چاپ مطلب چاپ مطلب

تحلیلی بر مدل مناسب مدیریت جهادی مبتنی بر تفکر بسیجی در بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی)/ معین رمضانی – کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی


اختصاصی همای گیلان:پس از انقلاب اسلامی، به ویژه در سال­های دفاع مقدس، یکی از شیوه­ های مدیریت که به‌طور خاص مورد توجه مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) قرار گرفته است، «مدیریت جهادی» نام دارد. مدیریت جهادی برگرفته از تعالیم اسلامی و بهره­ گیری از انرژی و توانمندی منابع انسانی است که با تکیه بر ارزش­ها و اعتقادات معنوی صورت می‌گیرد. مدیریت جهادی در واقع سبکی برخاسته از تفکّر بومی و متناسب با مقتضیات فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران است. در این نظام مدیریتی، احکام دین مبین اسلام به عنوان راهبردی برای زندگی و شاخصی برای سنجش حیات مطلوب در نظر گرفته شده و هدف این نظام مدیریتی، پیاده سازی ارزش ها در جامعه به منظور تبدیل آن ها به کیفیت زندگی می باشد. مدیریت جهادی با مصرف گرایی، اشرافی گری، سستی، تنبلی، بی حالی و انحراف از مسیر آرمان گرایی ایمانی، تغایر داشته و بلکه با آن مبارزه می کند. مدیریت جهادی بر خلاف شیوه های مدیریتی دیگر، فرهنگی خاص و سبکی از زندگی است که دین محوری، ولایت مداری، ایثار، مردم گرایی، خودباوری، تکلیف مداری و… از جمله ثمرات عینی آن در جامعه می باشد. مدیر جهادگر در مرتبه نخست بر جنبه های انسانی سازمان توجه داشته و نظام مدیریتی خود را برای تعالی انسان ها پایه ریزی می کند.
مؤلفه‌های مدیریت جهادی، برگرفته از بیانات عالمانه مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی)
۱- عشق، ایمان و کار براى خدا
نظام ارزشی اسلام به انسان می‌آموزد که رفتارهای خود را به‌گونه‌ای سامان دهد که در اثر انجام آن‌ها، آدمی به خداوند متعال نزدیک شود و کمالات معنوی و ارزش‌های والای الهی به دست آورد. انجام کارهایی که در عرصه‌ی مدیریت به وقوع می‌پیوندد نیز مشمول همین قاعده خواهد بود. از این ‌رو یک «مدیر جهادی» مردم را بنده و مخلوق خداوند می‌داند و خدمت به آن‌ها را عبادت می‌شمرد.
در ضمن مدیری که دارای تفکر جهادی است تمام همّ‌وغم خویش را «رضایت الهی» دانسته و به دنبال مطرح نمودن خویش و کسب مقام و شهرت نیست. فرد جهادگر هرچه به خدا نزدیک‌تر شده و جهاد خود را ناب و خالص برای خدا انجام دهد، اکسیر جهاد او نیز ناب‌تر و کمیاب‌تر می‌شود و بالعکس.
2- جدیت، خستگی‌ناپذیری و شوق به کار
«مدیریت جهادی» مدیریتی است همراه با جدیت، خستگی‌ناپذیری و شوق به کار. پرقدرت بودن به‌تنهایی اگر همراه با جدیت و شوق نباشد، ممکن است در ادامه و بر اثر برخورد با مشکلات مسیر، به سرخوردگی و ناامیدی منجر شود. «مدیر جهادی» کار را با جدیت، شوق و خستگی‌ناپذیری انجام می‌دهد، نه فقط پرقدرت و احیاناً برای اسقاط تکلیف!
بهترین شاهد برای مطلبی که گفتیم، مرور حوادث سال‌های ابتدایی انقلاب اسلامی و بازخوانی آن چیزی است که بر بعضی مدیران اوایل انقلاب رفته است. این افراد هرچند در ابتدای کار بسیار پرقدرت وارد میدان کار شده بودند، اما خسته شدن در برابر طوفان مشکلات و به‌اصطلاح عامیانه، «بریدن» این افراد، شاهدی است بر جهادی نبودن مدیریت‌های این‌چنینی! روحیه‌ی جهادی با حرکت طبیعی در تعارض است و نسبت این دو، نسبتی معکوس است؛ یعنی هرقدر که انسان بخواهد امور دنیا و آخرتش را از مجاری عادی و با حرکتی طبیعی انجام دهد به نتیجه نخواهد رسید. لازمه‌ی روحیه‌ی جهادی حرکتی بی‌وقفه در هر شرایط مکانی و زمانی و امکاناتی است و این امر، یعنی دارا بودن روحیه‌ی «خستگی‌ناپذیری»، آن‌چنان‌که رزمندگان دفاع مقدس الگوی عملی آن بودند که در سخت‌ترین شرایط، گاه تا چند شبانه‌روز، بدون استراحت به جهاد فی‌سبیل‌الله می‌پرداختند.
3- گام‌های بلند
برداشتن گام‌های بلند و ریسک‌پذیر بودن، یکی دیگر از مؤلفه‌های «مدیریت جهادی» است. البته بدیهی است که ضمانت موفقیت و پشتوانه‌ی هر گام بلندی، بررسی‌های علمی و داشتن برنامه‌ی صحیح است که یک «مدیر جهادی» از آن‌ها برخوردار است. نمونه‌ی این گام‌های بلند و ریسک‌پذیری را در «مدیریت جهادی» دولت نهم و طرح‌هایی مثل هدفمندسازی یارانه‌ها، سهمیه‌بندی بنزین و مسکن مهر دیده‌ایم و اگر احیاناً در بخش‌هایی از این طرح‌ها با مشکلاتی مواجه بوده‌ایم، ناشی از کم‌دقتی در مقدمات و طرح‌ریزی‌های اجرایی بوده است.
4- چالش با موانع و عبور از آن‌ها
مقام معظم رهبری چالش با موانع را از ویژگی‌های «مدیریت جهادی» معرفی کرده‌اند. این موانع چنانچه در لابه‌لای بیانات معظم‌له نیز ذکر شده‌اند، می‌توانند ضعف‌های فکری و عقلانی، راحت‌طلبی، آسان‌گرایی، آسان‌پنداری، گریز از چالش‌ها، عادت‌های تاریخی (مثل «ما نمی‌توانیم») و چیزهایی از این قبیل باشند که یک «مدیر جهادی» با توکل به خداوند متعال و با جدیت و خستگی‌ناپذیری خود از تمامی این موانع به سلامت عبور خواهد کرد.
5- شتاب همراه با تدبیر
غیر از برداشتن گام‌های بلند، داشتن شتاب مناسب نیز از ویژگی‌های یک «مدیر جهادی» است. چه بسیار کارهای مفیدی که به خاطر تأخیر و عدم شتاب مناسب، در زمانی به انجام رسیده‌اند که یا دیگر هیچ فایده‌ای نداشته‌اند و یا بسیار کم‌فایده بوده‌اند. البته همان‌طور که در عنوان مبحث ذکر شده، این شتاب به‌هیچ‌وجه منافاتی با تدبیر ندارد و اساساً تدبیر امور ملازم با کندی نیست. در نتیجه، باید گفت تدبیر به موقع و شتاب در انجام کار ضامن موفقیت یک «مدیر جهادی» در وظایف محوله است.
6- بصیرت و عدم غفلت از وجود دشمن
بصیرت، دشمن‌شناسی و عدم غفلت از وجود دشمن، جزء مقومات یک «مدیریت جهادی» به شمار می‌روند و همان‌طور که مقام معظم رهبری تأکید کرده‌اند، «هر تلاشى را جهاد نمی‌گویند؛ ممکن است کسى یک کار علمى‌‌اى هم بکند، [اما] جهاد نباشد. جهاد آن حرکتى است که در مواجهه‌‌ى با یک خصم، با یک دشمن، انجام می‌گیرد.»
لزوم داشتن بصیرت برای یک مدیر جهادی از آیه‌ی ۴۵ سوره‌ی مبارکه‌ی ص نیز قابل استفاده است. آنجا که خداوند متعال در ضمن برشمردن صفات ویژه‌ی پیامبران الهی، که مدیران جهادی نمونه بوده‌اند، می‌فرماید: «وَاذْکُرْ عِبَادَنَا اِبْرَاهِیمَ وَ اِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ اُولِی الاَیدِی وَ الاَبْصَارِ» یعنی از پیامبران پیشین، ابراهیم و یعقوب و اسحاق یاد کن که دارای قدرت و بصیرت بودند.
۷- عدم فراموشی آرمان و جهت
بهترین تعریف از آرمان‌های نظام را هم باید در بیانات خود مقام معظم رهبری یافت. از جمله ایشان در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری در تاریخ ۱۴ شهریور ۹۲، در ضمن بیاناتی می‌فرمایند:
«آنچه ما تصور می‌کنیم که وظیفه‌ی ماست، وظیفه‌ی مجموعه‌ی مسئولان کشور است، وظیفه‌ی دولت جمهوری اسلامی است، این است که این سه مؤلفه‌ی بزرگ را برای همه‌ی تصمیم‌گیری‌ها و همه‌ی اقدام‌ها در نظر داشته باشند:
مؤلفه‌ی اول عبارت است از آرمان‌ها و اهداف نظام جمهوری اسلامی که این اهداف و آرمان‌ها مطلقاً نبایستی از نظر دور بشود که آرمان نظام جمهوری اسلامی را می‌شود در جمله‌ی کوتاهِ ایجاد تمدن اسلامی، خلاصه کرد.
تمدن اسلامی یعنی آن فضایی که انسان در آن فضا از لحاظ معنوی و از لحاظ مادی می‌تواند رشد کند و به غایات مطلوبی که خدای متعال او را برای آن غایات خلق کرده است برسد، زندگی خوبی داشته باشد، زندگی عزتمندی داشته باشد، انسان عزیز، انسان دارای قدرت، دارای اراده، دارای ابتکار، دارای سازندگی جهان طبیعت؛ تمدن اسلامی یعنی این. هدف نظام جمهوری اسلامی و آرمان نظام جمهوری اسلامی این است.
مدیریت جهادی در عرصه فرهنگ
فرهنگ جهادی یک مفهوم کلی است که ازجمله مصادیق آن دین محوری، ولایت مداری، ایثار و ازخودگذشتگی، مردم گرایی، ارزش مداری، انعطاف پذیری، خودباوری، نوآوری، پویایی، ماموریت پذیری و… می‌باشد. مدیریت جهادی در عرصه فرهنگ را می توان عمل، فراگرد، پیامد یا حالتی دانست که برای تعالی انسان ها پدید می آید و این به نوبه خود به معنی پیش بردن، روان سازی رشد، متحول کردن فرصت ها،کامل کردن، برتری بخشیدن یا بالابردن امور انسانی است. بنا به تعبیر مقام معظم رهبری عرصه فرهنگی، عرصه جهاد است، لذا کسانی که در عرصه فرهنگی حضور داشته و مدیریت می نمایند باید حق جهاد را بجا آورند و آن گونه که شایسته است به ترویج ارزش های دینی و واقعیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بپردازند. مدیریت جهادی در عرصه فرهنگ مجاهدت، فداکاری و ازخود گذشتگی می خواهد و با دستور و حُکم پیش نمی روند بلکه لازمه موفقیت در این عرصه، انگیزه، ایمان و حضور فعال انسان های معتقد به ارزش های دینی و انقلاب اسلامی است.
الگوهای مدیریت جهادی:
– مدیریت جهادی باید اصل خدا محوری و عدم تقدم بر خدا و رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار و اولیا و بزرگان دین را به عنوان شاخصه ی عملی در برنامه های خود داشته باشد .
– مدیریت جهادی باید اصل اطاعت پذیری از ولایت فقیه را جز الزامات دینی خود بداند.
– مدیریت جهادی باید در هر زمان متناسب با نیاز آیین نامه ها و دستورالعمل های خود را طراحی وانعطاف پذیر باشد یعنی متناسب با تحولات و تهدیدات فرصت ها را به دست بیاورد.
– مدیریت جهادی باید روحییه خطر پذیری را جهت کارکنان با التزام عملی مدیران به این موضوع احیا نماید.
– مدیریت جهادی توجه به روحیات و خواسته های نیروی انسانی را تامین می نماید.
– مدیریت جهادی به کار به عنوان عبادت می نگرد.
– مدیریت جهادی اخلاق محور است .
– مدیریت جهادی حافظ بیت المال است و قناعت را رعایت می کند.
– مدیریت جهادی به سنت و سیره پیامبر (ص) و ائمه اطهار به عنوان الگو بهره می گیرد.
تهیه کننده: معین رمضانی – کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی

با کانال همای خبر همراه باشید.http://@homaygilanir

About مدیر خبر1

Check Also

حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!

حیات وحش..   حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …