چاپ مطلب چاپ مطلب

۱۵ بهمن جشنهای میانه زمستانی/محبوبه شیرانی


اختصاصی همای گیلان، در گذشته اجداد ما نیمه زمستان که همان ۱۵ بهمن میباشدرا به جشن و پایکوبی میپرداختند و این به خاطر آنست که گویا کمر سرما شکسته میشده است و به اصطلاح زمین دوباره زنده میشده و جانی دوباره میگرفته است

در پهنه ایران باستان جشنهایی که پایه و اساس آن شادی و همازوردی و هم افزایی میباشدرا با واژه گاهنبار یا گاسان بار میخواندند که به معنای عام زمان گرد آمدن مردم در جایی یا نتیجه گرفتن از چیزی میباشد

معنای گاهنبار یا گاهبار در اسطوره های زرتشتی و آریایی :

گهنبارها جشن بزرگداشت آفرینش هستند، زیرا در اسطوره‌های زرتشتی جهان در هفت مرحله آفریده شده است. نخست آسمان، سپس آب، سوم زمین، چهارم گیاه، پنجم جانور، ششم انسان، هفتم آتش که همانا انرژی، نیرو و توان جنبش در هستی است. شش گهنبار جشن پاسداشت این آفریده‌ها است و به همین سبب برخی دانشمندان نوروز را جشن آفرینش آتش و بزرگداشت آن می‌دانند.

واژه گهنبار دارای دو بخش گاه و انبار است. با برپایی گهنبارها که هر چهره‌اش با فصلی از فصل‌های برداشت در پیوند است، ایرانیان از آنچه برداشت‌شان بوده، دهش می‌کرده‌اند و به نوعی می‌توان آن‌را جشن سهیم شدن با هم نام گذارد.

زرتشتیان در این جشن‌ها به ستایش اهورامزدا و سپاس‌گزاری از او برای داده‌ها و آفریده‌های نیکش می‌پردازند. موبد آفرینگان گهنبار می‌خواند و بر توانگر و ناتوان، دارا و ندار بایسته‌است که در این آیین شرکت کنند. خویشکاری هر زرتشتی این است که بخشی از درآمد خود را به داد و دهش و یاری به بینوایان کند. بنا بر این باور بسیاری از نیکوکاران زرتشتی پیش از درگذشت همه یا بخشی از دارایی خود را از به مانند زمین و باغ و آب و خانه و … وقف مراسم گهنبار و داد و دهش و یاری به دیگران می‌کنند. شش چهره گهنبار، گاه داد و دهش است.در هریک از این شش گاهنبارآیینهای ویژه ای بر پا میشود
مردم میزدها برگزار میکنند خورند و دهند تا کرفه بسیار برندوگرنه بادافراه آن را کشند

میزدها (مهمانها)
کرفه (ثواب)
بادافره(جزا )

برگزاری گاهنبار و جشنهای فصلی

نخست موبدان بخش‌هایی از اوستا به نام آفرین گهنبار را می‌خوانند، آنگاه سفره عام می‌کشند و هر کس، از نادار و دارا بر سر سفره گهنبار می‌نشینند و از آن بهره می‌جویند. پیش از برآمدن آفتاب روز اول هر چهره از گاهان بار، موبدان به همراه دیگر مردم، آیین واژیشت آن گهنبار را برگزار می‌کنند. چه توانگر و چه بی نوا همه درآن شرکت می‌کنند. آن‌هایی که خود نمی‌توانند خرج آن را بدهند، باید در آیینی که دیگران برپا می‌کنند یا از درآمد موقوفات است شرکت کنند و از خوان گهنبار که در همه جا گسترده می‌شود، بهره‌مند شوند.

در آیین و متون کهن شش جشن سالیانه نام برده شده است :

این جشن ها به ترتیب و با مبدا تابستان به این ترتیب هستند:

«میدیوشـم» (در اوستایی: مَئیذیوشمَه) به معنای میانه تابستان.

«پَتیه‌شَهیم» (در اوستایی: پَئیتیش‌هَهیـه) به معنای پایان تابستان.

«اَیاثرِم» (در اوستایی: اَیاثرِمَـه) به معنای آغاز سرما (منظور میانه پاییز).

«میدیارِم» (در اوستایی: مئیذیائیریه) به معنای میانه سال (منظور پایان پاییز، بر مبنای سالی با مبدأ آغاز تابستان).

«هَمَسپَت‌مَدَم» (در اوستایی: هَمَسپَت‌مَئیدَیه) به معنای برابری شب و روز یا برابری سرما و گرما (منظور پایان زمستان و هنگام اعتدال بهاری).

«میدیوزَرِم» (در اوستایی: مَئیذیوئی‌زَرِمَیه)، به معنای میانه فصل سبز (منظور میانه بهار).

اما علی رغم این فراموشی مردمان نواحی مختلف آیین های زمستانه را زنده نگاه داشته اند

برگزاری جشنی در بزرگداشت «پیرشالیار/شهریار» در منطقه بسیار کهن و زیبای اورامانات کردستان که به راستی گنجینه‌ای برای مطالعات فرهنگ‌شناسی باستانی به‌شمار می‌رود، جشن «میرما» در نواحی کوهستانی طبرستان/ تپورستان (که در چند سده اخیر مازندران نامیده می‌شود) و نواحی شمال‌غربی کوهستان‌های هندوکش (ولایت‌های تخار، بغلان و سمنگان)، نمونه‌هایی از آن هستند.

منابع:
-راهنمای زمان جشنهای ایران باستان از رضا مرادی غیاث آبادی
-سخنی درباره زمان جشنهای ایرانی

با کانال همای خبر همراه باشید

About عطیه نصرتی

Check Also

رشد گرانی‌ها و قیمت‌های کمرشکن امان مردم را بریده؛ دولت رئیسی فقط یک تماشاچی منفعل است

رشد گرانی‌ها و قیمت‌های کمرشکن امان مردم را بریده؛ دولت رئیسی فقط یک تماشاچی منفعل …