اختصاصی همای خبر/ نوشته منابع فرنگی چون فریزر، چهار پسر بزرگ دیگر فتحعلیشاه، حسینعلیمیرزا فرمانفرما، محمدولیمیرزا، حسنعلیمیرزا شجاعالسلطنه و محمدعلی دولتشاه هر کدام داعیه سلطنت و جانشینی پدر را داشتند. هر چهار نفر این پسران از عباس میرزا بزرگتر و به لحاظ نسبت خانواده مادری از خانوادههای بزرگ بودند.
در این میان محمدعلی دولتشاه، حاکم کرمانشاه، شاید شایستهترین پسر فتحعلیشاه بود. او بزرگترین پسر فتحعلیشاه و در عین حال یکی از باسوادترین و عاقلترین شاهزادگان قاجار بود که با همه این ویژگیها دو مانع بزرگ برای رسیدن به سلطنت بر سر راه داشت: نخست اینکه طبق وصیت آقامحمدخان انتخاب نشده بود. او با وجودی که مانند برادرش عباس زیر نظر خان قاجار تربیت شده بود اما انتخاب عمو و پدر تاجدارش نبود. از سوی دیگر از سمت مادری تبار قاجاری نداشت و مادرش شاهزاده گرجی بود. این نسبت خانوادگی هم راه ولیعهد شدن را بر اساس یاسای آقا محمدخان بر او میبست. با این وجود بعد از مرگ آقامحمدخان، محمدعلی دولتشاه بر انتخاب عباس میرزا اعتراض و اعلام کرد به دلیل ارشدیت باید جانشین پدر باشد. گاسپار دروویل، طرفدار جدی به سلطنت رسیدن عباس میرزا مینویسد: «محمدعلی میرزا از اینکه پادشاه به ضرر او، برادر کوچکترش عباس میرزا را بر او ترجیح داده خشمگین گردیده؛ زیرا ولیعهدی را قانونا حق خود میدانست.»
با اینکه محمدعلی میرزا مهمترین رقیب برادر کوچکتر بود، اما عباس میرزا منهای او نیز راهی سخت برای رسیدن به سلطنت در پیش داشت؛ سه برادر او حسینعلی میرزا فرمانفرما، محمدولی میرزا، حسنعلی میرزا شجاعالسلطنه خود را آماده میکردند تا پدر یکی از آنها را انتخاب کند. آنها آماده بودند تا اشتباهی او را از چشم شاه بیندازد؛ بهانهای که خیلی زود به دستشان داده شد. برخی از مورخان معتقدند، نقش شاهزادگان مدعی سلطنت را در دومین جنگ میان ایران و روسیه و واقعه گریبایدوف، نباید نادیده گرفت. آنها در گوش فتحعلیشاه میخواندند که شاه باید از شکستی که در جنگ اول خورده اعاده حیثیت کند و بار دیگر به جنگ کفار برود. از دید این مورخان آنها در این جنگ دو هدف داشتند: کشته شدن و یا شکست عباس میرزا.
عباس میرزا جدا از نسبت خانوادگی و تصریح آقامحمدخان برای انتخابش، فرماندهی بسیار دلاور، کاردان و عاقل بود؛ تصمیمهای درست و بجای او در لحظههای حساس باعث شده بود سلطنت قاجاریه سلامت بماند و سقوط نکند، اما شکست در جنگ دوم ایران و روس همزمان با تلاش برادران برای بیاعتباری او کار را سخت کرد. یکی از این برادران حسنعلی میرزا شجاعالسلطنه به محض شنیدن خبر شکست برادر دست به کار شد.
حسینعلی میرزا فرمانفرما و حسنعلی میرزا شجاعالسلطنه هر دو از یک مادر بودند که عربتبار و از قبیله عامری بود، همین نیز راه سلطنت را بر آنها میبست؛ اما شجاعالسلطنه نیز مانند محمدعلی میرزا تلاش خود را کرد. او در کنار جلب نظر شاه، کوشید نظر مردم را هم جلب کند. سرجان مکنیل، اتاشه نظامی انگلیس، در نامهای به وزیرمختار بریتانیا از ورود پرسروصدای شجاعالسلطنه به تهران مینویسد آن هم درست زمانی که عباس میرزا در دهخوارقان در حال مذاکره با پاسکوویچ بود. مکنیل مینویسد: به نظر میرسد او توانسته نظر شاه را برای عزل نایبالسلطنه جلب کند. او با سرکوب شورشهای خراسان، یک امتیاز بیشتر از برادر داشت و ضمن برشمردن دلایل عدم توانایی برادر بزرگتر در جنگ، خواستار فرستادن وی برای مذاکره شد. مکنیل ادامه میدهد: «دیروز چند تن از شاهزادگان خاندان، آشکارا میگفتند که دیگر امیدی برای عباس میرزا نمانده است زیرا که اختیار شاه در دست حسنعلی میرزا است. من رفتم بازجویی کنم و متاسفانه دانستم که این نکته درست است.»تهدیدها علیه ولیعهدی عباس میرزا آنقدر جدی بود که او میدانست برای تاجدار شدن باید به فکر تعهدی جدیتر از وصیتنامه آقامحمدخان باشد؛ بنابراین با راهنمایی قائممقام فراهانی درصدد یافتن یک همراه خارجی بود. او که در مذاکرات عهدنامه گلستان تضمینی ضمنی از روسها گرفته بود، با ماجراهای پیشآمده در زمان جنگهای ایران و روس و بدگوییهای برادرانش، به فکر قطعیتر کردن این تضمین افتاد؛ تضمینی که در بند هفتم عهدنامه ترکمانچای جای داده شد.اما نه به راحتی؛ چراکه یرملوف فرمانده دوم روسها به محمدعلی دولتشاه تمایل بیشتری داشت و علنا از دولتشاه حمایت میکرد، اما همه آنها میدانستند که عباس میرزا نفوذ بیشتری بر شاه دارد؛ هرچند شکست در دو جنگ با روسها قدرت و اعتبارش را پایین آورده بود.
در نهایت هم این پاسکوویچ بود که با اختیارات تام از سوی تزار حرف آخر را زد و ماده هفتم را به عهدنامه ترکمانچای اضافه کرد؛ مادهای که در آن تصریح شده بود: «چون اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران شایسته و لایق دانسته فرزند خود عباس میرزا را ولیعهد و وارث تخت فیروزی بخت خود تعیین نموده است، اعلیحضرت امپراطور کل ممالک روسیه برای اینکه از میلهای دوستانه و تمنای صادقانه خود که در مزید استحکام این ولیعهدی دارد به اعلیحضرت پادشاهی شاهنشاه ممالک ایران برهانی واضح و شاهدی لایح بدهد، تعهد میکند که از این روز به بعد شخص وجود نواب مستطاب والا شاهزاده عباس میرزا را ولیعهد و وارث برگزیده تاجوتخت ایران شناخته، از تاریخ جلوس به تخت شاهی، پادشاه بالاستحقاق این مملکت میداند.»برای مطالعه بیشتررجوع شود به کتاب کارنامه عباس میرزا درجنگهای ایران وروس،علی غلامرضائی،انتشارات دافوس
سلام و درود
بسیار بسیار عالی
تشکر از اسناد عزیز