عطیه نصرتی خرداد 7, 1398مقالهدیدگاهها برای مورچه ها و موریانه ها/جلال میرزااقایی بسته هستند440 Views
اختصاصی همای گیلان، تحقیق و بررسی علمی و سیانتیستی ی زندگی و روابط و ضوابط پیچیده دنیای مورچگان در شاهکار ارزشمند و بی بدیل موریس مترلینگ، به زیبایی هر چه تمامتر ،به نگارش رفته است.شاید این نویسنده شهیر ،بدرستی برگی زرینی را به تاریخ علم بشر افزون کرده است .
اما موریانه ها و مورچه ها در ادبیات طنز،ادبیات سیاسی ،ادبیات فرهنگی و حتی تاریخی و فلسفه ما ،به صورت و سیرتی دیگر تفسیر و قابل تحلیل و تعبیر می باشند .
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
منظور سعدی بزرگوار ،زشتی و کراهت مردم آزاری در این اشعار می باشد.اما در یک تعبیر فلسفی می توان همه ذخیره های علمی و فرهنگی و توانایی دانش جهانی و تاریخی و امروزی و شکفتن تمدن دیر پای هر ملتی را مدیون اشخاصی دانست که بسان مورچه هایی بسیار فعال در ذخیره سازی ذره ذره این علوم و فنون نقش داشتند .
غرس نهال تاریخی ی ادب و فرهنگ و تمدن ایرانی، بدون جانفشانی این سربازان کوشا و بسیار فعال، غیر ممکن بود .آنها در برابر تند باد حوادث تاریخی و گرما و سرمای سوزان حوادث زمستانی وهجوم بی امان اغیار و دشمنان ِ آب و خاک ،مردانه ایستادند و به دفاع بر خاستند .
تعبیر بسیار زیبای مرحوم محمد حسنین الاهیکل سردبیر روزنامه الاهرام مصر که در برابر سوال خبرنگاری که پرسش کرده بود :
اعراب هم به مصر و هم به ایران حمله کردند چرا مصر تماما عربی شد ولی ایرانیان زبان فارسی را حفظ کردند ؟
او گفت :
چون ایرانیان فردوسی داشتند و ما چنین کسی در تاریخ مان نداشتیم .
آری !
نبوغ و اندیشه و تلاش خستگی نا پذیر تا سرحد مرگ ،بسان مورچه می بایست تا این فرهنگ و تمدن حفظ می شد که شد.
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
رنجی تاریخی و مستمر و درناک، بسان قوانین علمی ی زندگی مور چگان ،چارچوب و کالبد و حیات اجتمایی و هنری و فر هنگی و شالوده این کشور را حفظ کرده است .
در طول تاریخ و شکل گیری عالمانه و علمی ایرانیان که تمدن های بزرگی را هم تحت تاثیر داشته و از جندی شاپور و نظامیه بغداد و شبه قاره هند و در قرون بعد ،همه جغرافیای آسیای میانه و قفقاز در سیطره و استیلای فرهنگ ایرانی ما بود و گل سر سبد آنهم زبان و ادبیات فارسی .
عمق بی بدیل عرفان ایرانی ما و تنوع اسرار آمیز آن از مولانا و حافظ و سهروردی و ملا صدرا ووو… مدیون نظم و نثر افسانه ای زبان فارسی می باشد که آن روح زیبا در این قالب دیبا ،حتی گوته شاعر آلمانی را هم فریفته خویش کرد .
اما از موریانه ها نباید غافل شد که در تند باد حوادث سیاسی و تاریخی، جا خوش کرده و می کنند و کم کم پایه های تمدنی و بستر رشد و علایق مشتاقان آنرا ،جویده و به تخریب ستونهای استوار آن مبادرت می کنند و حمایش ها و نمایش ها و کارناوالها و فستیوال ها و کانون های تاثیر گذار برای اضمحلال زبان در قالب های فرهنگستان ادب و زبان فارسی که بیشتر رنگ و بوی سیاسی دارد ،تشکیل میشود و این موریانه ها خودشانرا به کندوی تمدن ایرانی وارد کرده و با مورچه های زحمتکش ،هم نشین و همجلیس شده و از آنجا که زور و حکم و حکومت دارند ،بسی خطر ناک می نمایند .
حفظ ِ حدود و ثغور و طول و عرض این جغرافیای فرهنگی و ادبی و هنری ،بسی سخت تر از جغرافیای عرضی و سرزمینی می باشد چون عمق بافته ها و یافته های فرهنگی که محصول سالها تلاش و سختکوشی بوده ،فقط و فقط از سربازان و مورچه های سختکوش ِ عرصه فرهنگ و هنر و ادبستان زبان فارسی از فارابی تا اقبال لاهوری و اقبال آشتیانی و دهخدا و دکتر معین و بدی الزمان فروزانفر و باستانی پاریزی و دکتر زرین کوب و دکتر محمد علی اسلامی ندوشن ووووو همه این کاروان ادب و هنر فارسی که فارِس میدان حفظ ِ این شیرین شکر ِ تمدن پارسی ما بودند و هستند .