اختصاصی همای گیلان: در ایران باستان شش جشن زنجیره ایى به نام گهنبار وجود داشت . درباره این جشن در اوستا و بندهشن به تفصیل سخن گفته شده است
سه دیدگاه درباره فلسفه برگزارى گهنبار مطرح شده است :
۱.داد و دهش :
دادن هدیه و خیرات ، به منظور کاهش فاصله طبقاتى و نشستن همه مردم روى یک سفره ساده .
۲.وابستگى به دو مرحله زندگى در ایران باستان :
دامدارى و کشاورزى ، تعلق به دام و زمین .
۳.افرینش جهان توسط اهورا مزدا در شش مرحله .
این جشن ها در ماه هاى : اردیبهشت ، تیر ، شهریور ، مهر ، دى و اسفند با نام هاى خاص برگزار مى شد .
جشن مغفول شده تیر ماه میدیوشم به معناى میانه تابستان بود که در تقویم زرتشتى در روزهاى ۱۵-۱۱ تیرماه برگزار مى گردید . این جشن به فلسفه افرینش آب مربوط مى شد و از ان با صفت علوفه درونده (درو شده) یاد مى شد که متضمن زمان رسیدن گندم و دیگر غلات بود .
در این جشن بویژه در روز اخر (۱۵ تیرماه) سفره اى پهن مى کردند ، در این سفره غذایى به نام لرک مى گذاشتند که مجموعه اى از هفت خشکبار بود : خرما ، سنجد ، کشمش ، بادام ، گردو ، برگ هلو و انجیر خشک . هم چنین نان روغنى موسوم به سیرگ و نانى کوچک تر از نان فعلى به نام لووگ قرار مى گرفت . حلواهاى مختلف یک بشقاب برنج و خورشت هم بر سفره حاضر مى گذاشتند . هدف اصلى این بوده است که :
۱.به نیازمندان غذا بدهند
۲.براى افزایش همدلى ، همبستگى اجتماعى و کاهش فاصله طبقاتى همگان بر روى سفره ایى که فقرا هم مى نشینند حضور داشته باشند . جشنى که امروز فراموش شده است ولى امروزه و برابر اموزه هاى اسلامى به گونه اى دیگر برگزارمى گردد.
محمدتقی یونسی رستمی هیات علمی دانشگاه آزاد رشت
بسیارجالب بود.سپاس استاد گرامی
بسیار زیبا و آموزنده بود .