چاپ مطلب چاپ مطلب

“من شعار می دهم ؛ پس هستم”/علی دادخواه

اختصاصی همای گیلان:✍در یادداشتی که هفته پیش با عنوان ” راز سرخوردگی سربازها ” منتشر کردم این موضوع را پیش کشیدم که باید بین ” سیاست ” و ” امر سیاسی ” تفاوت قائل شد.موردی که ما در زبان فارسی نداریم.بطور مثال فرانسوی زبان ها می توانند بین لو پولیتیک و لا‌پولیتیک و انگلیسی زبان ها هم بین پولیتیکس و‌ دی پولیتیکو این تفاوت را قائل شوند.در حقیقت دی پولیتیکو بمعنای ” امر سیاسی ” است و من در تعریف امر سیاسی بیشتر از آنکه طرفدار نظرات شانتال مورفه باشم طرفدار هاناآرنت بوده و به تبع او امر سیاسی را بمثابه آزادی و تامل عمومی می دانم.یعنی امر سیاسی را بمثابه کنش در فضای عمومی تعریف می کنم.با این تعریف آرنت ، امر سیاسی فضایی است که ما می توانیم آزادیمان را در آن بدست بیاوریم و خلاقیت و آفرینندگی سیاسی داشته و پرسش گری سیاسی و نافرمانی بمعنای مورد سوال قرار دادن یکسری از ارزش های سیاسی داشته باشیم . ولی در مقابل آن ما مفهومی داریم بنام سیاست بازی یا سیاست ورزی که تحت عنوان پولیتیکس قرار دارد و‌ مترادف است با سیاست حزبی و نهادها.یعنی فضایی که در آن نمایندگان حد واسط بین راس قدرت و توده ها قرار گرفته و این افراد نقش مهم تری از کنش گری سیاسی ایفا می کنند و به اعمال قدرت کمک می نمایند.در این فضا ما دولت ، مجلس و احزاب را داریم که هر چه روزافزون تر جامعه مدنی را ضعیف تر می نمایند.در حالیکه در امر سیاسی با اهمیت ویژه به تکثر گرایی دولت خودش به نهادی مبدل می شود در کنار نهادهای دیگر ولی در سیاست ورزی احزاب با تبانی که با دولت می کنند قدرت کامل را بدست گرفته و همواره ما را با دو انتخاب بد و بدتر مواجه می کنند.و این همان سیاستی است که مدتها در کشور ما توسط گروههای اصلاح طلب تبلیغ شده و تنها راه تغییر را انتخاب از بین نمایندگان ( آنهم با شرحی که گفتم) و از داخل صندوق های رای تعریف می کنند.و تاسف بارتر آنکه همه ما از قبل می دانیم در حیطه ای چنین بی محابا و بدون اندیشه وارد می شویم که از کنترل ما خارج است.

البته من نمی خواهم مباحث قبلی را تکرار کنم ولی نکته ای که اینجا وجود دارد اینست که در کشور ما مدتی است این امر رواج پیدا کرده که بهر دلیلی و بهانه ای می شود معترض بود.از اعتراض خیابانی بخاطر گران شدن قیمت تخم مرغ گرفته تا اعتراض و تجمع به اکران یک فیلم به بهانه توهین به مردم یک استان‌.من که نشستم با‌خودم ارزیابی کردم دیدم چقدر ما دلیل خواهیم داشت برای اعتراض.اعتراضی که با نافرمانی مدنی و‌پرسش گری فرسنگ ها فاصله دارد.چون با این‌تنوع قومی ، زبانی و تاریخی و مذهبی که داریم و با آن اختلافات سیاسی که در کشور شیوع دارد ودیوار بلند بی اعتمادی که بیم حاکمیت و مردم است ما بدون دخالت عوامل امنیتی خارجی هم می توانیم هر روز و هر لحظه در خیابان ها حاضر شده و شعار بدهیم .حالا هیچ کس هم نپرسد که بین یقه جرانی خیابانی یا پر کردن مکان ها با امر سیاسی و نافرمانی مدنی چه تفاوتی است ؟ ما بمثابه اینکه اعتراض می کنیم پس هستیم ، به خیابان ها خواهیم آمد و شعار خواهیم دید.و چنان است که اگر ما حضور پیدا کردیم همه آنچه در گذشته بوده و در جریان است باید تعلیق یابد و ما آمده ایم که بساط همه را جمع کنیم.بقول آن شعار معروف دی ماهی ” اصلاح طلب ؛ اصولگرا ، دیگه تموم ماجرا ” حالا کدام ماجرا تمام است و چرا آن اعتراضات تمام می شود وآن ماجراها همچنان ادامه دارد دیگر کسی پاسخ نمی دهد. و اصلا هیچ فعال اجتماعی یا تحلیل استراتژیک یا جامعه شناس سیاسی نمی آید و‌این نکته را پیش نمی کشد که اینهمه حضور بی خود و‌با خود در خیابان ها و این به اصطلاح پدیده “ازدحام توده ها “( این تعبیر را از خوزه ارتگایی گاست به امانت گرفته ام؛ مقاله ای با همین عنوان، با ترجمه دکتر حسین بشیریه، کتاب از مدرنیسم تا پست مدرنیسم، ص ۲۲۱، نشر نی ، چ دوم ۱۳۸۱) خودش ترمز مطالبات اساسی است ، زیرا اعتراضات و شورش هایی که کور و بی هدف صورت می گیرد یا دلایلی نازل دارد یا نه ! در مکان و زمان نامناسب صورت می گیرد خودش موجب می شود که اعتراضات هدف دار و‌جنبش های اجتماعی موثر دیگر رخ ندهند. چون توده ها به مرور از نتیجه اعتراضات خود ناامید خواهند شد.

این مهم است که پدیده اشغال کردن مکان ها به هر بهانه ای به چه بهانه ای و با چه هدفی انجام می شود ؟ در استان گیلان که موضوع بحث ما هست و پس از اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ یک اعتراض کوچک دیگری را به بهانه پخش فیلم ” فراری” شاهد بوده باید بدانیم چرا توده های مردم به خیابان می آیند؟ و چرا یک دسته از توده ها می آیند و دیگران همراهی نمی کنند؟ من مصر هستم بر این نظر که اعتراضات اینچنینی دلایل سیاسی و فرهنگی ندارند هر چند به این بهانه ها رخ می دهند.و نوعی ” انکار ” سازمان یافته بین توده ها و حاکمان رایج شده تا دلایل اصلی را نادیده بگیرند./با کانال همای خبر همراه باشید

About سردبیر ارشد

Check Also

حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!

حیات وحش..   حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …