اختصاصی همای گیلان:نرخ ارز و تغییرات آن در کشور ما همواره وجود داشته و دارد. یعنی نرخ دلار از هفت تومان شروع شده تا به دلار هزار تومان رسیده است. حال فرض بگیریم که نرخ هفت تومانی ارز واقعی نبوده و مصنوعی بوده است، اما حال کمکم نرخ واقعی خود را نشان داده است. همچنین از سوی دیگر بحث تورم سبب شده که رابطه قیمتها بهم بخورد.
از آنجایی که ارز هم جزو کالاهای رقابتی است، خودش را به هزار تومان رسانده است. این درحالی است که اگر قیمت طلا، زمین و مسکن را درنظر بگیریم چندین برابر بیشتر از نرخ ارز تغییر کردهاند. البته در این بین بحثهای داخلی هم مطرح است، مثل کسری بودجه که بازار را هم تحت تاثیر قرار میدهد یا رانت جویی و استفاده از فرصتها نیز پررنگتر میشود. همچنین شاهد ایجاد بازارهای مصنوعی و دو نرخی شدن نرخ ارز در بازار نیز هستیم. در این بین مهمترین دلایلی که برای افزایش نرخ ارز بیان میشود؛ بحث تمدید مذاکرات، ادامه تحریمها و کاهش درآمدهای ارزی در بازار است. بحث مذاکرات که مطرح شد این خوشبینی ایجاد شد که توافق صورت خواهد گرفت و منابع ارزی بلوکه آزاد میشود و عرضه ارز روال طبیعی خود را پیدا میکند. حتی این تصور وجود داشت که فاصله ارز آزاد و دولتی هم کم شود و چه بسا حتی ارز دولتی هم ارزانتر شود. این نوع انتظارات خوشبینانه، باعث کاهش نوسانات ارز شد. بهگونهای که نرخ ارز در فاصلهای نرخ ۳۱۵۰ باقی ماند. اما باید گفت که تمدید مذاکرات هستهای یک نقطه عطف و مثبتی بود، تا اینکه افراد فکر کنند که سبب افزایش نرخ دلار شده است. یعنی برخی معتقدند که افزایش نرخ دلار نتیجه عدم توافق و تمدید مذاکرات است، اتفاقا برعکس این است. چراکه اثر مثبتی در این قضایا داشته و حتی افزایش ۴۰ تومانی قیمت نرخ ارز ناشی از حالت سوداگری بود، که مشاهده شود آیا هجوم برای خرید در صورت بالارفتن نرخ ارز وجود دارد یا نه. اما نکته مهم این است که وقتی بحث درآمدهای ارزی و کسری بودجه توسط دولت مطرح شد؛ افزایش نرخ ارز در بازار بیشتر شد. یعنی دولت نباید وضعیت درآمدهای ارزی و کسری بودجه را اینقدر بغرنج نشان میداد، تا کمتر شاهد سوادگری در بازار باشیم. از طرفی کاهش قیمت نفت نیز تا حدودی سبب افزایش نرخ ارز شده، اما ممکن است دوباره به حالت قبلی خود برگردد. اما هماکنون افرادی سودجو هستند که از این فرصت بهره میبرند و بازار ارز را ملتهب میکنند. از طرفی چون عرضهکننده ارز هم در بازار خود دولت است، مادامی که اعلام میکند کسری بودجه دارد، سیگنالها را به بازار میدهد که ما مشکل ارزی داریم و باید به دنبال حفظ ارزش پولی که دراختیار داریم، باشیم. البته نکته مهم این است که با افزایش نرخ ارز کالاهایی که تا به حال گران نشده در بدترین موقعیت اقدام به گران کردن کالاها میکنیم مثل گران کردن نان که این نشان میدهد که دولت با افزایش قیمتها موافق است. البته من نسبت به افزایش نرخ ارز دیدی مثبتی دارم و تنها دلایل فنی نیست که بتواند نرخ ارز را در همین حد نگه دارد چراکه هر نوع انرژی برای جایگزینی گرانتر تمام میشود. و این نوسانات هم اولینبار نیست که اتفاق میافتد در گذشته هم بارها اتفاق افتاده است. درحال حاضر افزایش ۱۰ درصدی نرخ ارز نشان میدهد پولهای سرگردان مثلا ۱۰۰ هزار میلیارد معوقه در بازار توزیع میشود و تبدیل به دلار خواهد شد.مهدی جاوید پور اقتصادی نویس