“پیچیدگی مفاهیم در تحلیل و دیالکتیک نظام سرمایه داری “/قسمت پایانی/جلال میرزا آقایی
مدیر خبر1 مهر 3, 1399مقالهدیدگاهها برای “پیچیدگی مفاهیم در تحلیل و دیالکتیک نظام سرمایه داری “/قسمت پایانی/جلال میرزا آقایی بسته هستند395 Views
اختصاصی همای گیلان:..سرمایه داری ، گام به گام سنگر های مقاومت بازار کلاسیک و تجارت قدیمی را شکست و با رشد تکنولوژی و با انقلاب صنعتی و با استیلا و انحصارات صنعتی و بازار های متعاقب آن ، مرزهای سیاسی و جعرافیایی را یکی پس از دیگری در نوردید و بصورت امپراطوری عظیم ( امپریالیسم) ، همه ی عرصه های اجتمایی و جهانی را در اختیار خویش گرفت .
کارتل ها ، تراست ها ، کمپانیهای بزرگ صنعتی و تکنولوژیکی نماد و نماینده ی انحصاری ، سرمایه داری جهانی می باشند .دخالت ها و تغییرات سیاسی و جابجایی دیپلماسی و دیپلماتیک و کودتاها که گاها با رویداد های خونین همراه بوده ، همه و همه برای تسلط و حاکمیت سرمایه داری بر منابع ملی و مالی و معدنی ، کشور ها صورت می گرفته است .
آنچه را که کارل ماکس در رشد و تبیین طبیعت و روح نظام سرمایه داری و ذات استیلای ی سیری ناپذیری اش گفته بود تا اینجای کار ، کاملا درست بود ولی پیش بینی ی مرحله دوم آن که نظام سرمایه داری با رشد ، تضاد خویش را در درون می پروراند و متلاشی خواهد شد ، متاسفانه ، نه تنها محقق نشده ، بلکه به شکل جامع تری به رشد و تکامل و تاثیر خود ، ادامه داده و می دهد .
سرمایه داری با استیلا بر دانش و دانشگاه و نفوذ بر جنبش های دانشجویی و کارگری و ملی و گاهی با نو نوار کردن کارگران و بر آورده کردن ، سطحی از مطالبات آنها ، نه تنها مانند سده ی گذشته به سرکوب آنها نپر داخته ، بلکه در یک فرآیند عقلانی ، به بخشی از احقاق مطالبات آنان ، تن داده است و این همان رازی بود که کارل ماکس ، پیش بینی آنرا نکرده بود یعنی سرمایه داری برای جلوگیری از رشد تضاد درونی ، به عقلانیتی پرداخته که حاصل آن ، جلوگیری از تلاشی و اضمحلال درونی خویش بوده و کیست نداند که وضعیت و رفاه ی کارگران در نظام های سرمایه داری بسیار بهتر از نظام های کمونیستی بود و بر خلاف نظریه ماکس ، این نظام های کمونیستی بودند که از درون متلاشی شدند و سرمایه داری به کمک و یاری قربانیان این ویرانی پرداخته است !!!!!!
با رشد افسانه ای تکنولوژی و انحصارات جهانی آن ، امروز با راهیابی و نفوذ در ریزترین و خصوصی ترین وجوهات زندگی و حیات ملت ها و حکومت ها و تغییرات بنیادین فکر و اندیشه و تحولات اجتمایی نظیر انقلابات مخملی و با تسلط بر انحصارات مالی مانند بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و سرمایه ، باعث و دلیل واقعی ی هر گونه تحول در جهان امروز می باشد .
تحمیل جنگ ها و تحریم ها و عقب نگه داشتن حکومت ها و ملت هایی که به هر دلیل درست و یا نادرست ، ساز ناکوک می نوازند ، یکی از سیاست های دیگر نظام سر مایه داری می باشد .