چاپ مطلب چاپ مطلب

زنده باد مخالف من/جلال میرزااقایی

اختصاصی همای گیلان،شاهکار اندیشه ی “چارلز وولتر ” در انقلاب کبیر فرانسه ، بمنزله وحی مُنزلی در بنیان اندیشه های اومانیستی بود که از قرن هفدهم میلادی تا به امروز ، نقطه ی عطفی برای همه ی تحولات سیاسی و اجتمایی و ملاکی برای دموکراتیزه بودن و شدن تمامی کنشگران و پایوران عرصه سیاست و جامعه می باشد .
هیچ جامعه و کشوری با یکسان سازی اندیشه ها ، به رهایی و سعادت نرسیده است و موزه های تاریخ شاهد این مدعا می باشد از هیتلر و استالین و مائو و کاسترو و کره شمالی و هر اندیشه ای که بر این صراط ، اقامه کند ، سرانجامی مشابه خواهد داشت .
این سرنوشت محتوم تاریخی ، قبل از اینکه یک تئوری در حوزه ی مبانی اندیشه های نظری باشد ، بیشتر و پیشتر به ذات متنوع در عالم خلقت و هستی شناسی در علوم طبیعی بستگی دارد ، البته خلط مبحث با آنچه که پوزیتیویست ها بدان می پردازند ، نشود .
خلقت و ذات طبیعی انسان و تنوع اعضای اندامواره و نظم و هماهنگی آنها ، معنی و مفهومی به کالبد آن می بخشند که فلسفه خلقت و حیات طبیعی از آن ، متصور میشود .تاریخ اندیشه های انسانی ، با تنوع های گوناگون ، هر جا نظمی و هماهنگی ی پیشه کرده ، تمدن و سعادت بشری آفریده و این درست نقطه مقابل اندیشه های منادیان یکسان سازی و ایدئولوزی سازی می باشد .
همه ی زیبایی و حکمت نظام خلقت در تفاوتی و تنوع ذاتی آن نهفته است و کشف و درک این حکمت ، به هستی شناسی فلسفی و در پرده ای دیگر ، به لعاب و اسطر لاب اندیشه های انسانی ، بستگی دارد و آنچه “وولتر “ندا داد ، قبل از اینکه یک شعار سیاسی باشد ، نیاز حیاتی انسانهایی هست که برای تکامل روح اندیشه های همزیستی ، سخت بدان محتاجند .
سبک و سیاق باور های اعتقادی و اندیشه های متصلب ، قبل از پالایش و آلایش برای تنوع و نظم طلبی و همزیستی اجتمایی و قبل از افسون زدایی از ذات ِ قدرت ِ یکسان سازی ، فاجعه بار خواهد بود تا جاییکه یک ملت و یک جامعه را برای قرن ها ، از مدار تکامل و توسعه باز خواهد داشت و متاسفانه این سر نوشتی بود که از مشروطه تا حال ، ما داشته ایم .
ورود اندیشه های ماورا زمینی و مدعی قداست و نمایندگی ی آسمانی بر زمین، و تعبیر مخالف به دشمن ، بر پایی گرد و خاکی بود که هیچکس از آن بینا و پیروز بیرون نیامد و تا به امروز برای همه ی آن فرصت های تاریخی ی از دست رفته ، مرثیه سرایی میشود و تراژدی دردناک ِ” حقوق برابر مخالف من” همچنان ، اشک می فشاند، و دل خون می کند.

جلال میرزااقایی

با کانال همای خبر همراه باشید

About عطیه نصرتی

Check Also

حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!

حیات وحش..   حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …