اختصاصی همای گیلان:چهارشنبه سوری(چهارشنبه پایان سال ویا چهارشنبه سرخ )ازدوبخش چهارشنبه وسوری تشکیل شده است ،اصطلاح چهارشنبه مبین یکی از روزهای هفته می باشدوعددچهار یاداور عناصرچهارگانه هستی :اب ،اتش ،خاک وباد است،فیثاغورث این عدد را رمزی می داند که تداعی گراصل وریشه طبیعت جاودان است .
سور(سرخ ) به معنی شادمانی وعشرت است،أساسا اتش افروزی از دیر باز به مناسبت گرامیداشت بازگشت ارواح درگذشتگان یا فروهرهابرگزار می گردید-که در ادامه دراین باره توضیح خواهم داد-تقدیس اتش صرفانقشی کنایی داشته ودارد،چراکه اتش مطهرترین عنصر دربین تمامی عناصر جهان بوده وهست ودر گذشته نیز ،بیشترین نقش وکاربردرا در زندگی انسان کوچ نشین وسپس یکجانشین داشت ،فردوسی در باره اتش واحترام ان نزد ایرانیان باستان سروده است :
” نگویی که اتش پرستان بدند /پرستندگان پاک یزدان بدند”
أساسا در ایران باستان ،تقسیم بندی روزهای هفته با محوریت شنبه وجودنداشت ،ازاین روی،چهارشنبه سوری بعداز حضور اعراب مسلمان در ایران رواج یافت ،در ان دوران ،سال به ۱۲ ماه سی روزه تقسیم می گردید وهرماه ،دارای دو هفته ودوهشته بود،وپنج روزرا با عنوان پنجه مسترقه (اندرگاه یا بهیجک ویا بهیزک )به پایان سال أضافه می کردند.
تاریخ دقیق اتش افروزی در ایران باستان مشخص نیست ،هم چنان که بدرستی نمی دانیم که فروهرها ویا ارواح در گذشته چه تاریخی برای سرکشی به بازماندگان بر می گشتند،امابازگشت ارواح درفاصله ده روز قطعی است وبا أندک تسامح، می توان دو تاریخ را برای بازگشت فروهرها بیان داشت :۱.بیستم تا سی ام اسفندماه یعنی ده روز اخرسال ۲.بیست وششم اسفند تا اخرین روز اندرگاه یا خمسه مسترقه .
هم چنین می توان یکی از سه تاریخ راروز اتش افروختن برشمرد :۱.بیست وششم اسفند ۲.سی ام اسفند ۳.اخرین روز اندرگاه یا خمسه مسترقه .
در ایران باستان ،اتش را روی پشت بام (بلندی ) می افروختند تا راهنمای فروها یا ارواح باشد،هم چنین برافروختن اتش نماد ونشانه نیروی مهر ،نور ودوستی بودواتش فروغ إیزدی محسوب می شد ،به نظر می رسد چندین نفرکه اتش افروز وپیام آور این جشن اهورایی نامیده می شدند،در شهرها وروستاها با برگزاری نمایش های خیابانی ،دست افشانی وخواندن سرود واواز دیگران را تشویق به برگزاری شکوهمند این سنت می نمودند.
أجدادمان برای برگزاری این جشن، سه ویا هفت گوله اتش روشن می کردند،عددسه نماد سه عنصر مهم اندیشه مزدیسنایی :پندارنیک ،گفتار نیک وکردار نیک بود وعددهفت سمبل اهورامزدا وشش امشاسپند -موجودات نامیرای مقدس -بود که به ترتیب عبارتنداز :إردبیهشت ،خرداد ،مرداد ،شهریور،بهمن وأسفند.
برخی از رفتارهای امروزین چهارشنبه سوری ،یادگاراین مراسم در ایران باستان نبود ،در گذشته هرگز اتش را زیر پانمی گذاشتند واز روی ان نمی پریدند وزردی خودرا نثاراتش نمی کردند ،وإقدامات پر خطر سال های اخیر نیز مطلقا در ان زمان وجود نداشت ،خشونت ،الودگی صوتی ،مزاحمت برای دیگران واستفاده از وسایل محترقه به هیچ وجه پیام این روز وجشن اتش افروزی نبود ،در گذشته حتی خاکستراتش را جمع کرده ودر اب روان می ریختند واز این طریق به محیط زیست احترام می گذاشتند.
همزمان با اتش افروزی ،گروهی از مردم مراسم متعددی را -با فلسفه های پردامنه- اجرا می نمودند،در این بخش به برخی از این مراسم اشاره می شود ،لازم است یاداور شوم که برخی ازاین مراسم توسط عده ای از هم میهنان عزیز وارجمند در دوره فعلی نیز اجرا می گردد:
۱.قاشق زنی :
تعدادی مرد وزن -بویژه دختران وپسران جوان -چهره خود را می پوشاندند ودر حالی که بازدن قاشق بر ظرفی ان را به صدا در می أوردند،درمنزلی را می زدند، صاحبخانه به گرمی از ان ها استقبال می کرد ودر ظرف ان ها ،نذری ویا ولیمه قرار می داد،پوشاندن چهره ،مبین ترجیح عنصر دیداری بر عنصر گفتاری بودتا آمدن غیر فیزیکی ارواح را بشارت دهند .
۲.شال اندازی :
فردی از اعضای خانواده ویا نزدیکان ،با به هم پیوستن تعدادی پارچه ،شال بلندی درست می کرد واز طریق منفذی نظیر :لوله بخاری و…شال را درون أتاق می انداخت وصاحبخانه ،تخم مرغ ،میوه و… را به عنوان نذری وولیمه به انتهای شال می بست، سپس شال را به سمت پایان می کشید وان کس که روی پشت بام بود ،شال را به طرف بالا می برد ،این مراسم هم رجحان عنصر دیداری بر عنصر گفتاری بود .
۳.جاروزنی :
برای باز شدن بخت دختر مجرد خانواده ،اورا جاروزنان از خانه خارج می کردندوتصور می کردندکه تا چهارشنبه سوری بعدی ،برای او خواستگاری پیدا خواهدشد -بدیهی است دراین حرکت سمبلیک ضربه ها أرام به بدن دختر زده می شد .
۴.پرتاب کوزه :
اعضای خانواده -یا عضوارشد-با کوزه ای پشت بام منزل خودرفته ومی خواند :”بلا برو تو کوزه “،سپس کوزه را به بیرون ازمنزل پرتاب می کرد وهمزمان می گفت :”کوزه برو تو کوچه “این عمل سمبلیک دور شدن محنت
،غم وبلایا را نوید می داد .
۵.لُرْک یا اجیل مشگل گشا :
هفت اجیل گردو،پسته ،بادام ،کشمش ،خرما ،انجیر وهلوی خشک با عنوان اجیل شیرین -که نوعی نذری وولیمه بود -بین أفراد تقسیم می کردند،هم چنین اعضای خانواده، بعد از به پایان رسیدن مراسم آتش افروزی ،این اجیل ودانه های نباتی دیگر مانند :تخم هندوانه وخربزه ،فندق ،نخود،شاهدانه ،گندم و…را روی اتش بوداده وبا نمک متبرک کرده ومی خورند ،بأورشان این بود که این عمل به افزایش مهربانی وکاستن کینه منتهی می شود .
۶.فال گوشی وگره گشایی:
افرادی که مشکل ویا نیتی داشتند ،پشت دیوار ،ستون ،چهارراه و…-جایی که به چشم نمی امد -می ایستادند وبه سخن اولین رهگذر ویا ناطقی که سخن می گفت ،گوش می دادند وبا تفسیر ان کلام ،امکان تحقق ارزوونذرشان را می سنجیدند،برخی از دختران جوان نیزبرای پیش بینی احتمال بازشدن بخت شان ،این کاررا انجام می دادند .
۷.چرشنبه خاتون :
شکل کوتاه شده چهارشنبه خاتون است ،همان طور که اب نماد باروری است ،چهارشنبه اخرسال نمادباروری طبیعت وتأکیدی بر بارورشدن زمین در اخرین روزهای سال به شمار می رفت ،زنان با اردشکل زنی زیبا را می افریدندوزیران اینه وشانه می گذاشتند تا دختر چهارشنبه خاتون بیاید وسرش را شانه بزند.
درمجموع ،اصلی ترین فلسفه اتش افروزی گرامیداشت حضور فروهرها یا ارواح در گذشتگان به مدت ده روز بود،مراسم مختلفی همزمان -ویا با فاصله کوتاهی از اتش افروزی -برگزار می گردید ونذری اهداوتوزیع می شد،امروزه حضور در قبرستان در پنج شنبه اخرسال،روشن کردن شمع،خواندن فاتحه وتوزیع نذری می تواند یادگاری کوچک شده از مناسبت چهارشنبه سوری باشد.
بسیارر عالی و ارزنده بود…متشکرمم
زیبا،گیرا و کامل