چاپ مطلب چاپ مطلب

نامه ای برای پسرم “سعید”و “سعیده” های این دیار…….(۵)/جلال میرزاآقایی

اختصاصی همای گیلان:در نامه های قبلی اشاره ی مفصلی داشتم به فلسفه ی حقیقت و احساس و متعاقب آن به انگیزه های انسانی در فرآیند تحقق فلسفه در بستره و گستره ی تاریخ اندیشه های انسانی و سرانجام آیین مکاتیب بشری که هریک متاثر از روح حقیقت جویی انسانی است .در کنار همه اینها مکتب های دینی و الهی که داعیه نجات انسانها و رستگاری و بشارت به حیات پس از مرگ دارند ، قرار می گیرد .

نمی خواهم وارد بحث های فلسفی به شیوه ی ابن سینا و غزالی و یا هانری کربن با مرحوم علامه طباطبایی شوم و خشکی ذات فلسفه را بسوی انگیزه های فراسوی زمان و مکان و یا مابعد الطبیعه ی شبه ارسطویی ببرم که مطمئن هستم خسته و دلزده خواهی شد و فقط همین قدر آگاه باش که فلسفه ی تاریخ اندیشه های بشری از سقراط تا ماکیاول و از رنساس تا مکتب های قرن بیستم نظیر مکتب فرانکفورت و حتی زایش تاریخی ی زیبای بشریت در رنسانس ، خلق همه استعداد های بشری در چرایی فلسفه ی حیات اجتمایی و سیاسی و هنری بود و شگفتی آنجا بود که آیین ادیان اسکولاستیکی و اندیشه های تئو کراتیک و اریستوکراسی لجام گسیخته آن ، مغلوب اندیشه های لیبرالیستی شد که منادی فلسفه ی اصالت بشری و حقوق مساوی انسان ها بود و آنچه بر حیرانی و ویرانی انسانی می افزاید، ورود جبری و تکیه ی قضا و قدری و آیین مناسک محور ادیان این دوره از تاریخ بود که برای همیشه پشت دروازه های قرون هفده و هیجده ی تاریخ برای همیشه ماندند و هیچگاه راهی بسوی قرن بیستم نیافتند .غلظت شعار ها ی مبنایی فلسفه های اومانیستی در قرن بیستم و رفاه افسانه ای مکتب سیاسی لیبرالیسم آنچنان زیاد بود که آیین هیچ دین و ادیانی ، جایی برای رقابت با آن نیافت .درک مفاهیم فلسفه ادیان بدون شناخت روح عرفانی و استخراج مبانی انسانی از متون اندیشه های دینی ، هیچ شانسی را برای رقابت با فلسفه مدرن اومانیستی برایش باقی نخواهد گذاشت و اگر آموزه های ادیان ابراهیمی خویشتنِ خویش را با روح انسان مداری ، انسان امروز ، هماهنگ و حتی عجین نکند ، برای همیشه به فراموشی ی تاریخی سپرده خواهد شد ، همانطوری ی دیالکتیک ماتریالیست نظری و تئوری های مرتبط با آن رفتند و به قعر فراموشی تاریخ پیوستند !.

آری پسرم !
کتاب” جامعه باز و دشمنان آن” اثر کارل پوپر و” قرار داد های اجتمایی “ژان ژاک روسو را بار ها در دست تو دیدم که در حال مطالعه بودی ولی آگاه باش که سیر مبانی اندیشه های این دو نویسنده ی بزرگ تاریخی ، بدون درک مفاهیم فلسفی مرتبط با پارادایم فکری آن عصر ، کمکی بهت نمی کند و باید چگونگی رشد و تکامل و اندیشه های فلسفی شرایط آنزمانی را به دقت و به تحقیق مطالعه کنی و حتی نقش انقلاب کبیر فرانسه و مصلحان بزرگ کلیسا های قرن پانزده تا نوزده مانند ” کالون”و “مارتین لوتر”را بدقت بررسی کنی ، علی الخصوص نقش مکتب یونان باستان در زیر بنای فکری و نظری این دوره از تاریخ بشری را با وسواس و بدقت مطالعه کنی و آنگاه همه اسرار این آیین بزرگ مکتب انسانی برایت هویدا خواهد شد .فکر می کنم که برای امروز کافی باشد .تا بعد …
ادامه دارد ….

جلال میرزااقایی

با کانال همای خبر همراه باشید.http://@homaygilanir

About مدیر خبر1

Check Also

جشنواره عصر قلم/ شهرسازی نوین برای رشت در قالب طرح ” رها “

جشنواره عصر قلم / شهرسازی نوین برای رشت در قالب طرح ” رها “ ویژه …