اختصاصی همای گیلان: میتوان گفت که گفتمان اصلاح طلبی با مواضع خیلی از پایوران عرصه سیاسی بعد از دوم خرداد تفاوت فاحش دارد که بیشتر به یک صاحب امتیاز باشگاه مثلا فوتبال در یک استان شبیه بود که به موازین و قوانین فوتبال آشنایی داشته ولی در تصمیم گیری ها بصورت پدر خواندگی عمل می کردند که این مرام با فعالیت حزبی و سازمانی که باید در راستای تصمیم های کلان یک جریان سیاسی باشد منا فات دارد. بعنوان مثال آقای اکبر اعلمی در انتخابات دور اول سال ۸۴ از آقای احمدی نژاد حمایت کرد و او را نماد مبارزه با فقر برعلیه قارون زمان که هاشمی رفسنجانی به زعم آنان نماد آن بود می دانستند و یا جبهه مشارکت که نقش پیشرو در اصلاح طلبی در آن مقطع را داشت با حمایت از دکتر معین و دوری وانشقاق در جبهه های واحد هم نهاد ریاست جمهوری را و هم مجلس بعدی را به جبهه پایداری باختند. این اگر فقر درک در تحلیل درست و علمی و منطقی مبانی نظری در مجمع الجزایر اطلاح طلبان نیست پس چیست؟آیا فکر نمی کنید خیلی از فرصتهای طلایی را با همین نا آشنا بودن با روند تغییرات در عمق و بسترهای جامعه از دست دادیم ؟زمانی اصلاح طلبان با شنیدن اسم کارگزاران سازندگی عاصی میشدند ولی امروز ذره بین بدست بدنبال یک اصولگرای معتدل میگردند. گفتمان اصلاحات را اگر در حوزه مبانی اندیشه های تئوریک قوی و همگانی نکنیم و در یک پروسه دراز مدت به کادر سازی از بین نیرو های جوان در قالب آموزشهای حزبی اقدام نکنیم و فقط در موسم انتخابات چشم به کادرهای دهه هفتاد داشته باشیم که اینک سن و سال آنها شاید اگر از آقای جنتی بیشتر نباشد کمتر نیست وخود را ذی حق دانستن برای تشکیل انواع واقسام شورای به اصطلاح مشورتی در استان و شهرستانهای بزرگ وکوچک دانستن نه تنها با روح تفکر اصلاح فاصله دارد بلکه طرف مقابل خیلی هم خوشحال است که بخشی از دغدغه هایش را با این شیوه اصلاح طلبی حل شده می داند. فقر اقتصادی و تنگنای معیشت زندگی و هشت سال تحریم شیرازه اجتمایی و انسجام وحدت ملی را آسیب جدی وارد کرد و گرایش مردم برای تغییر وضع موجود برادران اصلاح طلب را دچار توهم نکند که مردم به دعوت آنها عزم را برای ورود آنها جزم کرده اند .نه دوستان! امروز فارغ از دسته بندیهای حزبی و سازمانی دوست و دشمن را در میدان عمل بیشتر شناختند به علی مطهری اصول گرا ایمان بیشتری دارند تا به وکیل و وزیر عصر طلایی اصلاحات که موسم انتخابات با نام و نشان دبیر اول و یا دوم و یا معا ون اصلاحات قد علم کرده اند.آیا این همان نگاه اصلاح طلبی نیست که تئو ری پردازش گفت اصلاحات مُرد و زنده باد اصلاحات ! اصلاحات باید در مبانی اندیشه با نسلی نو آغاز شود و از پدر خوانده های آن که در استان ما هم هستند بخواهیم که میدان را برای نسلی با اندیشه نوین باز کنند و دست از انحصار بکشند .منتظر نقد شما هستم.
Tags اصولگرای معتدل فقر اقتصادی نقد مبانی ژوراسیک اصلاح طلبی را از کجا شروع کنیم؟/جلال میرزااقایی
Check Also
حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!
حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …