های ” او در دست نیست و تنها تعدادی از آن ها که در منابع کهن تاریخی و ادبی ثبت شده به دست ما رسیده است البتّه باید توجّه داشت که برخی پژوهشگران معاصر و نویسندگان، به اشتباه هر ” شهر آشوب ” در قالب ” رباعی ” را به نام ” مهستی گنجوی ” ثبت کرده اند.
برخی از منابع کهن تاریخی و ادبی که رباعیّات ” مهستی گنجوی ” را ثبت کرده اند عبارتند از:
۱‌. نزهه المجالس ( تألیف سال ۶۵۰ هجری قمری ) : این کتاب مهم ترین منبع رباعیّات مهستی است که در آن ۶۰ رباعی به نام مهستی آمده است.
۲.خلاصه الاشعار ( تدوین سال ۷۲۱ هجری قمری ): این کتاب ۲۱ رباعی به نام مهستی دارد.
۳.صحاح الفرس ( تصنیف سال ۷۲۸ هجری قمری ): مولف در سه جا و در توضیح سه لغت، سه رباعی از مهستی را به عنوان شاهد آورده است.
۴.تاریخ گزیده ( تألیف سال ۷۳۰ هجری قمری ) : مولف در این کتاب، از ” ابن خطیب گنجه “، شوهر مهستی گنجوی، به عنوان شاعری خوب یاد می کند که با مهستی مناظراتی شیرین داشته است.
۵.مونس الاحرار فی دقایق الاشعار ( تألیف سال ۷۴۱ هجری قمری ) علاوه بر این که فصل هشتم این کتاب مختص رباعیّات مهستی است مولف در بخش مخصوص رباعیّات دارای صنایع ادبی و تجنیس نیز رباعیّاتی از مهستی آورده است.
و…
با توجّه به این که مجموعه کاملی از اشعار” مهستی گنجوی ” به دست ما نرسیده است اما ظاهراً بر اساس کتابی که از قرن هفتم هجری قمری با عنوان مناظرات مهستی با امیر احمد، همسرش، و رباعی هایی که خطاب به هم سروده اند برجا مانده است، برخی پژوهشگران عصر حاضر، اشعار ” مهستی گنجوی ” را در کتابی جمع آوری کردنده اند، نخستین آن ها ” طاهری شهاب ” است. او در سال ۱۳۳۵ دیوان “مهستی گنجوی ” را که شامل بیش از ۴۰۰ بیت شعر که تقریباً ۸۰ درصد آن رباعی است، در تهران به چاپ رساند( این کتاب با وجود اشکالات عمده قابل قبول می باشد)
در آلمان نیز “فریتز مایر ” شرق شناس آلمانی کتاب ” مهستی زیبا ” را در سال ۱۹۶۳ بر اساس ترانه های موجود در کتاب برجا مانده از قرن هفتم، به چاپ رساند.

در پایان این نیم نگاه دو نمونه از ” شهر آشوب ” مهستی گنجوی را تقدیمتان می کنم:

در وصف شتربان:

اشتر بانا چو عزم کردی به سفر
مگذار مرا خسته و زینجا مگذر

گر اشتر با تو از پی بارکشی ست
من بار کش غمم، مرا نیز ببر

در وصف تیر انداز ( شکارچی ):

تُرکم چو کمان کشید کردم نگهش
دیدم مه و عقربی به زیر کلهش

مه بود رخش، عقرب زلف سیاهش
وز عقرب در قوس همی رفت مهش

با کانال همای خبر همراه شوید

About عطیه نصرتی

Check Also

حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!

حیات وحش..   حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …