اختصاصی همای گیلان: سه تا کلمه در علم اقتصاد جایگاه خاص دارد و میتوان بیشتر یا همه این علم را با این سه کلمه تحلیل کرد . ۱ _ هزینه فرصت.۲ _مطلوبیت 3_ کشش
۱) هزینه فرصت( opportunity cost)
اول باید قبول کنیم از قدیم و ندیم منابع کمیاب بوده است. در همه کشور ها و در همه نظام های اقتصادی. یعنی در جهان دیروز و امروز فقط هوا و نور خورشید کالاهای رایگان بوده است. البته هوای آلوده هزینه دارد و نور خورشید نیز در نقاطی از جهان کم است.غیر از این دو کالای رایگان بقیه کالاها و خدمات هزینه دارد . ممکن است فردی بیندیشد کالایی را مجانی یا خیراتی ! مصرف کرده یا گنجی یافته است. باید گفت ؛ فردی یا نهادی هزینه آن را پرداخت کرده است. همه تولیدات بشر از سپیده دم آفرینش تاکنون یا تولید کالاها بوده است یا تولید خدمات. پس لازم است که کالاها و خدمات را تعریف کنیم.
تعریف کالا: شئی است که قابل لمس باشد و برای کسب آن باید هزینه شود. مانند: عینک و پشمک، سوزن و ارزن ؛دارو و جارو، خانه و شانه
تعریف خدمات: چیزی است که قابل لمس نباشد و برای کسب آن باید هزینه شود. کاری که رانندگان ، خوانندگان ، دبیران ، پزشکان ، دستفروشان ، بازاریان و…انجام می دهند. بخش خدمات ژاپن ۷۵ درصد و ایران ۵۲ درصد.
تعریف هزینه فرصت : اگر یک فرد یا یک بنگاه از چندین انتخاب، یکی را انتخاب کند. مثلا اگر یکی بعد از دیپلم , درس بخواند ماهی یک میلیون تومان هزینه اش می شود و اگر کار کند یک میلیون درآمد کسب می کند، چرا هزینه فرصت افراد یکسان نیست؟!
افراد با جایگاه و دانش و تکنولوژی که در اختیار دارند، هزینه فرصت شان متفاوت می باشد. مثلا یک پزشک از نقطه ای به دیگر نقطه شهر از خودروی سواری استفاده می کند با اتوبوس یکساعت و با سواری نیم ساعت . نیم ساعت باقی مانده را دو بیمار ویزیت می کند و ۶۰ هزار تومان می گیرد . ۲۰ هزار تومان پول آژانس . ۴۰ هزار تومان می ماند . اما فردی که در راه بازگشت به خانه است و کاری در پیش ندارد اتوبوس را به تاکسی ترجیح می دهد و میگوید ۲۰۰۰ تومان به نفع ام شده است. چرا چنین است ؟ افراد به خاطر امکانات نابرابر، دانش، سرمایه و پارتی، ناآگاهی در انتخاب شغل ، بیکاری گسترده, عموما به کار دلخواه دست نمی یابند! پس هزینه فرصت شان یکسان نیست !!!
سهم کدامیک از عوامل فوق بیشتر است ؟ ۱ ) سرمایه ۲ ) تخصص.
تعریف سرمایه؛ سرمایه چیزی است که کالا یا خدمت تولید می کند،.
سوال : پول، سرمایه است؟! نه! حتی طلا و نقره ( زر و سیم )نیز همینطور، چرا ؟
زیرا اگر پول اسکناس یا سکه، ۱۰ سال در گوشه ای بماند، چه اتفاقی می افتد؟!هیچ !
بر همین اساس ” کنز” در اسلام حرام است ( و کسانی که طلا و نقره را پنهان می کنند و آن را در راه خدا انفاق نمی کنند به آنان وعده عذاب دردناک در قرآن داده شده است). پول اگر تبدیل شود به جارو یا پارو می تواند تولید خدمت و کالا کند . پس دریافتیم که نظام سرمایه داری نظامی است که ابزار (سرمایه ) مانند کارخانجات، بیل، ماشین، تاکسی، دانشگاه و زایشگاه در آن به تولید کالا و خدمت مشغولند و تخصص در خدمت بی چون و چرای سرمایه است. چرا سرمایه داری نظام بیرحمی است؟! برای اینکه این ابزار ها در دست عده ای کم و آن هم بسیار نابرابر قراردارد. تصور کنید: یک کارخانه ای که ۱۰۰ کارگر دارد و یخچال تولید می کند به کارگر دستمزد قانون کار (یک میلیون تومان ) به مدیرش حقوق ماهی ۱۰ میلیون تومان . به ماشین آلات هزینه تعمیر و استهلاک . به مهندسین و حسابداران ماهی ۶ میلیون تومان .زمین یخچال سازی را هم اجاره پرداخت می کند . به دولت هم هزینه های آب و برق و گاز و تلفن و مالیات می دهد. در پایان می بینیم سود خالص مالکان ( فرضا ۵ نفر ) از جمع در آمد سالانه این ۱۲۰ نفر ( ۱۰۰ کارگر و ۱۵ تا مهندس و حسابدارو۵تا مدیر) بیشتر می باشد،چرا چنین است ؟ برای اینکه هزینه فرصت افراد در جامعه سرمایه داری به دلیل حاکمیت(مالکیت ) سرمایه بشدت متفاوت است. این تفاوت ها در بازار واردات و صادرات و کارخانجات بزرگ و کشتیرانی و اتوبوسرانی و گردشگری و…بمراتب شدیدتر است.
علی رحیم پور ،دکترای اقتصاد