چاپ مطلب چاپ مطلب

کارتن خوابی و گور خوابی /دکترعلی رحیم پور، دکترای اقتصاد

اختصاصی همای گیلان: “گور خوابی “که پدیده ای جدید نیست .
اما چون سرمای دیماه ؛ “استخوان سوز” است، توسط رسانه ها برجسته شده است .
تا حدودی هم ؛ درگیری جناح ها برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ به آن دامن زده است .
وقتی آمار رسمی؛ خط فقر را در تهران سه میلیون و در شهرستان ها دومیلیون تومان می داند .
از طرف دیگر ۱۰ میلیون نفر در کشور ایران ؛ حاشیه نشین داریم و بیش از ۵۰ درصد دانش آموختگان بیکار هستند و قرار است که بازنشستگان کشوری و لشگری ؛ در سال ۱۳۹۶ ؛ ماهانه کمتر از یک میلیون و پنجاه هزار تومان نگیرند ؛ گویای اسفناک بودن زندگی اقتصادی درصد زیادی از مردم ایران است .
البته این یک میلیون و پنجاه هزار تومان ؛ دستمزد نیروی کار قراردادی
در سال ۱۳۹۶ نیز خواهد بود .
بدنیست بدانیم که فلسفه ی ” یارانه ” ۴۵ هزار تومان این بود که در آن سالی که یارانه وضع شد ، درآمد دهک اول جامعه ی ما ؛ معادل ۴۵ هزار تومان در ماه بود و فلسفه این پرداخت یارانه هم این بود که درآمد دهک اول ؛ ۱۰۰ درصد رشد کند و بعد هم دولت وقت دچار عوام زدگی و هیاهو شد به دهک های ۸ ، ۹ و ۱۰ هم یارانه پرداخت کرد !
البته فکر می کنم که ۴۵ هزار تومان یارانه الان یعنی در سال ۱۳۹۵ ؛
برای دهک اول ؛ ۲۰ درصد و برای دهک دهم ؛ شاید یک درصد درامدشان شود !


وقتی خط فقر در کشور سه میلیون تومان و دستمزد نیروی کار قراردادی هم ماهانه یک میلیون تومان است و درآمد غیر قراردادها نیز بین دویست تا پانصد هزار تومان در ماه نوسان دارد این مفهوم را به ذهن می رساند که کشور ایران به مانند یک مهد کودک یا نهایتا یک دبستان است که ۲۰ درصد جمعیت آن را نیروی های آموزشی ، دفتری ومدیریتی تشکیل داده اند که میانگین وزن شان ۶۵ کیلوگرم است ولی میانگین وزن مهد کودکی ها و دبستانی ها ۱۵ کیلوگرم است .
[ ۲۰ نفر ۶۵ کیلوگرم و ۸۰ نفر هم ۱۵ کیلوگرم ] اگر از این مکان آموزشی؛ میانگین بگیریم می شود ۲۵ کیلوگرم .

خط فقر سه میلیون تومانی کشور ما حکایت از آن دارد که اولا ۶۰ درصد جامعه در آمد زیر دومیلیون تومان و ۱۰ درصد در مرز سه تا چهار میلیون و
۱۰ درصد پنج تا ده میلیون تومان و
۲۰ درصد هم بالای ده میلیون تومان در ماه ؛ درآمد دارند .
قطعا این امر سبب می شود که اختلافات طبقاتی و حاشیه نشینی آن هم بیشتر گردد.
اگر به زندگی حاشیه نشینان عمیقا نگاه کنیم یک درجه از گور خوابی بالاتر است .
ایران تنها کشوری در جهان است که بحث هایی مانند خودروهای آخرین مدل ؛ خانه های چند میلیاردتومانی ،سفرهای خارجی چند میلیون نفری ؛ بیکاری چند میلیون نفری ، معتاد چند میلیون نفری ، گرانی نان ، آش ، مرغ ، ماکارونی ، اجاره خانه ، دانشگاه آزاد و ترک تحصیل همزمان روزانه و شبانه در آن بحث ، شنیده و دیده می شود !
دستمزد سخنرانی، کارگردانی ، بازیگری ؛ مدیریتی و…. چند میلیون تومانی در ماه و دستمزد کارگری چند هزار تومانی ، کودکان کار خیابانی و بچه پولدار ملی ، زنان بی سرپرست و بد سرپرست نیز ؛ همزمان شنیده و دیده می شود .
مقامات و هنرمندان بگونه ای از دیدن گور خوابی شگفت زده شده اند که
گویی امروز از سوئیس یا سوئد آمده اند .
به نظر می رسد که این ها ؛ دچار احساسات شدند و سپس فریبکاری می کنند تا مجرمین و ایجاد کنندگان این فاصله طبقاتی در جغرافیای ایران دیده نشوند تا مبادا مجازات شوند !
افراد به کار نیاز دارند نه نان .
وقتی کار داشته باشند می توانند کودکان و پیران خانواده خود را هم تامین کنند.
آن تفکری که به افراد نان می دهد اما کار نمی دهد !
می خواهد مردم؛ صغیر ، وابسته ، بی درآمد باشند و این جناب خیر ( دولت یا خیرین حقیقی ) خوشنام ؛ انسان ؛ بهشتی و دوراندیش ؛ در ذهن بینوایان ؛ جاودانه شوند و این کار دقیقا ؛ مصداق ” گداپروری” است نه ” انسان ” پروری .
《 اموالی که خدا سبب دوام زندگانی تان قرار داده به دست نادانان ندهید 》[ نسا -۵ ]
یعنی اگر انسان اموال نداشته باشد زندگی فردی و خانوادگی اش دوام هم نخواهد داشت .
در جامعه ای که فقر و زشتی ها رواج دارد ، خط شیطان بیشتر دیده می شود .
جامعه ای که عدل و احسان آن بیشتر است ؛ خط خدا بیشتر حاکم است .
چرا ؟
چون
《 شیطان به شما وعده ی تهیدستی می دهد و به زشتی ها وا می دارد ولی خدا وعده ی آمرزش و افزایش می دهد و خدا به همه چیز آگاه است》.
[بقره- ۲۶۸ ]

/دکتررحیم پور، دکترای اقتصاد

About سردبیر

Check Also

رشد گرانی‌ها و قیمت‌های کمرشکن امان مردم را بریده؛ دولت رئیسی فقط یک تماشاچی منفعل است

رشد گرانی‌ها و قیمت‌های کمرشکن امان مردم را بریده؛ دولت رئیسی فقط یک تماشاچی منفعل …