چاپ مطلب چاپ مطلب

تهران در گُذَر ِ تاریخ(۱)تهران ۲۳۲ساله شد/دکتررحیم پوردکترای اقتصاد

اختصاصی همای گیلان:

مقدمه
۲۳۲ سال است که < تهران> توسط << آقا محمد خان‌>> – بنیانگدار قاجاریه – پایتخت ایران شده است(۱۱۶۴خورشیدی)همواره این پرسش را داشته ام که چگونه یک<روستای بزرگ>؛ به <<کلانشهری عظیم>> تبدیل شده و مقام ِ پایتختی را نگه داشته است ؟!
تهران ِ قبل از پایتخت شدن ؛ مانند همه ی روستاهای ایران ،اطلاعات نوشته شده کم دارد .
اما شهرهایی مانند ؛اصفهان و تبریز که خیلی زودتر شهر شده اند،اطلاعات بسیاری برای تحقیق دارند !
امروزه شهر تهران ِ۲۳۲ ساله؛ثروتمندترین و با شکوه ترین شهر ایران است !
[این نوشته ؛ در ۱۱ بخش فراهم شد ]

به عقیده اکثر تاریخ نگاران،قاجاریه در اصل طایفه یی از نژاد مغول بودند، که همراه با چنگیز و جانشینان مهاجم او به کشورهای اسلامی آن روزگار آمده ،در‍«ایران ‍»،شامات و مخصوصآ در حدود ارمنستان مستقر شده بودند. این طایفه به هنگام تشکیل سلسله صفویه به یاری شاه اسماعیل صفوی،مؤسس این سلسه ، شتافتند.پنجاه سال بعد، در زمان شاه عباس اول ملقب به ‍«کبیر‍»،که پنجمین پادشاه سلسله صفوی بود، قاجاریه را براساس مقاصد سیاسی – نظامی خویش از محل اصلی خود به نقاط مختلف کوچ داد و به مرور زمان، آن دسته از قاجاریه که به منظور جلوگیری از دستبرد های ترکمانان در استرآباد و گرگان مستقر شده بودند ، در اواخر عهد صفوی قدرت و شوکت بسیار یافتند و چابک سوران در ظهور ‍« نادر ‍» که از نوابغ عصر خود بود ، در ارتش جهانگشای او نقش مهمی داشتند و حکومت استر آباد و گرگان نیز معمولا در دست بزرگان طایفه بود . ‍« نادر ‍» که در پایان عمر خود دچار جنون ِ قدرت شده بود ، بعد از دوازه سال سلطنت و آن همه فتوحات نمایان در ماورای مرزهای ایران ، سرانجام به دست سران ‍« قزلباش ‍» که از فرماندهان سپاه او بودند ،کشته شد و با مرگ او ، که در ۲۵۷ سال پیش اتفاق افتاد ، بار دیگر خان های مدعی سلطنت و سران ایلات و عشایر برای تصاحب تاج و تخت به جان هم افتادند . در روزگار قدیم تغییر سلطنت همیشه با آشوب ها و قتل و غارت ها و جنگ ها ی خونین همراه بود . خونها ریخته می شد و خانمان ها برباد می رفت و همیشه ملت مظلوم ، وجه المصالحه مناقشات اهل قدرت بود تا ظالمی برود و ظالمی دیگر به جای او بنشیند . باری ‍« نادر ‍» که کشته شد ، رقیبان به جان هم افتادند.جنگ های خونین مدعیان سلطنت یازده سال تمام به طول انجامید و سرانجام از مدعیان تاج و تخت ایران دو نفر بیشتر باقی نمانده ، یکی از این دو ‍« محمد حسن خان قاجار ، پدر آقا محمد خان ، مؤ سس سلسله قاجاریه ، بود که بر سواحل خزر و شمال ایران تا اصفهان مستولی بود ، و دیگری کریم خان زند که بر فارس و قسمتی از ایران غربی فرمانروایی داشت . اما تقدیر چنان رقم ده بود که محمد حسن خان با وجود فتوحات درخشانی که کرده بود به دست خودی ها کشته شود و چنین شد. ‍« آقامحمد خان ‍» قاجار ، بعد از کشته شدن پدر، از بیم دشمنان خانوادگی که قصد جانش را داشتند به ‍« صحرای یموت ‍» گریخت و نزد ترکمانان پناه جست و بعد از چهار سال دربدری و آوارگی به دربار کریمخان زند برده شد و ‍« خان زند ‍» او را تحت حمایت خود گرفت و با خود به شیراز برد.« آقا محمد خان قا جار ‍» ، که در کودکی به وسیله دشمنان پدرش ‍« مقطوع النسل ‍» شده بود، تا هنگامی که ساعات عمر ‍« خان زند ‍» به شمارش افتاد به گروگان در دربار کریمخان بود، و چون به وسیله یکی از زنان حرم که با او نسبتی داشت از مرگ قریب الوقوع خان زند با خبر شد، تصمیمی بموقع گرفت ، منتظر مرگ کریمخان نماند ، خان را مرده انگاشت و با چند تن از سران قاجاریه ، که مثل خود او در دربار کریمخان گروگان بودند ، بی خبر از شیراز گریخت و به تاخت خود را به دهکده ‍«تهران » رسانید ، یعنی همان دهکده یی که مقدر بود پایتخت جدید ایران باشد .
‍ تهران ‍ در گذشته های دور
‍« تهران ‍»، پیش از اسلام و بعد از آن ،از <<ری ‍>>تبعیت داشته و ‍«ری ‍» از شهرهای بزرگ و معتبر مشرق زمین بوده است تا آنجا که شهرت و ثروت این شهر از قلمرو تاریخ به عالم شعر و ادب رسیده و دوبیتی های منسوب به بابا طاهر عریان :
‍<دوچشمونت پیاله پُر ز می بی>
<دوُزلفونت خراج ملک ِ ری بی>
حکایت از آن دارد که ثروت سرشار مردم << ری>>زبانزد مردم آن روزگار بوده است .نام ‍« تهران ‍» را در متون قدیم اسلامی در ترجمه احوال یکی از محدثین بزرگ به نام ‍«محمد بن ابو عبداله حافظ تهرانی رازی ‍» می بینیم.این اثر مربوط به ۱۱۵۷ سال پیش است و این خود دلیل بر آن است که در آن روزگار دهکده یی به نام ‍«تهران » وجود داشته و از آبادی های حومه ‍«ری» به شمار می رفته است.در فارسنامه ‍«ابن بلخی ‍» نیز که مربوط به سال های ۵۰۰ تا ۵۱۰ هجری قمری یعنی ۹۱۸ سال پیش می باشد.از ‍«تهران ‍» به خاطر انارهای خوبش(نارمک) یاد شده است.

با کانال همای خبر همراه شوید

About عطیه نصرتی

Check Also

حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!

حیات وحش..   حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …