چاپ مطلب چاپ مطلب

سیرت و صورت بندی “واژه ها”در سیر تحولات تاریخی / جلال میرزاآقایی

اختصاصی همای گیلان: هر محقق و نویسنده و یا خواننده بیطرفی ,بنا به وسعت دانش و دیدگاه خاص خود, امور و وقایع تاریخی را از زاویه ویژه و منحصر بفردی بررسی می کند و به نتایجی می رسد که با دیگری شاید متفاوت باشد .تضارب و نقد این دیدگاهها است که شناخت و درک همه جانبه تر از گذشته را ممکن می سازد.نقش افراد ,اقشار,گروه ها و نهاد های اجتمایی از یک منظر مورد داوری و قضاوت قرار گرفته اند که با داوری محقق دیگری با دید گاه متفاوت ,فرق فاحش داشته است .
پیدایش مفاهیم جدید در در نقطه عطف تحولات مفهومی واژه های تاریخی ,علی الخصوص عصر قاجاریه که عصر آشنایی جدی ما با مدنیت و فرهنگ غربی می باشد ,وازگانی در صورت و سیرت بندی زبان فارسی افزود.این تحول هم مفاهیم کلمات و ترکیبات کهن را دستخوش تحول و دگر گونی کرد.

%d8%ac%d9%84%d8%a7%d9%84-%d9%85%db%8c%d8%b1%d8%b2%d8%a7%d8%a2%d9%82%d8%a7%db%8c%db%8c
“عدالت”,”مجلس”,”مساوات”,”حریت”,”وطن”,”دولت”,”ملت”قانون”,”مجلس”,”وکیل”………و ده ها کلمات دیگر ,کم کم از معانی و مفاهیمی که در گذشته داشتند فاصله گرفتند ودر مفاهیم و معانی جدیدی بکار رفتند که این معانی و مفاهیم در گذشته فرهنگ و ادبیات فارسی ما سابقه نداشتند.بعد ها ترکیبات و تعبیرات جدیدی در همین راستا مانند “حکومت ملی”و”دولت ملی”و”اتحاد ملی”و “حقوق بشر” و……همین سرنوشت را داشتند.بقول عارف قزوینی “اگر من هیچ خدمتی دیگر به فرهنگ و موسیقی و ادبیات ایران نکرده باشم ,ولی تصنیف وطنی ساختم که از هر ده هزار نفر ایرانی ,یک نفر هم نمی دانست که وطن یعنی چه,تنها تصور می کردند که وطن شهر و یا دهی است که آنسان در آن زاییده شده است”.
شکل گیری و تحول این مفاهیم یک قصه دراز تاریخی است . مفاهیم تازه ای که از فرهنگ غرب راه می یافت ,در اصل مفاهیمی بود که در بستر تاریخ و فرهنگ دیگری بالیده وشکل گرفته بود و با توجه به تاریخ و فرهنگ جوامع غربی ,بیانگر تجربیاتی بود که در تاریخ آن کشور ها و در زبان های اروپایی ,با تفاوت هایی,معنای کم و بیش واضح و مشخص داشت.اما این مفاهیم در فرهنگ ما ,پیشینه ای نداشتند ,نه در زبان ما و نه در تاریخ ما .
روشنتر بگویم ,از آن جا که ما تجربه چنان مفاهیمی را نداشتیم ,یعنی وقتی “حکومت ملی”یا “مجلس ملی”یا “حکومت قانونی”و “مشروطه” نداشتیم ,نمی توانستیم چنان مفاهیمی هم درادبیات زبان فارسی داشته باشیم .اما مشکل,تنها زبان نبود ,مشکل زبان به یک معنی ,مشکل تاریخ و ذهنیت انسان ایرانی هم بود .آن مفاهیم غربی و تجربیات مربوط به آن ,نه در زبان ما وجود داشت و نه در واقعیت تاریخ ما .پس ذهن انسانی که در زبان و تاریخ ایرانی بالیده و اندیشیده بود ,با آن مفاهیم بیگانه و نا آشنا بود.انسان ایرانی با چنین ذهن و زبان تاریخی ,آنگاه که با مفاهیم جدید آشنا می شد چون تجربه ذهنی و مفاهیم تاریخی آنرا نداشت آنرا با درک و شناخت و برداشت تاریخی خود وبا تجربه زبانی خود ,تفسیرو تعبیر و باز سازی می کرد و سعی کرده با تقلیل دادن آنها به مفاهیم آشنا و یا با تطبیق دادن آنها با دانسته های خود,از غرابت و بیگانگی آن بکاهدو صورتی و حتی سیرتی ما نوس و آشنا از آنها عرضه کند .در همین جر یان آشنا سازی ها بود که “آزادی قلم و بیان”در زبان و بیان روشنفکران عصر مشروطه و بسیاری از روحانیون و مشروطه خواهان ,به سادگی به “امر به معروف و نهی از منکر”معنی می شد و از آن مهمتر ,اساس مشروطیت و حتی دمو کراسی به”امرهم شوری بینهم” تعبیر می گردید. کار این نوع تقلیل دادن ها و آشنا سازی ها ,در واقعیت رویداد های تاریخ,نتایج خود را آشکار می کرد و به بحران های اجتمایی مهمی منجر می شد و جنگ تازه ای آغاز گردید و دیدیم آنچه که بر سر مشروطه آمد.ادامه دارد.

/ جلال میرزاآقایی

 

 

 

14380610577

About سردبیر

Check Also

جشنواره عصر قلم/ شهرسازی نوین برای رشت در قالب طرح ” رها “

جشنواره عصر قلم / شهرسازی نوین برای رشت در قالب طرح ” رها “ ویژه …