چاپ مطلب چاپ مطلب

مجلس ، زنان و دمکراسی مردانه/ رضا بژکول

همای گیلان: اگر شناخت زن و مرد نسبت به ویژگی های درونی و بیرونی یکدیگر بیشتر گردد کمتر دچار گسست می شوند (اردبزرگ)با سیری درتاریخ ، شروع حرکت های اجتماعی و سیاسی مشارکت زنان در جامعه جهانی را باید از قرن هجدهم جستجو کرد، که به صورت حرکت های انفرادی و پراکنده فعالیت می کردند ،اما با گذشت زمان این حرکت های فردی به حرکت های گروهی تبدیل گردید، تا جائیکه درقرن بیستم با گسترش فرایند جهانی شدن و حرکت به سوی مردم سالاری حضور زنان نیزشتاب بیشتری به خود گرفت .

Copy of salimjournal-96x96

 در حال حاضر درجهان ازهر۵ نماینده مجلس یک نفرشان زن هستند که ۹/۲۱ درصد ازبین  ۱۸۸  کشورجهان را شامل می شود ،علیرغم اینکه  سازمان ملل تاکید دارد که این روند باید به  ۳۰درصد درجهان برسد، اما زنان همچنان از حداقل سهم در قدرت اجرایی کشورها برخوردارند ،بر اساس آمارمنشره، ایران در بین مجالس جهان رتبه ۱۳۳ را دارد که به نظرمی رسد رتبه خوب برای کشوری که نیمی از جمعیتش را زنان تشکیل می دهند نباشد .

مشارکت زنان در ایران همواره تابع مقتضیات عصر خود بوده است ،اولین انتخابات مجلس در ایران سال ۱۲۸۵ برگزار گردید که زنان حق رای دادن و انتخاب شدن رانداشتند، پیشینه حضور زنان به دوره مشروطیت در قرن نوزدهم بر می گردد که توانستند با فضای ایجاد شده در جامعه ،سازمان های خاص خودرا شکل دهند که به تاریخ بیداری زنان معروف است ، اولین حضور زنان به سال ۱۳۴۱ بر می گردد که با نام کنگره آزاد زنان به مجلس شورا ملی راه یافتند( ۶ نفر در اولین انتخابات  و ۲۰ نفر در آخرین آن)

در هر کشوری مجلس باید آئینه تمام نمای جمعیت آن باشد ،اما می بینیم که این امر تاکنون درکشور ما تحقق پیدا نکرده، حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز که زنان نقش موثری درپیروزی آن داشتند ،حضور کم رنگی به خود گرفته ، براساس آمارداده شده  از ابتدای انقلاب وبا برگزاری ۹ دوره انتخابات مجلس تهنا ۷۸ زن با میانگین ۵ درصد درمجلس حضورپیدا کردند ( بالاترین حضور ۱۴ نفر و پایین ترین آن ۴ نفر) این درحالی است که زنان یک کشوربخشی  ازمنابع اساسی توسعه محسوب و اهرمی مهم دربستر توسعه های  اجتماعی و سیاسی به شمار می روند، برای کشوری که زنان تحصیل کرده آن بالاست بی عدالتی است که تنها ۵ درصد در مجالس آن حضور پیدا کنند  .

برای موضوع فوق کارشناسان عوامل مختلفی را بر می شمارند که سبب کاهش حضورآنان در عرصه های اجتماعی و اجرایی در گذشته شده است ،عواملی چون کم بودن داوطلبان زن برای مجلس در دوره های مختلف ،نوع نگاه و تفکراتی که زنان را تنها درمنزل می بینند نه در عرصه های اجتماعی ،نداشتن منابع مالی قوی و تبلیغات ،احزاب سیاسی که نگاه حداقلی برای مشارکت زنان قائل هستند ، وفقدان یک ارگان مشخص جهت حمایت درکمپین ها ،وعوامل دیگر که  باعث می شود آنها از رسیدن به مجلسی که عرفا باید نیمی از آن زن باشند باز بمانند .

 اگرچه حرکت های  اخیر بعضی از جناح های سیاسی کشور(مانند لیست امید)در این روند مثبت بوده وبرای  زنان اندیشمند جامعه حرکت های هرچند کند را آغاز کرده اند ، اما باز نمی تواند شاخص خوبی  جهت برآورد شدن خواسته های  نیمی از جمعیت کشور باشد، انتخاب ۱۵ زن در انتخابات ۷ اسفند و راهیابی ۳  زن دیگر در مرحله دوم انتخابات ،افق جدیدی را برای حضورزنان در عرصه های مختلف باز کرده که باید به فال نیک گرفت ،اما این روند نباید فقط به حضورآنان در مجلس بسنده شود، بلکه باید پیشقراول حضور در همه ارکان کشور باشد ، پایان سخن اینکه  مشارکت زنان درفعالیت های سیاسی ، اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی و هنری  یک ضرورت است و بدون حضور آنان دموکراسی شکل واقعی به خود نمی گیرد .

رضا بژکول  دانش آموخته علوم سیاسی

 

About سردبیر

Check Also

رشد گرانی‌ها و قیمت‌های کمرشکن امان مردم را بریده؛ دولت رئیسی فقط یک تماشاچی منفعل است

رشد گرانی‌ها و قیمت‌های کمرشکن امان مردم را بریده؛ دولت رئیسی فقط یک تماشاچی منفعل …