اختصاصی همای گیلان: اگر << کوروش >> از غنائم و جنگ ها و گرفتن نصف ِجهان ؛ <<سهم >> برنمی داشت، پس چگونه توانست، بخشی از کاخ های << پاسارگاد >> را بسازد ؟!
شاهان در طول ِ تاریخ ، بارگاه و تشریفات گسترده داشته اند !
پس مجبور بودند به مردم فشار مالی بیاورند تا خرج ِ دربار و سربازان و فتوحات و شکست های خود بکنند !
همانگونه که الان مراسم اربعین ِ حسینی ؛ ، شبستان ها و… در عراق و ایران، خرج ِ گران ؛ بر مردم ِ کشور ایران دارد .
ساختن کاخ های بی شمار و مجسمه های سنگین و گرانقیمت مانند فرعون های مصر ؛ در مجموعه پاسارگاد یا تخت جمشید ؛ سبب بدبختی مردم ایران بوده است .
فرقی نمی کند که ما مالیات های مردم را برداریم کاخ بسازیم یا شبستان یا مسجد ِ لوکس بسازیم در هر سه حالت ” اسراف ” است .
چه این اسراف را دولت انجام دهد یا شیخ یا << ذوالقرنین >> !
چرا ؟
اِن المُبذّرین اخوان الشیاطین [قرآن] همانا ” بریز و بپاشگران “برادران شیطانند .
همواره هر دولتی ، چه به اسم خدا، چه به اسم ِ آزادسازی عَرب یا یهودی یا پارسی و…. به کشوری دیگر ، وارد شود؛
متجاوز و جنایتکار است .
پس بهتر است که دُچار احساسات و ملّی گرایی افراطی نشویم .
دین زرتشتی مانند دین یهودی و اسلامی و مسیحی ؛ در حکومت کردن ، اشتباهات بسیاری کرده است .
مثلا : بیشترین شکنجه را به حضرت مسیح؛ آخوندهای یهودی [ خاخام ها] دادند .
بیشترین شکنجه را به << مزدکیان >>، آخوند های زردشتی دادند که به قول فردوسی ۱۰۰هزار نفر << مزدکی >>را در یک روز روشن توسط ولیعهد ساسانی ؛ [ انوشیروان به اصطلاح عادل] کُشتند .
در اروپا در سال های ۱۶۱۸ تا ۱۶۴۸ میلادی بین کاتولیک ها و پروتستان ها ؛ << جنگ ِ سی ساله >> در گرفت و هزاران نفر کشته شدند.در ۵۰۰سال پیش ، کشیش های مسیحی ؛ قبض بهشت و جهنم می فروختند !
در باره مسلمانان هم در جنگ ایران و عراق و طالبان و القاعده و داعش نیازی به گفتن نیست که بهتر از من می دانید .
در پایان ، چون <<کوروش >> کتاب ندارد ! نمی تواند ؛ رهبر باشد.
مگر اینکه ؛ دین ِ زردشتی را ؛ به او سنجاق کنیم ، آن هم نمی شود چون ، دین زردشتی اگر قدرت ِ معنوی بالایی داشت؛ در هجوم و تجاوز اعراب به ایران، عقب نشینی نمی کرد و نابود نمی شد!
ممکن است بگویید به دلیل جنگ و کتاب سوزی بوده است، باید عرض کنم ، که شوروی ۷۰ سال، مذهب را در شوروی سابق ؛ انکار کرد !
دوباره ، مسلمان و مسیحی و زردشتی ، خودشان را << احیاءکردند !
اما هرگز الگویم ؛ شاهان ، سرداران و نظامیان نبوده است .
جامعه ی مذهبی ایران را باید اصلاح کرد . چرا ؟
چون :هیچ اندیشه ای از بین نمی رود.
ممکن است در مقاطعی ضعیف یا قوی شود .
به نظرم؛ باید انقلاب مشروطیت و نهضت ملی شدن نفت و انقلاب ۱۳۵۷ را الگو قرار دهیم .
بین امیر کبیر،دکتر مصدق و مهندس بازرگان که هرسه در مقاطعی نخست وزیر بودند .
به ترتیب ۴ و ۲ و ۱ ، سال .
دومی یعنی <<دکتر مصدق>> الگوی خیلی خوبی است.
چون تاریخ اورا می نویسم ؛ دیگر دوباره گویی نمی کنم .
اما هممسلمان بود هم آزادیخواه و هم استقلال طلب و هم ضد استعمار و هم طرفدار مردم کم درآمد.
در تاریخ ایران چنین فردی[ غیر از او ]نداریم .
ضمنا این الگوی ما ۶۰ ساله است نه ۲۵۰۰ساله . مُدرن هم هست . دانش آموخته ی سطح بالا هم هست .
کوروش، شاه شکست خورده لیدی را نکشت و تحقیر ننمود، بلکه تا پایان عمر تحت حمایت کوروش زندگی کرد و مردمسارد علی رغم آن که حدود سه ماه لشکریان کوروش کبیر را در شرایط جنگی و در حالت محاصره شهر خود معطل کرده بودند، مشمول عفو شدند.
با شکست کشور ماد به وسیله پارس که کشور دست نشانده و تابع آن بود، پادشاهی ۳۵ ساله ایشتوویگو پادشاه ماد به انتها رسید، اما به گفته هرودوت کوروش کبیر به ایشتوویگو آسیبی وارد نیاورد و او را نزد خود نگه داشت.
بابل بدون مدافعه در ۲۲ مهرماه سال ۵۳۹ ق.م سقوط کرد و فقط محله شاهی چند روز مقاومت ورزیدند، پادشاه محبوس گردید و کوروش کبیر طبق عادت، در کمال آزاد منشی با وی رفتار کرد و در سال بعد (۵۳۸ق.م) هنگامی که او در گذشت، عزای ملی اعلام شد و خود کوروش کبیر در آن شرکت کرد. با فتح بابل مستعمرات آن یعنی سوریه، فلسطین و فنیقیه نیز سر تسلیم پیش نهادند و به حوزه حکومتی کوروش کبیر اضافه شدند.
رفتار کوروش کبیر پس از فتح بابل جایگاه خاصی بین باستانشناسان و حتی حقوقدانان دارد. کوروش کبیر یهودیان را آزاد کرد و ضمن مسترد داشتن کلیه اموالی که بخت النصر (نبوکد نصر) پادشاه مقتدر بابِل در فتح اورشلیم از هیکل سلیمان به غنیمت گرفته بود، کمکهای بسیاری از نظر مالی و امکانات به آنان نمود تا بتوانند به اورشلیم بازگردند و دستور بازسازی هیکل سلیمان را صادر کرد و به همین خاطر در بین یهودیان به عنوان منجی معروف گشت که در تاریخ یهود و در تورات ثبت است.در بابل و جاهای دیگر، مدارک فراوانی در ارتباط با تسامح کوروش کبیر در امور دینی بدست آمده و هیچ نشانهای از تعصب وی به دین ملیاش دیده نشدهاست. دربارهٔ اینکه کوروش کبیر چه دینی داشت، اختلاف نظر وجود دارد و احتمالاً کوروش خود میبایست پرستندهٔ اهورامزدا بودهباشد، اگرچه تقریباً هیچ چیزی دربارهٔ باورهایش نمیدانیم.کوروش کبیر ، نخستین شاه و بنیانگذار دودمان شاهنشاهی هخامنشی است. کوروش کبیر، بهخاطر بخشندگی، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایهگذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن بردهها و بندیان، احترام به دینها و کیشهای گوناگون، گسترش تمدن و غیره شناخته شدهاست.
پاسخ به تمامی کوروش ستیزان که ادعا می کنند نام و یادی از کوروش بزرگ در منابع تاریخ ایران گفته نشده است. ۱_ طبری،تاریخ طبری،جلد اول، ص ۳۸۶٫۴۰۷، و….. «کروش» ۲_ابوریحان بیرونی،آثارالباقیه،ج اول،ص ۱۳۰،۱۵۲٫ «کورش» ۳_ بلعمی،تکلمه و.ترجمه تاریخ طبری،ج اول،ص ۶۴۸،۶۷۷،۶۵۶٫ «کیرش» «کورش» «کورش احشویرش» ۴_ مسعودی،مروج الذهب،ص ۹۹٫ «کورس» ۵_حمزه اصفهانی،تاریخ سنی و ملوک الارض، ص ۳۲ «کیرس» ۶_ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۱ ،ص ۱۰۱٫ «کورس» ۷_ ابن خلدون،اخبار فی الایام العرب،ج۲،ص ۱۰۸، «کورش و کیرش» ۸_ ابن عبری،تاریخ مختصر الدول، ص ۳۶ «کورش فارسی» ۹_ ابن.مسکویه،تجارب الامم، ص ۸۱_۸۰٫ «کورش» ۱۰_ ابن بلخی،فارسنامه، ص ۵۳٫ «کیرش» ۱۱_ بیضاوی،نظام تواریخ،ص ۲۳٫ «کیرس». ۱۲_ ابن اثیر ،تاریخ الکامل،ج اول ،ص ۱۱۵ و …. «کیرش» ۱۳_ حمدالله مستوفی،نزهت القلوب،ص ۱۷ «کوشک» ۱۴_ حمدالله مستوفی،تاریخ گزیده،ص ۹۸٫ «کوروش» ۱۵_ خواند میر ،تاریخ حبیب السیر،ج۱، ص ۱۹۹،۱۳۶٫ «کورش». ۱۶_ میر خواند،روضه الصفا،ج۱، ،ص ۸۷٫ «کورش» ۱۷_ زرکوب شیرازی،شیرازنامه،ص ۶۷، «کورش » ۱۸عبدالطیف قزوینی، لب التواریخ، ص ۴۱ «کورش» ۱۹_ سراج،طبقات ناصری،ج۱، ص ۴۱ «کرش»
دیدگاه:
کوروش، شاه شکست خورده لیدی را نکشت و تحقیر ننمود، بلکه تا پایان عمر تحت حمایت کوروش زندگی کرد و مردمسارد علی رغم آن که حدود سه ماه لشکریان کوروش کبیر را در شرایط جنگی و در حالت محاصره شهر خود معطل کرده بودند، مشمول عفو شدند.
با شکست کشور ماد به وسیله پارس که کشور دست نشانده و تابع آن بود، پادشاهی ۳۵ ساله ایشتوویگو پادشاه ماد به انتها رسید، اما به گفته هرودوت کوروش کبیر به ایشتوویگو آسیبی وارد نیاورد و او را نزد خود نگه داشت.
بابل بدون مدافعه در ۲۲ مهرماه سال ۵۳۹ ق.م سقوط کرد و فقط محله شاهی چند روز مقاومت ورزیدند، پادشاه محبوس گردید و کوروش کبیر طبق عادت، در کمال آزاد منشی با وی رفتار کرد و در سال بعد (۵۳۸ق.م) هنگامی که او در گذشت، عزای ملی اعلام شد و خود کوروش کبیر در آن شرکت کرد. با فتح بابل مستعمرات آن یعنی سوریه، فلسطین و فنیقیه نیز سر تسلیم پیش نهادند و به حوزه حکومتی کوروش کبیر اضافه شدند.
رفتار کوروش کبیر پس از فتح بابل جایگاه خاصی بین باستانشناسان و حتی حقوقدانان دارد. کوروش کبیر یهودیان را آزاد کرد و ضمن مسترد داشتن کلیه اموالی که بخت النصر (نبوکد نصر) پادشاه مقتدر بابِل در فتح اورشلیم از هیکل سلیمان به غنیمت گرفته بود، کمکهای بسیاری از نظر مالی و امکانات به آنان نمود تا بتوانند به اورشلیم بازگردند و دستور بازسازی هیکل سلیمان را صادر کرد و به همین خاطر در بین یهودیان به عنوان منجی معروف گشت که در تاریخ یهود و در تورات ثبت است.در بابل و جاهای دیگر، مدارک فراوانی در ارتباط با تسامح کوروش کبیر در امور دینی بدست آمده و هیچ نشانهای از تعصب وی به دین ملیاش دیده نشدهاست. دربارهٔ اینکه کوروش کبیر چه دینی داشت، اختلاف نظر وجود دارد و احتمالاً کوروش خود میبایست پرستندهٔ اهورامزدا بودهباشد، اگرچه تقریباً هیچ چیزی دربارهٔ باورهایش نمیدانیم.کوروش کبیر ، نخستین شاه و بنیانگذار دودمان شاهنشاهی هخامنشی است. کوروش کبیر، بهخاطر بخشندگی، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایهگذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن بردهها و بندیان، احترام به دینها و کیشهای گوناگون، گسترش تمدن و غیره شناخته شدهاست.
پاسخ به تمامی کوروش ستیزان که ادعا می کنند نام و یادی از کوروش بزرگ در منابع تاریخ ایران گفته نشده است. ۱_ طبری،تاریخ طبری،جلد اول، ص ۳۸۶٫۴۰۷، و….. «کروش» ۲_ابوریحان بیرونی،آثارالباقیه،ج اول،ص ۱۳۰،۱۵۲٫ «کورش» ۳_ بلعمی،تکلمه و.ترجمه تاریخ طبری،ج اول،ص ۶۴۸،۶۷۷،۶۵۶٫ «کیرش» «کورش» «کورش احشویرش» ۴_ مسعودی،مروج الذهب،ص ۹۹٫ «کورس» ۵_حمزه اصفهانی،تاریخ سنی و ملوک الارض، ص ۳۲ «کیرس» ۶_ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۱ ،ص ۱۰۱٫ «کورس» ۷_ ابن خلدون،اخبار فی الایام العرب،ج۲،ص ۱۰۸، «کورش و کیرش» ۸_ ابن عبری،تاریخ مختصر الدول، ص ۳۶ «کورش فارسی» ۹_ ابن.مسکویه،تجارب الامم، ص ۸۱_۸۰٫ «کورش» ۱۰_ ابن بلخی،فارسنامه، ص ۵۳٫ «کیرش» ۱۱_ بیضاوی،نظام تواریخ،ص ۲۳٫ «کیرس». ۱۲_ ابن اثیر ،تاریخ الکامل،ج اول ،ص ۱۱۵ و …. «کیرش» ۱۳_ حمدالله مستوفی،نزهت القلوب،ص ۱۷ «کوشک» ۱۴_ حمدالله مستوفی،تاریخ گزیده،ص ۹۸٫ «کوروش» ۱۵_ خواند میر ،تاریخ حبیب السیر،ج۱، ص ۱۹۹،۱۳۶٫ «کورش». ۱۶_ میر خواند،روضه الصفا،ج۱، ،ص ۸۷٫ «کورش» ۱۷_ زرکوب شیرازی،شیرازنامه،ص ۶۷، «کورش » ۱۸عبدالطیف قزوینی، لب التواریخ، ص ۴۱ «کورش» ۱۹_ سراج،طبقات ناصری،ج۱، ص ۴۱ «کرش»
دکترغلامرضایی