چاپ مطلب چاپ مطلب

مقایسه کوروش بزرگ با پادشاهان هم دوره او/تهیه کننده علی غلامرضائی مدرس دانشگاه وپژوهشگرتاریخ

همای گیلان: هرودوت گوید: «کوروش پادشاهی بزرگوار، بخشنده و با گذشت و آسان گیر بود. مانند خسروان دیگر چشم به مال و منال نداشت و در بذل و کرم و عدل افراط می کرد. به داد ستمکشان می رسید و دادخواه بود. آنچه سعادت و خیر خلق در آن بود هدف خود می نمود».

گرنفون می نویسد: «کوروش پادشاهی هوشیار و بخشنده و مهربان بود. با نبوغ پادشاهی دارای ملکات و فضایل حکماء بود. حکمت و عدل و رأفت با سلطنت در او جمع شده بود. او می کوشید کشور خود را به اوج عظمتن برساند. بخشش او بر جبروت و جلال او رجحان داشت. خدمت نوع بشر را شعار خود قرار داده بود. خوی نیک و دادگستری و حمایت مظلوم و احقاق حق، فروتنی، نرم دلی، خوشرویی و بردباری از صفات خوب او بود. تواضع او برای کبر و غرور جایی نگذاشته بود».

از این دو جمله که به منزله ی دو شاهد می باشند مسلم و معلوم می شود که مردم آن زمان برای کوروش قایل به صفات ممتاز دیگری بودند که او را بالاتر و بزرگتر از پادشاهان دیگر می نمود زیرا با داشتن قدرت فاقد غرور و با تسلط و استیلاء دارای عفو و عدل و رأفت بود و با تمام آن اخلاق متوجه سعادت و آسایش خلق و آبادی مطلق بلاد اعم از ایران و کشورهای دیگر شده بود و هیچ هدفی غیر از اصلاح و عمران و رفاه ملل نداشت.
“گرندی” استاد بزرگ دانشگاه “اکسفورد” که در بهترین مرجع موثق شناخته شده و تاریخ مهم و گرانبهای خود به نام “جنگ بزرگ پارس” که یک اثر سودمند بلکه یک گنج کم مانند می باشد می گوید:

« بدون شک و ریب، شخص کوروش نادر بلکه بی نظیر و غیر عادی بود. کوروش در قلوب ملل عصر خود یک اثر عمیق گذاشته که همه را مبهوت می کند. گزنفون شاگرد سقراط تاریخ حیات او را پس از صد و پنجاه سال تدوین کرده. در تمام روایات فضایل و ملکات کوروش را به حد اکمل نمایان و مبرهن نموده. ناگزیر باید اعتراف کرد که رشته ی سیاست کشورداری مربوط به مکارم اخلاق و ملکات فاضله و عدالت فطری شخص او بود. اگر رفتار و کردار او را با اعمال شرم آور پادشاهان پیش از او مانند پادشاه بابل و آشور مقایسه کنیم، می بینیم عظمت و تفوق و درخشندگی کوروش با سایر پادشاهان قابل مقایسه نیست و او شخص دیگری بوده که بالاتر از همه قرار گرفته. رستگاری و پیروزی کوروش دارای ارج بسیار عظیم بود. او قبل از احراز جهانگیری تقریباً دوازده سال پیش حاکم ولایت کوچکی به نام “انشان” بود. با این که او چنین بود، یکباره حکام نیرومند و بزرگ در قبال او زانو زدند. آنها کشورهایی (مقصود پادشاهان بزرگ است) بودند که روزی دم از امپراتوری جهان می زدند. سرزمین “ساراگون” پادشاه کشور “آکاد”، همچنین بخت النصر (نبوخذ نصر) پادشاه بابل در قبال امپراتوری
جدید (کوروش) سر تسلیم و خضوع فرود آوردند. کوروش نه تنها فاتح بزرگ بلکه حاکم عادل و مقتدر برای ممالک مفتوحه محسوب می شد. ملل مغلوب نه تنها شاهنشاهی تازه را پذیرفتند بلکه از آن بسیار خرسند شده بودند و روی موافق نشان دادند. در مدت تسلط کوروش بر بابل که ده سال طول کشید (تا پایان عمر او) هیچ شورشی در بابل رخ نداد و این دلیل خشنودی می باشد. کوروش قتل عام بلکه خاص هم نمی کرد و یغما را هم اجازه نمی داد. مردم را به تبعید و دوری از وطن خود تهدید نمی کرد. کسی را گرفتار نمی نمود و اسراء را آزادی می بخشید و حتی در کیفر به گناهکار تازیانه نمی زد. این تسلیم دلیل خرسندی و نتیجه ی امن و آسایش و آرامش در همه جا بود بطوری که “گرگ با میش زندگانی می کردند”. ( این تعبیر متداول که حتی صورت مثل را به خود گرفته از یک دانشمند معاصر بهترین گواه عدالت و احسان کوروش می باشد و با همین یک جمله حق او را در فلسفه ی تاریخ ادا کرده. آثار رسوم پادشاهان آشور و بابل با پیروزی کوروش محو شده و مللی که تبعید شده و از میهن خود آواره گشته بودند به خانه و کشور خود بازگشتند. خدایان و معابد خود را دوباره برپا نموده، رسوم و عادات و ادیان هیچ ملتی را تغییر نداد. آزادی به مذاهب و روحانیون داد و کیش را از اجبار درآورد و به جای بیم و هراس و وحشت عمومی دادگستری و مساوات را مستقر نمود. »
“ژنرال سرپرسی سایکس” که نام او مکرر آمده در مقدمه ی مورخین منصف و دانا به شمار می رود و تنها کسی است که از حیث انتقاد خللی به عظمت ایران نیاورده است در کتاب معروف خود “تاریخ ایران” چنین گوید:

« زیبایی مردانه و شجاعت و فعالیت او در تمام مدت عمرش هویدا بوده و هیچ وقت عیاشی و تن پروری که بسیاری از بزرگان دنیا گرفتار آن بوده اند به مردانگی او صدمه وارد نیاورده است. افکاری عالی داشت و این از کلمات اوست: “هیچ کس لیاقت حکومت ندارد مگر آن که از لحاظ خصایل روحی قادرتر از زیردستان خود باشد”. کوروش مروت و انسانیت را به حد کمال داشته است. حسن سلوک و رفتار او نیز کامل و از تکبر و نخوت دور بوده و مردم را به خوبی پذیرفته و حال آنکه سلاطین سلف از ملاقات مردم احتراز داشتند. »

امرسون” گوید: «همه ی مردم از تاجگذاری ایشان شاد می شدند. روح شاهانه داشت و شاهانه به کار بر می خاست. در اداره ی امور به همان گونه شایستگی داشت که در کشورگشایی های حیرت انگیز خود چنین بود. با شکست خوردگان به بزرگواری رفتار می کرد و نسبت به دشمان سابق خود مهربانی می نمود.»ویل دورانت :
« کوروش از کشور گشایانی بوده است که بیش از هر کشورگشای دیگر او را دوست می داشتند و پایه های سلطنت خود را بر بخشندگی و خوی نیک قرار داده بود دشمنان وی از نرمی و گذشت او آگاه بودند و به همین جهت در جنگ با کوروش مانند کسی نبودند که با نیروی نومیدی می جنگد و می داند چاره نیست جز این که بکشد یا خود کشته شود… یکی از ارکان سیاست و حکومت وی آن بود که ملل و اقوام مختلفی که اجزای امپراتوری ایران را تشکیل می دادند به آزادی عقیده ی دینی و عبادت معتقد بود و این خود می رساند که بر اصل اول حکومت کردن بر مردم آگاهی داشت و می دانست دین از دولت نیرومندتر است بدین جهت او شهرها را غارت نمی کرد و معابد را ویران نمی نمود. بلکه نسبت به تمام خدایان و پرستشگاهها و آرامگاهها با احترام می نگریست. چون اهالی بابل احترام او را نسبت به معبودین خود دیدند به او گرویدند و به گرمی او را پذیرفتند. با کمال تقوی به خدایان آنها قربانی تقدیم می کرد.»
با رجوع به گفتار قدما، نامی از پیشوای فلاسفه ی یونان هم می بریم که افلاطون باشد. او مورخ نبود ولی عظمت کوروش در فکر او تأثیر مهم داشته که نام او را با لذت برده چنین گوید:

« کوروش سرداری بزرگ و دوست ارجمندی برای کشور خود بود. در عهد او ایرانیان فرمانروای ملل بسیاری شدند.او به همه ی مردم زیردست آزادی داد و حقوق انسانیت را بخشید. همه ی دلها به او نزدیک شد. سپاهیان او در راه پیروزی وی جانفشانی و تحمل هر خطری را می کردند. اگر میان اتباع او کسی پیدا می شد که دارای فکر و رأی مهیب باشد، شاه بر او رشک نبرده به او آزادی داده که عقیده ی خود را ابراز کند و چنانچه صواب باشد بدان عمل می کرد. هرکس می توانست فکر و خرد خود را به کار برده لیاقت را ابراز کند. کشور پهناور او و جانشینان او در پرتو این آزادی و هماهنگی و خردمندی که بهره ی آن عاید همه می شد روز به روز از نعمت سعادت و رفاه و حریت بهره مند و برخوردار می شدند.»
شهرت و نیکنامی فوق العاده کوروش بزرگ بیشتر به این جهت است که ، بر خلاف اکثر سلاطین پیش و پس از خود ، به حقون فردی و اجتماعی بشر معتقد بود ، و برای {نخستین بار در تاریخ} به عقاید و تمدن و افکار و مذهب و سنن اجتماعی ملل مغلوب به دیده احترام مینگریست. بهتر است شمه ای از ظلم ها و کشتارهای کشور گشایان قبل از کوروش را ذکر کنیم:
۱ـ ” مانیشتوسو ” موسس سلسله اکدی ها ، در سال ۲٨۰۰ قبل از میلاد ، به کشور عیلام یورش برده و مملکت او را به کلی ویران نمود.
۲ ـ در سال ۲۲٨۰ ، قبل از میلاد ، ” کودورنان خوندی ” شهر اور ، ڀایتخت سومر را غارت کرد و سلسله پادشاهیشان را برانداخت ، و مجسمه رب النوع ” ارخ ” را به عیلام برد.
۳ ـ ” شوتروک ناخونتا ” ، پادشاه عیلام ، در سال ۱۱۹۰ قبل از میلاد ، در زمان حکومت سلسله کاسی ها شهر بابل را غارت کرد و تمامی اشیای گرانبهای آنجا را به شوش برد.

۴ ـ آشوری ها ، پس از جنگ و خونریزی و غارت ، ساختمان ها و آثار هنری ملل مغلوب را نیز از بین میبردند. از قساوت و شقاوت ” آشور نازیربال ” مینویسند که حتی به کودکان اسراء اعم از پسر و دختر رحم ننموده و آنها را زنده زنده در آتش میسوزانید.
۵ ـ ” تکات فالازار اول ” (۱۱۱۶ تا ۱۰۹۰ قبل از میلاد) ، ـ از پادشاهان آشور ـ تنها به خراب کردن و سوزاندن شهر ها اکتفاء نکرده بلکه دوست داشت سر اسراء را بریده و از آنها کله منار بسازد.
۶ ـ توکولتی نینورتای دوم ـ از پادشاهان آشور ـ طبق کتیبه هایی که از او باقی مانده(۸۹۰/۸۸۴ قبل از میلاد) ، مغلوبین را زنده زنده پوست میکند ، و پوستشان را از کاه پر مینمود و بر دیوار شهر ها می آویخت یا آنها را زنده زنده لای دیوار ها میگذاشت. البته ” آسارهادون ” شورشی ها و یاغی ها را گوش و بینی میبرید….
بد نیست رفتار و کردار و گفتار سلاطین خونریز فوق را با استوانه حقوق بشر کوروش بزرگ مقایسه کنیم….

منابع:۱- تاریخ اجتماعی ایران ، جلد ۱ ، مرتضی راوند ۲-چکیده تاریخ ایران ازباستان تاپایان دوره قاجار ومطالب رنگارنگ تاریخ ایران،علی غلامرضائی،انتشارات دافوس

با کانال همای خبر همراه باشید.http://@homaygilanir

About مدیر خبر1

Check Also

مدیرعامل شرکت گاز گیلان: آموزش و فرهنگسازی در مدارس، آینده‌ای روشن را برای ما رقم خواهد زد

مدیرعامل شرکت گاز گیلان: آموزش و فرهنگسازی در مدارس، آینده‌ای روشن را برای ما رقم …

۲ comments

  1. سلام و خسته نباشید
    بسیار عالی و آموزنده بود
    ممنون از زحمات حضرتعالی

  2. سلام و درود بر استاد عزیز
    بسیار بسیار عالی