پایگاه خبری و تحلیلی همای خبر پایگاه خبری و تحلیلی همای خبر|پایگاه خبری و تحلیلی همای گیلان|پایگاه خبری و تحلیلی استان گیلان|اخبار گیلان| اخبار روز گیلان | خبرهای گیلان| با اخبار گیلان همراه شوید|
همای گیلان: شاهدین و قاعدین عصر و دهه روشنفکری چهل و پنجاه بهتر و بیشتر از هر کسی می دانند که یکی از افتخارات فاتحان و وارثان انقلاب در قبل از وقوع آن,افتخار داشتن نسبی و سببی ,با یکی از مبارزان در بند رژیم گذشته می بود.جالب آنکه این وارثان و فاتحان و قاعدین گذشته ,امروزه با حمایت های آشکار و پنهان ,تسخیر میدان روشنفکری کردند و طعنه زنان هر که را همراه نیافتند ,تهمت و تور خیانت بافتند و شاید کارش را ساختند .عیب رندان کنند تا اندیشه ها پنهان کنند و چهره مستور دارند و با اسما دو گانه حضور دارند و تاریخ به رای خویش تفسیربرند و غافل از اینکه زیره به کرمان و نیریز برند .
بزرگترین نقطه ضعف این نگاه تاریخی ،عدم تعامل با نحله های فکری متفاوت و حتی هم کیشان در مبانی تئوریک بنیادی در حوزه های فرهنگی و سیاسی و دینی میباشد که اوج این اختلافات را ما در انقلاب مشروطه می بینیم که علنا به روی همدیگر شمشیر کشیدند وتا محو همدیگر پیش رفتند و زیان و خسران وناقص الخلقه بودن نوزاد مشروطه از آن مردم شد و پس لرزه های آن تا به اصلاحات مصدق رسید وآنرا زمین گیرکرد وانقلاب اسلامی اوج پیروزی اندیشه دینی بر مدرنیته رضاه شاهی و سکو لاریزم نیمه جان به یادگار مانده از مشروطه بود. اوج تکامل اندیشه های اومانیستی و لیبرالیستی وجنبش های دمو کراسی خواهی وآزادی های بی حد و حصرسیاسی و اجتمایی ،که بصورت پارا دایم موجود در مناسبات اجتمایی و فرهنگی و سیاسی جهانی از یکطرف وانقلاب تکنولوژیکی از طرف دیگر ،به مدر نیته و اندیشه های سکولاریزم رمق و توان دوباره بخشیده و اینبار مخاطبان اندیشه های واعظان عصر صفویه ،مذاقی دیگر یافته وکلاس درس تغییر یافته و میدان برای ستیزی دوباره مهیا نیست که اگر این شود ،باخت حتمی شود .
پس چاره را در مباهته یافتند تا کام ها را تلخ و خواجه را روانه بلخ کنند .بحث بی تلمذ و وعظ بی تفحص را چاره کار دیدند و پرده عصمت بزر گان دریدند و با از غدی ها کلاس درس دیدند و معجزه هزاره ها آفریدند وثروت ملی غارت و به کنجی خزیدند.وسخنان پایانی اینکه :
تفاوت است بین نقد با توهین و تخریب .دید گاههای موجود درهر اندیشکده ای را به رسمیت بشناسیم وبه آن احترام بگذاریم وبر سر هر هزلی و جدلی به ستیز نشویم واستعداد ها انکار و شخصیت ها بی اعتبار نکنیم وبر همگان واجب است پای بندی به حقوق مخالفان علی الخصوص سر سخت که ما را آبدیده کند.چه بخواهیم و چه نخواهیم همه ما گرایشهای سیاسی خاص خودمان را داریم واین کتمان کردنی نیست ودر نوشته های هر کس مشخص است پس بهتر است که این گرایش ها منطبق بر حقوق همگانی ودر بر گیرنده همه نحله های فکری متفاوت در چار چوب به رسمیت شناخته شده حقوق انسانی باشد وگر نه رنج بیهوده و سعی بی فایده کردیم ودرِ اندیشکده را تخته کردیم و زحمت خماران میکده بی ثمر و ابتر شود و افق آسمان اندیشکده بی اختر شود. بقول پیر فرزانه ,سازش با دشمنان رواست ,حال تو که دوستی ,مروت با شما چون فریضه بجاست.قلمستان اندیشکده محل احرار بود نه جای ستیز افکار و حرمت آن بر همگان واجب است حتی اگر مخالف من برای محاوره ونه ستیز, راغب است .جان به فدا کنیم و با شیپور اندیشکده ندا کنیم که با مخالفان, اندیشه ورزی کنیم وکینه ورزی بدور کنیم.
بدانید آنچه آینده این کشور را بیمه کند نه توپ است ونه تفنگ بلکه قلم است و کتابت قشنگ ,که اگرامروز غفلت کنیم ,آیندگان را خوار و ذلیل و خفت کنیم.پس جان برادر در فلسفه ذاتی اندیشکده تا مل کنید زیرا “سرکه ای “چو من اگر تحمل شود ,مَل شود واین صبر ,ظفر زاید وفرهنگ استبدادی نهفته در ذات ایرانی را در مان کند وبرای پروتستانی ,آماده زایمان کند.
اصلاح فرهنگ استبدادی خود کنیم که اگر دیر شود فردا خرده گیری شود ودور تسلسل تاریخی برای خواص خرد,دست وپا گیر شود و هر حرکتی زمین گیر شود. تا دیو استبداد درون,درون شیشه نشود هیچ فرشته آزادی ,زاده نشود وهمه فرصت ها زایل و سرمایه ها ضایع شود.رنسانس فر هنگی و فکری را از خود آغاز کنیم,و ستیز نکنیم که نه شایسته است و نه بایسته که اگر تحریک کنیم آنگاه قصد میدان کنند وهمه چیز ویران کنند و نهال نو پای مدنیت و روا داری را قر بان کنند.نسیان نکنیم که بی تامل عصیان کردیم وامید آیندگان را خرج نا کسان کردیم.سرکه استبداد تاریخی ما فقط با صبر و تحمل ,مَل میشود ودر این جمله تامل کنید واز نقد آن مرا محروم نکنید.
جلال میرزا آقایی
