اختصاصی همای گیلان: هنگامی که خسروپرویز بر تخت شاهنشاهی ایران نشست ، ایران دچار اغتشاش و ظغیان بهرام چوبین ، سردار معروف هرمرز ، پدر خسروپرویز بود. خسرو با پناه بردن به موریس ، قیصر روم توانست سلطنت از دست رفته خود را مجددا به چنگ آورد و صلحی را با دولت روم پی افکند که تا سال ۶۰۳ میلادی پایدار بود. از این سال به بعد ، جنگ هایی میان ایران و روم درگرفت که ۲۴ سال ، یعنی تا سال ۶۲۸ میلادی طول کشید. در این جنگ ها ، نخست فتح با سپاهیان ایران بود که تا سال ۶۲۸ میلادی ، لشگر ایران از یک جانب به فرماندهی شاهین ، تا نزدیکی قسطنطنیه(استانبول کنونی) ـ پایتخت روم شرقی ـ و از جانب دیگر به فرماندهی شهربراز تا اسکندریه و صحراهای شمال آفریقا پیش رفته ، و وسعت شاهنشاهی ایران را در مغرب به حدود دوران هخامنشی رساندند. اما از سال ۶۲۸ میلادی به بعد ، هرقل شروع به حملات متقابل خود کرد و در تمام آنها فاتح شد و حتی جنگ را به داخل ایران کشانید ، و تا نینوا پیش آمد و حتی تیسفون ـ پایتخت ساسانی ـ را مورد تهدید قرار داد ، و با آنکه ایرانی ها در جهت دفاع از تیسفون به سختی ایستادگی کرده بودند ، خسروپرویز بر اثر استیلای بیم و هراس بیهوده از برابر سپاهیان روم گریخت و اگر مقاوت ایرانیان نبود ، تیسفون نیز به دست رومی ها می افتاد. اما این مقاوت هرقل را بر آن داشت که از محاصره تیسفون دست برداشته و به آذربایجان بتازد. با توجه به حوادث سیاسی عهد خسروپرویز ، معلوم میشود که جنگ های بیست و چهارساله وی با رومیان نه تنها برای شاهنشاهی ایران ، اساسا نتیجه ای نداشت بلکه آن را دچار ضعف و انحطاط غظیم نمود.
تجملات درباری خسروپرویز ، از حد گذشت چنانچه جلال و شکوه بارگاه او ، نه سابقه ای داشت و نه بعد از آن نظیری در ایران پیدا کرد. عده کنیزان ، خوانندگان و نوازدگان دربار او ، چنانچه نوشته اند ، به چند هزار تن بالغ میشد. با چنین حرمسرای بزرگ و مخارج هنگفت دیگر دربار او و هزینه لشگر کشی های متمادی ، خسروپرویز هنگام محاکمه خود مدعی بود که خزانه ایران را چهار برابر کرده است و این امر از ظلم و تحمیل او بر مردم ایران حکایت میکند. کشتار بزرگان لشکری و کشوری از دیگر اشتباهات خسروپرویز بود به طوریکه پس از شکست از روم ، گناه شکستش از رومی ها را به گردن بزرگان و نخبان سیاسی کشور انداخت و هزاران تن از سپاهیان نیرومند و مرزبانان کشور را به زندان افکند و هر شب چندین تن از آنها را با شکنجه و آزار به قتل میرسانید. از جمله بزرگانی که به دستور خسروپرویز کشته شدند ، { بندوی} ، { بستام} و شخصی به نام { مردانشاه} بودند که چندین سال از سلطنت خسروپرویز را گرفت و شاهنشاهی ساسانی را گرفتار جنگ های داخلی کرد. همچنین خسرو پرویز { نعمان بن منذر } ، امیر حیره را کشته و امارت حیره را که حایلی میان ایران و اعراب بود برداشته و با دولت مدینه هم مرز شد. سپس در جنگی بیهوده به نام زیقار از گروهی از راهزنان تازی شکست خورد و با این پیروزی تازی ها فهمیدند که ایرانی ها شکست ناپذیر نیستند. طیغان رود های دجله و فرات که باعث تخریب پلهای پایتخت و شیوع طاعون در تیسفون گشت ، نارضایتی های عمومی را برانگیخت که خود خسروپرویز نیز ، بر اثر طغیان همین رود ها ، در اواخر سلطنتش به اسهال خونی مبتلا گشت و رفتارش رفته رفته تند خو تر میشد و البته توجه او به مسیحیان داخل کشور نارضایتی روحانیان زرتشتی را بر انگیخت و در نهایت جمعی از هواداران شیرویه و به پشتیبانی شهربراز ، خسرو را دستگیر و پس از یک محاکمه جنجالی ، خسرو را به اتهام خیانت به دین و وطن کشتند. و بدین ترتیب خسرو در سقوط ساسانیان نقش بسزایی ایفا کرد.
منابع: تاریخ ادبیات ایران ، ذبیح الله صفا
از بادیه نشینی تا امپراتوری ، مسعود انصاری
Tags از بادیه نشینی تا امپراتوری ، مسعود انصاری تجملات درباری خسروپرویز نقش خسروپرویز در سقوط ساسانیان/ علی غلامرضایی مدرس دانشگاه وپژوهشگرتاریخ ایران
Check Also
حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!
حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …
نمیدونم به چه دلیل،فرزندان پادشاهان،مانند پدرانشان نمیمانند؟؟!
ای کاش علاوه بر وسعت مملکت،،به تربیت شاهزادگان اهمیت میدادن
چه کردیم که اینگونه گشتیم خوار نمانده یکی دوست ودشمن هزار